شاهدخت سرزمین ابدیت

شاهدخت سرزمین ابدیت

3.6
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

4

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

«پوریا» اندکی پس از فوت مادرش، در می یابد که از ابتدا تاکنون، رازی در زندگی خانوادی آن ها وجود داشته که همه سعی در نادیده گرفتن و پنهان داشتن آن داشته اند. او که تا پیش از درگذشت مادر، زندگی آرام و کم رفت و آمدی را تجربه کرده، اکنون خود را میان عده ی بسیاری از دوستان و آشنایان پدر و مادر می بیند که هر یک سعی دارند به نوعی واقعیت را برای او بازگو کنند. جوان که سخت از شنیده ها، متعجب شده، سرانجام، نامزد خویش را رها کرده و به دنبال کشف حقیقت می رود و تازه های زیادی را از زبان همگان شنیده، در می یابد؛ مادرش، زن موسیقی دان و هنرمند نابینا، در جوانی، خواستگاران فراوان داشته و میان انتخاب خویش مردد بوده است؛ او نمی دانسته که نویسنده ی مشهور و بنام روز را انتخاب کند یا دوست بی بضاعت اما مهربان و عاشق دوران کودکی را؟ مادر آن قدر تعلل می کند تا کار از کار می گذرد و زمان ازدواج با نویسنده، همه می دانستند، به زودی کودکی به دنیا می آید که شاید پدرش... زمانی که راز تا نهایت برای پوریا بازگو می شود، او خویش را در دنیایی بی سروته و بی پناه می یابد و تصمیم می گیرد تمام آنچه را شنیده با نامزدش در میان بگذارد. اما آن قدر احساس ترس، سرگشتگی و بی پناهی می کند که قرار ازدواج را از یاد برده و هیچ اشاره ای به آن نمی کند.