رضا درگاهی فر

تاریخ عضویت:

بهمن 1401

رضا درگاهی فر

پدیدآور بلاگر
@RDargahifar

572 دنبال شده

290 دنبال کننده

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        باسمه
در زمینه متافیزیک تحلیلی کتاب مقدماتی خوبی است. کتاب در ده فصل تدوین شده و هر فصل با پرسشی آغاز می شود که مطالب فصل پاسخ آن اند: 
میز چیست؟، دایره چیست؟، آیا کل مجموع اجزاست؟ تغییر چیست؟ علت چیست؟ زمان چگونه می گذرد؟ شخص چیست؟ ممکن چیست؟ آیا هیچ، چیزی است؟ متافیزیک چیست؟

نویسنده برای همراهی با ذهن خواننده، بحث درباره چیستی متافیزیک را در آخرین فصل انجام داده است.

باید توجه داشت که کتاب برای آشنایی مقدماتی نوشته شده و ورودگاه به این دانش است و نباید انتظار داشت بحثها به نتیجه برسند یا کامل باشند. در پایان کتاب، منابعی برای ادامه سیر مطالعه در این دانش معرفی شده اند.
اگر به همراه استاد خوانده شود بهتر است.
ترجمه هم خوب است، فقط گاه برخی اصطلاحات ناموافق با برابرنهاد رایج در محافل فلسفی ایران ترجمه شده اند. 

متافیزیک شاخه ای قدیمی و اصلی در فلسفه است که به بنیاد حقیقت و چیستی چیزها می پردازد. خیلی وقت ها، بخصوص در ایران و به خصوص تر در سنت فلسفی اسلامی، وقتی گفته می شود فلسفه، متافیزبک منظور است.
      

22

        باسمه
کتابی عالی و خواندنی
این کتاب جامعه شناختی و انسان شناختی است. مسأله، کار و رابطه اش با منفعت اجتماعی و محبوبیت و علاقه فردی است. نویسنده به حقیقتی تفطن یافته که جلوی چشم همه است، اما یا دیده نمی شود یا عمدا کتمان می شود. او با شواهد نشان می دهد کار اگر سودمند و محبوب نباشد، تحمل کردنی نیست و عذاب الیم است، هر چند دستمزد بالایی داشته باشد.
تعریف شغل مزخرف، چرایی وجود و توسعه اش، عوامل اجتماعی و سیاسی حضورش و راه کارهای احتمالی خلاص شدن از آن در این کتاب به خوبی به بحث گذارده شده اند.
این کتاب قطعه ای از پازل شناخت غرب و بلکه جهان امروز تحت تأثیر غرب را پوشش می دهد. ما را از خوشبینی بی نهایت به اندیشه و منش سرمایه داری مدرن پایین می کشد و فرصت تأمل جدی برایمان فراهم می آورد. 
تحلیلهایی درباره جنبش هایی نظیر فمنیزم، مفاهیم اساسی مانند کار، ارزش در این کتاب عرضه شده که شاید کمتر در جاهای دیگر یافت شود. 
این کتاب از سویی، نقد وضعیت امروزینی است که بر سر انسان آمده است. پس از این کتاب، در مورد بسیاری از انگاره های شیک و بزک شده تردید و تامل خواهید کرد. آیا همه باید روزی هشت ساعت حداقل کار کنند؟ فقیر کیست و با او باید چه کرد؟ رضایت و سودمندی بهتر است یا درآمد بالا؟ موفقیت چیست؟  شادکامی چگونه نسبتی با کار دارد؟ آیا نباید همگان از حداقل های معیشت برخوردار باشند؟ و ...
نویسنده تصریح می کند که آنارشیست است و از ساختارهای بوروکراتیک ناسودمند مزخرف بیزار است. نیز گویا طرفدار درآمد پایه همگانی است، یعنی دولت به تمام افراد جامعه به میزانی پول ماهانه بدهد که مردم حداقل های یک زندگی معمول را داشته باشند، تا کار برای تامین حداقل ها نباشد. چنین نظامی، بسیار متفاوت خواهد بود از آنچه اکنون در جریان است. جالب اینکه این تز، طرفداران زیادی در غرب امروز دارد. 
حتما بخوانید.
امیدوارم در فرصت فراختری توصیف کاملتری از محتوای کتاب فراهم کنم.  ۳ دی ۱۴۰۲
      

