معرفی کتاب منطق فهم دین اثر رمضان علی تبارفیروزجایی

منطق فهم دین

منطق فهم دین

1.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

شابک
9786000223601
تعداد صفحات
260
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب منطق فهم دین، نویسنده رمضان علی تبارفیروزجایی.

لیست‌های مرتبط به منطق فهم دین

یادداشت‌ها

رضا درگاهی فر

رضا درگاهی فر

20 ساعت پیش

          باسمه

این کتاب را به عنوان منبع اصلی درس 2 واحدی منطق فهم دین در مجموعه دروس کارشناسی ارشد فلسفه دین تهیه کرده‌اند. اما به نظر این بنده اصلا کتاب مناسب و خوبی برای این درس نیست.
به نظر این کمترین، این کتاب هیچ چیزی بیش از مباحث عمومی رایج در مورد روش و منش فهم متن دینی (عمدتاً در دانش اصول فقه) ندارد، و بلکه خالی از جدیدترین تحقیقات و نظرورزی‌های محققان است.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد شالودۀ کتاب، آثاری چند از آقای علی‌اکبر رشاد است و مطلب مهمی افزون بر آنها ندارد. در کتاب دیگری از همین نویسنده (آقای رمضان علی‌تبار فیروزجایی) نیز چنین یافتم (کتاب معرفت دینی).
بنابراین منطق فهم دین، نه نظریه تازه‌ای یا روزآمد شده‌ای عرضه کرده است و نه راهی جدید گشوده است و نه گامی به جلو برداشته است. پیشترها روش فهم دین، در علم اصول فقه خلاصه می‌شد، اما امروزه مدافعان قلمرو حداکثری دین و باورمندان به لزوم تولید دانش‌های گوناگون دینی در موضوعات متنوع، لازم می‌بینند روش فهم دین در زمینه‌های گوناگون کشف و بیان شود. این دسته مباحثی که آقای رشاد مطرح کرده‌اند، گویا به همین انگیزه و هدف بوده است. اما در کتاب منطق فهم دین، نکتۀ خاصی در این باره مشاهده نمی‌شود، مگر ادعاهایی مبهم. این کتاب عمدتاً تکرار مباحث موجود است. فقط گاه واژگان و اصطلاحات جدید و برساخته و نامأنوسی را در آن می‌بینید، که از شیوه‌های بیان و نگارش آقای رشاد است، مانند فرامسئله‌ای، روشگانی، فراپیش‌انگاره، و غیره. این شیوه بد نیست، اما ممکن است اثر روانی بر مخاطب مبتدی بگذارد و او تصور کند مطلب و محتوا هم جدید است، اما در واقع محتواهای پیشین با جامه‌ای جدید و در پوشش عباراتی ناآشنا عرضه شده‌اند.
مراد از منطق فهم دین، سازکار و روش فهم دین و تولید معرفت دینی از منابع معتبر با ابتنای بر مبادی و مبانی اسلامی است (ص14 کتاب) (در این کتاب سازکار همراه با کسره‌ای زیر حرف زاء آمده است نه سازوکار، و بر این نوع کاربرد اصرار دارد، زیرا بارها تکرار شده است.)
اوایل این کتاب، منطق فهم دین را به‌سان یک رشتۀ دانشی (دیسیپلین) نگریسته است و خود را در موضع تأسیس دانشی فراگیر دیده است، ازهمین‌رو دربارۀ موضوع این علم، روش آن، نسبتش با دانش‌های نزدیک و همگن (هم‌وند) سخن گفته شده است. فراهم‌آورندگان این مباحث، منطق فهم دین را عام‌تر از اصول فقه موجود می‌دانند، زیرا اصول فقه، فقط منطق فهم احکام دین است و منطق فهم دین، منطق فهم جنبه‌های متعدد دین. اما از چند فصل نخستین، که در واقع فلسفۀ دانش منطق فهم دین است، بگذریم، با همان مباحثی روبه‌رو می‌شویم که پیشتر در اصول فقه، روش تفسیر و مانند اینها مطرح بوده است.
کتاب در مواضعی رویکردی مخالف با جریان روشنفکری دینی در نسبت با فهم دین دارد. هرچند بر مخاطب جوان این کتاب شاید معلوم نشود، اما اگر در جریان مباحثات و مجادلات جریان حوزوی با جریان روشنفکری دینی در طول سه چهار دهۀ قبل باشید، خوب متوجه می شوید که آبشخور بسیاری از مباحث کجاست، مثلا رویکرد تقابل با هرمنوتیک فلسفی و برخی مباحث معرفت شناسی معاصر پررنگ است.
به هر حال، این کتاب نمایندۀ گرایش و نگرش خاصی به فهم دین است و انبانی از پیش‌فرض‌ها و پیش‌انگاره‌ها در پس خود دارد، که البته نه دور از انتظار است و نه به خودی خود اشکالی دارد. اما بسیاری از آنها امروزه (به ویژه در معرفت شناسی معاصر) محل نقد و پرسش و اشکال‌اند و در این کتاب هم به تبیین و توجیه آنها پرداخته نشده است. 
اگر چندان آشنایی با مباحث معاصر در فلسفه و معرفت‌شناسی و فلسفه زبان و منطق و فلسفه عرفان و مانند اینها ندارید، شاید مشکلی با این کتاب نداشته باشید، اما اگر داشته باشید، خیلی مشکل‌ها خواهید داشت و شاید حتی حرصتان هم درآید که چطور می‌شود در این روزگار و برای دانشجویان کارشناسی ارشد، چنین کتابی تدوین و منتشر شود. در بهترین حالت و با خوشبینانه‌ترین نگرش، از تاریخ مصرف این کتاب حدود بیست سال گذشته است، آن هم به خاطر اینکه در آن زمان مباحث معاصر هنوز در ایران بازتاب زیادی نداشته است.

هشدار می دهم که تصور نشود قلۀ مباحث روش‌شناسانه در میان مشتغلان به فهم دین و متن دینی، مباحث این کتاب است. این کتاب نشان‌گر رویکرد و تفکری خاص، آن هم تاریخ‌مصرف‌گذشته است. 
کتاب را به طمع یافتن کتاب درسی مناسب برای درس منطق فهم دین خریدم و خواندم و تورق کردم. اما طرفی نبستم و حال قصد دارم به کتابخانۀ دانشگاه اهدایش کنم. چند سال قبل هم کتاب معرفت دینی را برای تدریس درس معرفت‌شناسی دینی به همین قصد خریدم، و همین اتفاق افتاد! تا باد چنین مبادا!

3 شهریور 1404
        

9