کنار رودخانه "پیدرا" نشسته ام و گریه می کنم

کنار رودخانه "پیدرا" نشسته ام و گریه می کنم

کنار رودخانه "پیدرا" نشسته ام و گریه می کنم

پائولو کوئیلو و 2 نفر دیگر
3.0
60 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

149

خواهم خواند

29

ناشر
روایت
شابک
0000000163637
تعداد صفحات
308
تاریخ انتشار
1375/6/14

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        این کتاب به یک هفته از زندگی دختر جوانی به نام پیلار اشاره می کند و می گوید در دوره های کوتاهی ممکن است دگرگونی های عمیقی در زندگی انسان رخ دهد که اصلا انتظارش را ندارد. کوئلیو در این کتاب ادعا می کند که عشق می تواند ما را به دوزخ یا بهشت ببرد، اما ما را همیشه به جایی که باید می رساند. عشق میان دو شخصیت اصلی داستان، زندگی آن ها را به راهی مبدل می کند که به خدا می رسد. عشق 
  این کتاب به یک هفته از زندگی دختر جوانی به نام پیلار اشاره می کند و می گوید در دوره های کوتاهی ممکن است دگرگونی های عمیقی در زندگی انسان رخ دهد که اصلا انتظارش را ندارد. کوئلیو در این کتاب ادعا می کند که عشق می تواند ما را به دوزخ یا بهشت ببرد، اما ما را همیشه به جایی که باید می رساند. عشق میان دو شخصیت اصلی داستان، زندگی آن ها را به راهی مبدل می کند که به خدا می رسد. عشق مریم مقدس نیز در سراسر داستان، آن ها را در بر می گیرد و نمی گذارد احساس وانهادگی کنند.
  ...more
      

یادداشت‌ها