14

        باسمه
کتاب خوبی است و شما را به اندیشیدن درباره موضوعی مهم و کاربردی، از راه درگیرشدن با استدلال های مختلف موافق و مخالف، دعوت می کند. نویسنده با موضوع تحقیقش زندگی کرده است و این واقعیت، به محتوای کتاب جان بخشیده است. 
با بیشتر نتایجی که نویسنده گرفته و انظاری که ترجیح داده است، موافق هستم. سخن درباره انسان است.  
به نظرم حتی اگر از پیش بدانی نوزادت پس از تولد فقط یک روز زنده خواهد ماند، تولدش ارزشمند و زحمت تو به سان پدر یا مادر، به ویژه مادر، ارجمند خواهد بود. ارزشش را دارد، به خصوص که به گفتار پیامبر اکرم ایمان داشته باشی. فرمود حتی فرزند سقط شده شما بودنش بهتر است و جزو امت آخرین پیامبر خواهد بود. تو زمینه ای ساختی که موجودی ابدی پای به عرصه هستی بنهد، پس واقع نگر باش، نوزاد تو، هرچند معلول باشد و هرچند درنگ کوتاهی در دنیا داشته باشد، موجودی ابدی است ، انسان است، ارزشمند است، بودنش به از نبودنش است، تو را نیز بسیار سودمند است، هرچند ندانی.
      

12

        باسمه
کتابی جدید است درباره یکی از مهمترین مسائل دنیای امروز. مقدمه نویسندگان گویاست و به اندازه کافی ترغیب گر برای مطالعه کتاب. مقدمه مترجم هم خوب است. به ویژه قلم پارسی مترجم، آقای پوریا هامونی، خوب و پخته است و نوید ترجمه ای خوب و خواندنی را می دهد. یک برابرنهاد جالب، که مترجم به کار برده، نوآفرین برای start-up است.
طبق اطلاعی که از جست وجو در بهخوان به دست می آید، از اين كتاب سه ترجمه ديگر هم عرضه شده است: ترجمه آقای علی علی پناهی، آقای سیدحسین علوی لنگرودی و  آقای حمیدرضا بیژنی.

چنانکه پیش بینی می شد، هم کتاب بسیار خوب، اطلاع بخش و عمیق است و هم ترجمه خیلی به‌سامان و روان و درست. به نظر می رسد مطالعه اش برای همه سودمند باشد. 
فصل دوم در این باره سخن می گوید که چگونه به اینجا رسیدیم. این فصل مرور فشرده ای بر تاریخ فکر و واقعیت شناسی انسان از اول تاریخ فلسفه تا عصر حاضر می کند و در پایان می گوید هوش مصنوعی در فهم ما از واقعیت و باور و بینش یافتن ما انقلابی بی سابقه پدید آورده است. دیگر تنها انسان نیست که میفهمد و می اندیشد و می شناسد.
فصل سوم عمدتا به مسأله یادگیری ماشین و یادگیری عمیق می پردازد و توضیح می دهد که راز پیشرفت سریع و موفقیت هوش مصنوعی در دهه های اخیر همین بوده است.

کم کم که در مطالعه پیش رفتم، این یادداشت را تکمیل می کنم.
      

