معرفی کتاب در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه ی آموختنی ها را درباره ی سیاست جهانی بیان می کند اثر تیم مارشال مترجم مرجان رضایی

در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه ی آموختنی ها را درباره ی سیاست جهانی بیان می کند

در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه ی آموختنی ها را درباره ی سیاست جهانی بیان می کند

تیم مارشال و 2 نفر دیگر
4.2
31 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

63

خواهم خواند

71

ناشر
مرکز
شابک
9789642134441
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1399/4/11

توضیحات

        مه  ی رهبران در حصار جغرافیا اسیرند. کوه  ها، رودخانه  ها، دریاها و شن و ماسه انتخاب  هایشان را محدود می  کند. بله، برای آن که بتوانید رویدادهای جهانی را پیگیری کنید باید مردم، اندیشه  ها، و حرکات را درک کنید—اما اگر با جغرافیا آشنا نباشید، هرگز تصویر کاملی نخواهید داشت.اگر با خود فکر کرده  اید که چرا ذهن پوتین این  قدر مشغول کریمه است، چرا تقدیر آن بود که ایالات متحده  ی آمریکا یک ابرقدرت جهانی شود، یا چرا پایگاه  های قدرت چین در حال گسترش است، پاسخ پرسش  هایتان این  جاست.در اسارت جغرافیا به گذشته، حال و آینده می  نگرد تا تصویری روشن از یکی از عوامل تعیین  کننده  ی تاریخ ارائه دهد. وقت آن رسیده که دوباره به «ژئو» در ژئوپلیتیک اهمیت دهیم.«دیدی تازه و اصیل به ژئوپلیتیک پشت  پرده  ی چالش  های امروزین سیاست خارجی. »اندرو نیل«دیدی دقیق به نحوه  ی تأثیر جغرافیا بر تصمیمات رهبران جهان.»گیدئون راچمن، ft,com
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه ی آموختنی ها را درباره ی سیاست جهانی بیان می کند

پست‌های مرتبط به در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه ی آموختنی ها را درباره ی سیاست جهانی بیان می کند

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتابی در علم جغرافیای سیاسی، درباره‌ی جایی که جغرافیا و سیاست به هم می‌رسند. در روسیه، چین، آمریکا، اروپا، آفریقا، خاورمیانه، هند و پاکستان، کره و ژاپن، آمریکای جنوبی و قطب شمال. حتی نقشه‌های جغرافیایی در کریمه، تبت، آلاسکا، سیری، بالکان، رود سند و... سبب اختلاف میان دولت‌ها می‌شود. وقتی از محمدعلی جناح می‌خوانیم «هند نه یک ملت نه یک کشور بلکه شبه‌قاره‌ای از ملیت‌های مختلف است» (ص 179). و در برابر پاکستانی را که او تأسیس کرد یک کشور تعریف کرد. جبر جغرافیا نسبت به نام‌های دیگری که در ترجمه‌های فارسی برای این کتاب انتخاب شده است (مانند در اسارت جغرافیا، نشر مرکز) روان‌تر است. کلمه‌ای که در زبان محاوره بیش‌تر به‌عنوان کتاب به کار می‌رود اما در علم سیاست یک واقعیت است که گاه طبیعت، سیاست را ناگزیر به جنگ یا صلح می‌کند. 


دوماه‌نامه‌ی آگاهی نو، ویژه‌نامه‌ی نقد و بررسی کتاب: «کتاب‌نامه؛ در نقد و بررسی آثار، جلد یک»، شماره‌ی پیاپی 05، پاییز 1400.
        

6

          
 سرنوشت یک ملت تابع عوامل مختلفی است از جمله حغرافیای کشوراست .
کتاب دراسارت جغرافیا در زمینه ی شروع کتب علومِ سیاسی کاربردیه و کاملا به زبانِ ساده نوشته شده است،در اسارت جغرافیا به گذشته، حال و آینده می‌نگرد تا تصویری روشن از یکی از عوامل تعیین‌کننده‌ی تاریخ ارائه دهد
 هر کسی با هر میزان دانشی میتواند ازاین کتاب استفاده کند، گویی در ده فصل یک کتاب  دور دنیا را زده ایم.  

