یادداشت پریسا
4 روز پیش
کتاب لاله سیاه برای من داستانی شیرین و دلنشین بود. چیزی که بیشتر از همه نظرم را جلب کرد، خود لاله سیاه بود؛ گلی کمیاب، زیبا و پر رمز و راز که همهی داستان حول آن میچرخد. اما چیزی که داستان را برایم خاصتر کرد، شخصیت وانبیر بود؛ مردی که حتی در بدترین شرایط هم امیدش را از دست نداد و با صبر و علاقه به هدفش ادامه داد. بعد از خواندن آثاری سنگین مثل داستایوفسکی و بوف کور، این کتاب برایم مثل یک نسیم ملایم و گوگولی بود؛ ساده، اما پر از حس خوب. سبک نوشتار الکساندر دوما هم دلنشین و روان بود و باعث شد با علاقه تا آخر داستان همراهش باشم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.