کارآگاهی به یک قلعه ی  دورافتاده و خارج از دسترس فرستاده می شود تا پرده از راز قتل یک مامور پلیس که درآن جا کشته شده بردارد.در آن مکان با سالخوردگانی روبرو می شود که در آن جا زندگی می کنند و هرکدام به قتل اعتراف می کنند و داستان خود را از قتل تعریف می کنند.
راوی داستان شخصی است که سال ها پیش مرده و زیردرختچه ی یاسمن درقلعه دفن شده و حالا از دیار مردگان ۶ روز به او فرصت داده اند تا در کالبد کارآگاه جای بگیرد و معمای این قتل را به همراه او کشف کند.
سراسر کتاب آمیخته با جادو و رویاست.
      

        👤درباره ی نویسنده:میاکوتو یک نویسنده ی موزامبیکی است و فرزند مهاجران پرتغالی است که به آن جا رفته اند،درتوصیف خودش می گوید:《من شاعری هستم که به نثر می نویسم،سفیدپوستی هستم که قهرمان داستان هایم سیاه پوستندو مردی هستم که نام زنانه دارم.》
میاکوتو قلمی بسیار متفاوت دارد و سبک رئالیسم جادویی را با فضایی شاعرانه آمیخته است و در کتاب های خود  ارزش ها و فرهنگ های بومی و سنتی موزامبیک   را هم گنجانده است.
نظر خودم:طوری که روایت ها به هم پیوند می خوردندخیلی جالب بود وداستان های هرکدام از شخصیت هاجذاب و خواندنی است.

      

        《اگنس مرده است،داستانی او را کشت...》
کتاب در همان جمله ی آغازین مبهوتمان می کند.
روزی در یک کتابخانه، نویسنده ای با شخصی به اسم اگنس آشنا می شود ،مدتی از آشنایی آن ها می گذرد و روزی  اگنس از نویسنده می خواهد  از او نیز داستانی بنویسد و نویسنده شروع به نوشتن می کند،داستان از جایی جالب می شود که نویسنده تصورات خود را چاشنی آن را می کند و از یک جایی به بعد مرز بین خیال و واقعیت رو به محو شدن می رود .راز مرگ اگنس در این داستان نهفته است...
      

        کتاب حیوانات شب رو در ابتدا با نام تونی و سوزان منتشرشد و یک اقتباس سینمایی به نام Nocturnal animalsبه کارگردانی تام فورد با بازی ایمی آدامز و جیک جیلنهال دارد که البته تفاوت هایی با کتاب دارد .
دراین کتاب دو داستان در دل هم روایت می شوند.داستان اول درمورد زوجی به نام ادوارد وسوزان است  که از هم جداشده اند و سال ها پس از بی خبری روزی ادوارد دست نوشته و کتابی برای همسرسابقش میفرستد؛کتابی به نام حیوانات شب رو.
داستان دوم ازاینجا شروع می شود که سوزان شروع به خواندن کتاب می کند وداستان کتاب حیوانات شب رو در مورد مردی است که به همراه همسرو دخترش در دل یک جاده ی بین ایالتی تاریک و کم تردد در حال سفرند که ناگهان مورد تعقیب و آزار و اذیت عده ای اراذل و اوباش قرار می گیرند که منظور از حیوانات شب رو همین ها هستند که مانند جانورانی در شب زیست می کنند و زندگی افرادی را زیر و رو می کنند. دو داستان درکنار هم روایت می شوند و درطول داستان شاهد فلش بک هایی به گذشته ی  ادوارد و سوزان هستیم.کتاب ،تم هیجانی،جنایی و روانشناختی دارد و نثر کتاب روان و پر کشش است .