 «در اسارت جغرافیا» توسط تیم مارشال منتشر شده که محور اصلی آن تأکید بر اهمیت ژئوپلیتیک در بررسی مسائل و بحران‌های بین‌المللی است. نویسنده کتاب با تمرکز بر اهمیت نقش عوامل جغرافیایی، به دنبال یافتن پاسخی متاسب برای این پرسش کلیدی است که چگونه ژئوپلیتیک یا جبر جغرافیایی تصمیمات رهبران و بازیگران سیاسی کشورها را تحت تأثیر قرار می­دهد؟. از نظر دراسارت جغرافیا، چالش‌های جغرافیایی سبب ایجاد محدودیت‌هایی در تصمیم‌گیری رهبران در حوزه­هایی چون جنگ و صلح می‌شود. در همین راستا، نویسنده برای ارزیابی مدعای اصلی خود در کتاب شرایط ژئوپلیتیک کشورهای مختلف در مناطق گوناگون جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد و با مرور گذشته تاریخی، نگاهی به آینده بحران‌های بین‌المللی در سایه محدودیت‌های ژئوپلیتیکی می‌اندازد. کتاب موضوعات کلیدیِ ژئوپلیتیکی که تمام قاره‌ها و مناطق مهم جهان با آن روبرو هستند را شناسایی کرده، تا از این طریق مناطقی که پتانسیل درگیری‌های فعلی یا آینده را دارند مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. 
سرنوشت کشورها کاملاً تابع سیاست‌گزاری حاکمان نیست. برعکس، سیاست خود تابع عوامل دیگری است که از اختیار حاکمان و همۀ مردمان خارج است. یکی از مؤثرترین و در عین حال مغفول‌ترین عوامل، جغرافیای یک کشور است. وضعیت طبیعی محیط‌زیستی و موقعیت ژئوپولتیکی یک کشور اموری را بر آن تحمیل می‌کند که ناچار است در همۀ زمینه‌ها به آن تن دهد (از روابط بین‌الملل گرفته تا اقتصاد داخلی). 
این کتاب نه‌فقط اصل این مطلب را نشان می‌دهد، بلکه آن را به طور مشخص در ده کشور و منطقۀ، از جمله خاورمیانه، بررسی می‌کند. 
کتاب، ۱۰ فصل اصلی آن با این‌عناوین آغاز می‌شود: روسیه، چین، ایالات متحده آمریکا، اروپای غربی، آفریقا، خاورمیانه، هند و پاکستان، کره و ژاپن، آمریکای لاتین، شمالگان
ترجمه کتاب میتوانست بهترباشد 
        

40

          مدت طولانی بود  این کتاب را در آبنمک گذاشته بودم تا در فرصت مناسبی مطالعه اش کنم  علتش هم اشتیاقی بود که نسبت به خواندنش داشتم اما پس از مطالعه فصل اول و دوم و سوم و ...
اشتیاقم کمتر و کمتر شد تا جایی که خواندنش چیزی حدود یک ماه زمان برد  . توقع داشتم با یک تحلیل ژئوپلتیک خاص و فوق العاده مواجه بشم که بعد از خواندنش احساس کنم دانش مختصری در این زمینه بدست آوردم اما خب توقعم بر آورده نشد .
در واقع مطلب خاصی برای ارائه نداشت ، تمامی مطالبش  با یک تحقیق خیلی کوتاه در ویکی پدیا و برخی سایت ها پیدا میشد ، 
اما با این وجود  به تمامی 80 میلیون سیاست مدار  سرزمینم   توصیه میکنم تا تورقی داشته باشند ،شاید در تحلیل هایشان اثر گذار باشد . 
در نهایت  هم اگر حوصله خواندنش را ندارید میتوانید سطر های پایین ،  که هر فصل  به طور خلاصه توضیح داده  شده است را مطالعه کنید . البته در فصل‌های قاره ای ،  کشور های مهم  آن به صورت جداگانه بررسی شده است  که در خلاصه اش نمی‌گنجد .

1. روسیه
با وجود وسعت بسیار زیاد، روسیه فاقد موانع طبیعی مستحکم در مرزهای غربی خود است، به همین دلیل همواره از تهاجم ترس داشته و به دنبال ایجاد مناطق حائل (buffer zones) در اروپای شرقی بوده. سرمای شدید، زمین‌های یخ‌زده و نیاز به دسترسی به آب‌های گرم، سیاست خارجی تهاجمی این کشور را شکل داده‌اند.

2. چین
چین با جمعیتی عظیم، کوه‌های هیمالیا در جنوب و بیابان‌ها در شمال، درون‌گرا و محتاط در سیاست خارجی ظاهر شده. با این حال، برای تأمین امنیت انرژی و توسعه اقتصادی، به شدت به دریای چین جنوبی توجه دارد و با ساخت جزایر مصنوعی، به دنبال تثبیت نفوذش است.

3. ایالات متحده آمریکا
جغرافیای غنی، رودخانه‌های قابل کشتیرانی، مرزهای امن طبیعی (اقیانوس اطلس و آرام)، و سرزمین‌های حاصلخیز باعث شده آمریکا قدرت جهانی بی‌رقیب شود. این کشور از امنیت جغرافیایی‌اش برای مداخله در امور جهانی و حفظ هژمونی استفاده کرده است.

4. اروپای غربی
با وجود تنوع جغرافیایی، وجود رودخانه‌ها، دریاها و اقلیم معتدل باعث شکل‌گیری تجارت و رقابت شدید بین کشورها شده. اروپای غربی به‌رغم جنگ‌های تاریخی، به سمت همگرایی (مانند اتحادیه اروپا) حرکت کرده، اما تفاوت‌های جغرافیایی همچنان چالش‌زا هستند.