12

        اين كتاب فرق مي‌كند. اين كتاب روايتگر نمونه‌اي از مسيرهاي موفقيت است، اما با زيربنا و انديشه‌ها و اهداف اسلامي-ايراني. مسير يك شركت دانش‌بنيان موفق ايراني كه مبتني بر انديشه ها و اهداف اسلامي و ايراني، در پي حل مشكلات مردم و اعتلاي ايران است، نه تنها پول درآوردن و افزايش ثروت و قدرت. 
اين كتاب روايت مسيري طي شده و در حال طي شدن است كه به سوي آينده اي بهتر مي‌رود. مسيري با اميد به خداوند و اتكا به توان داخلي و نهراسيدن از خطر كردن و مرعوب نبودن نسبت به آنچه خارجي ها كرده اند. يكي از موانع مهم و بلكه مهم‌ترين مانع پيشرفت ما، مانع ذهني و رواني است: خيلي هايمان باور كرده ايم كه ايراني نمي تواند! اين كتاب در چشم هر كس چنين مي انديشد فرو مي‌كند كه ايراني توانسته است و باز هم مي تواند. ايراني ازآن‌جهت كه ايراني است، ناتوان نيست، بلكه ذهن تويي كه ناتواني را ذاتي آدم ايراني دانسته اي، فقير و مسكين است. اين كتاب روايت‌گر مشكلات و ناملايمات مسير حركت جهادي و پيش‌رونده است، همراه با اميد و اتكال به خداوند متعال.
نويد نجاتبخش دارد از ايمانش مي گويد و حركتي كه با توكل به خدا دارد انجام مي‌دهد. او در اين مسير خدا را مي‌جويد و منتظر است دائماً نشانه‌هاي خدا را ببيند و لمس كند. اصلاً از جايي به بعد، مسئله موفقيت‌هاي مادي و صنعتي نيست، بلكه سلوك به سوي خدا مي شود، سلوك معنوي در يك شركت دانش‌بنيان صنعتي ايراني. كجايند آنها كه فكر مي كردند سالك تنها بايد سر در گريبان فكرت فرو برد و كنج عزلت اختيار كند؟ گويا نويد فرياد مي‌زند كه: هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ – 
آن روزها كه مهندسي مي‌خواندم همه‌اش در اين فكر بودم كه اخلاص و كار براي خدا كجاي مهندسي است؟ چطور مي‌شود هرچه در اين رشته مي‌خوانم و هرچه در آن خواهم كرد، براي خدا باشد؟ جوابش را مهندسان شركت بهيارصنعت مي‌دهند. هركاري مي‌كني، مي‌شود براي خدا باشد. يك قدم بر خويشتن نِه، وآن دگر در كوي دوست. شاگرد مرحوم شيخ‌رجبعلي خياط نقل كرده است كه شيخ به او مي‌گفت: موقع اتو كشيدن كه فوت مي كني، لبهايت را غنچه كن و براي خدا فوت كن!
در بطن اين كتاب نوعي الهيات پيشرفت و الهيات و فلسفۀ شركت‌هاي دانش‌بنيان هم وجود دارد، هرچند راوي مسير با اين اصطلاحات سخن نگته است؛ الهياتي كه مسير پيشرفت صنعتي و اقتصادي را هموارتر مي‌سازد و همان صنعت را به خدمت سالكانه و عاشقانه و موافق شريعت الهي مبدل مي‌سازد و پيشران حركت مي شود و آينده‌اش را روشن ترسيم مي‌كند. اين كتاب نشان مي‌دهد كه چگونه يك شركت صنعتي در عين اينكه مشغول توليد علم و صنعت است، مشغول جهاد است. هرجا دشمني در برابر باشد و خاكريز مقابله بزني، همانجا جبهه است و همانجا جهاد في سبيل الله شكل مي گيرد. در اين مسير جهاد اصغر با جهاد اكبر همراه مي شود، و اصلا بايد گفت محصول اصلي و مهمترش، آدم‌هايي است كه مي‌سازد، نه فقط تجهيزات هاي‌تك، كه آنها هم البته مهم‌اند. اما آنچه صدها برابر مهمتر است، ساخته شدن آدمها و اراده‌هاي آنهاست.
مطالعه اين كتاب ارزشمند را اكيداً توصيه مي كنم. از آن كتابهايي است كه بعد از خواندنش، اگر زياد سخت‌پوست و سخت‌جان نباشي، تغيير مي كني. اما بيشتر به جوانهايي كه در آغاز مسيرند، دانشجوها و طلبه هاي سال هاي اول، مهندسان و پزشكان و كارآفرينان جوان، و همه كساني كه اعتلاي ايران اسلامي برايشان مهم است. برخي از اول قصد رفتن دارند، راهبردشان فردي و كوتاه است، مي‌خواهند تنها خودشان زندگي مرفه‌تري داشته باشند، و شعارشان اين است: #ايران_را_رها_كن_و_برو . اما اين كتاب به تو مي‌گويد با دغدغه بهروزي مردم كشورت و سربلندشدن ميهنت شب بخواب و صبح بيدار شو. تنها خودت را نبين، ميدان ديدت را وسيع‌تر كن، به مردم و جامعه ات و كشورت فكر كن، شعارت اين باشد: #ملت_ايران_بايد_خود_را_قوي_كند . اگر چنين كردي و حركت كردي، از خدا هم بركت مي رسد و اصلا به خودت مي آيي و مي بيني كارت شده جمع كردن بركت هاي خدا.  یارب چه خوش اتّفاق باشد.     گر با منت اشتیاق باشد!
آرامش مي خواهي، قدرت و شوكت مي خواهي، از نابساماني هاي كشورت و ناكامي هاي مردمت ناراحتي، مي خواهي جهادگر باشي، راهش همين است: براي كشورت بمان و هر قدر كه مي تواني بكوش. چينه‌دانت كوچك نباشد تا با يك حقوق نيمه-نجومي يا نجومي گلويت گير كند و نفست بند بيايد. همتت را وسيع و بلند كن، برخيز و عليه وابستگي‌ها و دل‌بستگي‌ها به دنيا شورش كن. اگر چنين كني مي فهمي معناي اين سخن ارزشمند را: براي دنيايت چنان كار كن كه گويي تا ابد در دنيا هستي، و براي آخرتت چنان كار كن كه گويي اندكي بعد مي ميري. نويد نجاتبخش و همكارانش معناي اين گفتار را خوب درك مي كنند. اين نوع سلوك، دنيايش آغشته و ممزوج با آخرت است، اصلا در دنيا هستي كه براي آخرتت كار و جهاد كني و تو بايد مسير خودت را در دنيا ترسيم كني، خطي به يادگار بگذاري و بروي. نيامده اي كه تا ابد بماني، اما آمده اي كه براي ابد خودت كار كني و خوب كار كني.
بخوانيدش، اما نه سرسري، بخوانيد تا تغيير كنيد، در نگرش ها، اهداف، ايده‌آل‌ها، آرزوها. اين كتاب يكي از تفسيرهاي عيني اين آيه است: رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ.
بخواهيد يا نخواهيد، بدانيد يا ندانيد، در اين دنيا همواره صحنۀ نبرد مهياست. هر قدر مي‌خواهي هشتگ نه به جنگ بگذار، اما بدان خودت را به نفهميدن زده اي، همان كه هشتگ مي‌زند، چه‌بسا خودش سرباز يكي از ارتش هاست و وظيفه اش خرد و خمير كردن اراده من و توست. ما در نبرديم. هرگاه حركت جهادي كرديم و خود را قوي كرديم، آنگاه است كه مي‌توانيم با صلابت به دشمن بگوييم: بسم الله اگر حريف مايي! – آن وقت شاهنامه‌خواني‌مان هم فرق مي‌كند.
      

