بریدهای از کتاب دیار خوابگردی اثر میا کوتو
1403/3/12
صفحۀ 1
✨️آخردرزمانی به دنیا آمده بودم که زمان رخ نداده بود.زندگی دوستان من،مرادردرون خود راه نمی دهد.مثل نهنگی که درکرانه روح ازتنش پروازمی کند،دائم محکوم شده ام به خاک بنشینم.اگرروزی بکوشم در جای دیگری زندگی کنم،ناگزیرم جاده ای را که نمی گذاردازخودم جداشوم باخودم ببرم.
✨️آخردرزمانی به دنیا آمده بودم که زمان رخ نداده بود.زندگی دوستان من،مرادردرون خود راه نمی دهد.مثل نهنگی که درکرانه روح ازتنش پروازمی کند،دائم محکوم شده ام به خاک بنشینم.اگرروزی بکوشم در جای دیگری زندگی کنم،ناگزیرم جاده ای را که نمی گذاردازخودم جداشوم باخودم ببرم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.