5. آفریقا
قاره‌ای غنی از منابع طبیعی اما با جغرافیایی دشوار: رودخانه‌های غیرقابل کشتیرانی طولانی، بیابان‌ها، جنگل‌های انبوه و مرزهایی که استعمارگران ترسیم کرده‌اند، باعث شده دولت‌های ضعیف و جنگ‌های داخلی مزمن شکل بگیرند.

6. خاورمیانه
مرزهایی که پس از جنگ جهانی اول ترسیم شده‌اند، بدون توجه به قومیت‌ها و مذاهب، بستر نزاع‌های فرقه‌ای را فراهم کرده‌اند. همچنین منابع عظیم نفت و موقعیت استراتژیک این منطقه را به میدان رقابت قدرت‌های جهانی تبدیل کرده است.

7. هند و پاکستان
تقسیم هند در 1947 منجر به شکل‌گیری دو کشور رقیب با مرزهای مناقشه‌برانگیز شد، مخصوصاً بر سر کشمیر. کوه‌های هیمالیا نقش سد طبیعی را دارند، اما رقابت بر سر منابع آب و نگرانی‌های امنیتی، تنش دائمی را تداوم بخشیده‌اند.

8. کره و ژاپن
شبه‌جزیره کره در مرکز توجه قدرت‌های جهانی قرار دارد. کره شمالی به واسطه جغرافیای خود و حس تهدید، به دنبال بقای نظامی است، در حالی که ژاپن، با وجود منابع محدود، از راه تجارت و تکنولوژی در کنار موقعیت جزیره‌ای‌اش، به قدرت اقتصادی تبدیل شده.

9. آمریکای لاتین
کوه‌های آند، جنگل آمازون و کمبود رودخانه‌های قابل کشتیرانی داخلی، مانع ایجاد اتحاد و شبکه حمل‌ونقل مؤثر شده‌اند. این عوامل، همراه با استعمار طولانی‌مدت، باعث توسعه نامتوازن و دولت‌های ناپایدار در منطقه شده‌اند.

10. قطب شمال (آرکتیک)
با گرم شدن زمین و ذوب یخ‌های قطبی، منابع زیرزمینی و مسیرهای کشتیرانی جدیدی آشکار شده‌اند. این منطقه به محل رقابت قدرت‌های جهانی (روسیه، آمریکا، کانادا، نروژ و چین) برای کنترل این منابع و مسیرها تبدیل شده است.

        

23

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          در این کتاب نویسنده ده قسمت از جهان را از لحاظ ژئوپلیتیک بررسی می‌کنه و می‌گه که چرا تعادل و تقابل نیروها در آن منطقه در وضعیت فعلی‌شان قرار دارند. از روسیه شروع می‌کنه. اینکه مسکوی بی‌پناه در وسط دشت چرا باید برای حفاظت از خودش از تهاجماتی مثل حمله‌ی مغول‌ها مجبور شده تا قفقاز پایین بیاد و همیشه چشم طمعی به لهستان داشته باشه. چین چطور سین‌کیانگ و تبت را در قرن بیستم مال خودش کرد و رقابتش با آمریکا و همسایگانش در دریای چین در چه وضعیتی است. جغرافیای آمریکا چطور اجازه داد که کشوری متحد شکل بگیره، درحالی‌که در آمریکای جنوبی مانع شکل‌گیری چنین اتحادی شد. مرزهای مصنوعی خاورمیانه چه عاقبتی در پیش دارند، پاکستان چرا به افغانستان چشم طمع داره و هند و چین چطور با دیوار هیمالیا از هم جدا شده‌اند. نقش دشت هموار اروپا و رودخانه‌های قابل کشتیرانی در تقویت تجارت را می‌گه و نقش جزیره‌های دریای ژاپن را در معادلات میان ژاپن و کره‌های شنالی و جنوبی و... . تمایز شرق و غرب و شمال و جنوب آفریقا را مشخص می‌کنن و در آخر سراغ شمالگان می‌ره. شاید بشه گفت نگاهی است تاریخی به جغرافیای سیاسی. من با جغرافیای سیاسی آشنایی نداشتم و بسیاری از مطالب کتاب برام روشنگر بود و جاذبه‌ی زیادی داشت.
پی‌نوشت: فکر می‌کردم قبلاً کتابی در این زمینه نخوانده‌ام، اما حالا یادم آمد که کتاب بازی بزرگ ( درباره‌ی رقابت‌های هند بریتانیا و روسیه‌ی تزاری) و صلحی که همه‌ی صلح‌ها را بر باد داد (درباره‌ی رقابت‌های دوران پیش از جنگ اول در خاورمیانه تا انحلال عثمانی) را خوانده‌ام.
        

4