5

        معرفی کتاب زبان زنده عینا کپی شده از سایت ایران کتاب

معرفی کتاب زبان زنده اثر منوچهر انور
"زبان زنده" به قلم "منوچهر انور" اثری است زاده ی تجربه و پژوهش نویسنده اش، که در آن از فراز و نشیب های زبان فارسی سخن می گوید و این زبان گران بها و گوهری را در بستر تاریخی و فرهنگی آن از دوره ی مشروطه تا حال مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
"زبان زنده" که اکنون "منوچهر انور" آن را به شکل یک کتاب مستقل ارائه نموده، در ادامه ی مطالبی مطرح شده که نویسده در یک مقدمه برای نمایش نامه ی "عروسک خانه" به قلم "هنریک ایبسن" به رشته ی تحریر درآورده بود. در آن مقدمه تلاش شد تا اهمیت و پویایی "زبان زنده"، برجسته سازی شود و مرزگذاری هایی که جمعی از سنت گرایان میان نوشتار و گفتار قائل می شوند را از بین ببرد. اما این مساله دارای ابعاد مختلف و حائز اهمیتی است که نمی شد به یک مقدمه در این زمینه اکتفا کرد و "منوچهر انور" آستین همت را بالا زده و کتاب پیش رو را به نگارش در آورد.
"منوچهر انور" در این اثر از مسائل مختلفی سخن رانده است که زبان گفتار و الفاظ عامیانه، تفاوت های ساختاری میان الگوهایی گفتار و نوشتار، جایگاه گفتار در سخنوری و شعر، ساده اندیشی های تاریخی، مطالبی مرتبط با ایرج و دهخدا و جمال زاده، بسط ساده نویسی، آزادی خرد عام و اسارت ذهنی فرهیختگان تنها بخش کوچکی از آن ها می باشد. این اثر با بیش از سیصد صفحه مطلب پژوهشی و حلاجی شده، راهنمای خوب و خوانش لذت بخشی را برای افرادی فراهم می کند که می خواهند چیزی بیشتر از معانی ظاهری یک "زبان زنده" بدانند.
      

17

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.