معرفی کتاب لاله ی سیاه اثر آلکساندر دوما مترجم بنفشه واحدی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
16
خواهم خواند
5
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
کرنلیوز ون بارل در یکی از شهرهای کوچک هلند به نام درت، در سال 1672 م زندگی می کرد. او همیشه شاد و خوشبخت بود، کرلیوز، ابتدا یک پزشک و فرزند مردی ثروتمند و تاجر بود که هنگام مرگ به او وصیت کرد که همیشه شاد باشد و از زندگی لذت ببرد و از سیاست دوری کند. بعد از مرگ پدر، کرنلیوز در خانة بزرگ پدری اش زندگی می کرد، اما نمی دانست که چگونه وقتش را بگذراند؟ در آن زمان، برای کسی که موفق می شد یک لالة سیاه، بدون هیچ ترکیب رنگ دیگری پرورش دهد، جایزة صدهزار سکة طلا در نظر گرفته شده بود، او به پرورش لاله با رنگ های مختلف پرداخت، اما هنوز موفق نشده بود لالة سیاه پرورش دهد. همسایه و رقیب او در پرورش لاله، آقای «بوکسل» مخفیانه آسیب هایی به باغچة او می زد و از تلسکوپ خانه اش مدام او را تحت نظر داشت. روزی کرنلیوز دی ویته دوست پدر بارل و سیاستمداری که مورد تنفر مردم بود به دیدن او آمد و کاغذهایی که جزء اسناد مهم دولتی و نامه هایی از پادشاه فرانسه بود، به صورت امانت به دست بارل سپرد. بارل از محتوای نامه ها اطلاع نداشت و بوکسل با تلسکوپ، آمدن کریلنوزدی ویتة مشهور و سپردن نامه به دست بارل را نظاره می کرد و این دیدار آغازگر ماجراهایی برای زندگی بارل شد که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.
یادداشتها