الآداب المعنویه للصلاه

الآداب المعنویه للصلاه

الآداب المعنویه للصلاه

4.7
19 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

26

خواهم خواند

28

شابک
9644651898
تعداد صفحات
586
تاریخ انتشار
1385/9/18

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب حاضر، حاوی مباحثی ـ عمدتا عرفانی ـ در باب آداب، ترتیبات و جایگاه نماز در اسلام است" .امام خمینی (ره) "در این کتاب ضمن بازگویی برخی احکام  و مقدمات نماز، پاره ای اسرار نماز را شرح می دهد .مراتب مقامات اهل سلوک،  خشوع، حفظ خود از شر شیطان، حضور قلب، مقدمات نماز و برخی آداب آن (طهارت،  مراتب طهارت، آداب سالک، غسل و آداب آن)، اداب لباس پوشیدن در نماز، آداب  و احکام مکان نمازگزار، آداب و احکام وقت نماز، و آداب و احکام قبله، عناوین  برخی فصل های کتاب است .این کتاب به زبان اردو نگارش یافته است .
      

یادداشت ها

          یک نفر، از نظر شما خوب یا بد،  هشتاد سال عمر کرده و در این هشتاد سال تجربه های بسیار داشته و به هر مقام دنیایی که بگویی رسیده. حالا به پایان عمرش نزدیک می شود و می خواهد به عزیز ترین کسان خودش هدیه بدهد؛ دوبار در دو تاریخ مختلف. با خودش می اندیشد بهترین هدیه ای که می توانم بدهم که حاصل کل تجربه زندگی من باشد چیست ؟ و جوابی جز این کتابی که در چهل سالگی خودش نوشته نمیابد و هر دو بار همین کتاب را هدیه می دهد.
چقدر برای من حرف هایی که آدم ها در پایان عمرشان می زنند جذاب و ارزشمند هستند.
اصل بحث کتاب به این یک جمله وابسته است که بپذیریم هر عملی در دنیا غیر از ظاهر باطنی دارد و در نماز آنچه مورد نظر است باطن عمل است و نه تنها ظاهر آن. پس اگر باطن مورد نظر باشد آدابی دارد که عدم رعایت آداب آن موجب عدم دسترسی به اهداف نماز است.
خب حالا برای اینکه به زبان آدمیزاد بگم این رو می گم که نماز خواندن مثل خریدن یک گوشی تلفن است که مقصود اصلی از خرید تلفن، تلفن داشتن نیست بلکه ارتباط برقرار کردن است اگر تلفن بخریم و ارتباطی برقرار نکنیم درسته که تلفن داریم و امیدی هست که یک روز بفهمیم و بتوانیم از آن استفاده کنیم اما در واقع  هنوز به هدف اصلی آن نرسیده ایم. سالهاست که تلفن خریده ایم و پشت خط یک نفر الو الو می گوید اما ما در حال بازی کردن با تلفن هستیم و در آخر هم سرخورده از اینکه چرا تلفنمان کار نمی کند آن را رها می کنیم و به گوشه ای می اندازیم.
خودمان هم می دانیم که این نمازی که می خوانیم نه بهترین عمل است (حی علی خیر العمل) نه موجب رستگاری (حی علی الفلاح) نه ستون دین (الصلاه عمود الدین) نه معراجی برای مومنان (اصلاه معراج المومن) و نه دور کننده از بدی ها (تنها عن الفحشاء و المنکر) پس نسبت به آن سست می شویم و رهایش می کنیم.
اما غافلیم از آنکه برای آنکه بتوانیم از این تلفن به خوبی استفاده کنیم هشتاد سال فرصت به ما داده شده است و بالاخره روزی می رسد که یاد می گیریم تا الو الو های پشت خط را بشنویم . هیچ مهارتی در دنیا یک روزه و دو روزه به دست نمی آید و بارها همراه با شکست است و فقط آنهایی مهارت ها را کسب می کنند که از شکست هایشان مایوس نمی شوند و تا فرصت هست تلاش می کنند که شاید هدف همین تلاش باشد و نه حتی ارتباط (لیس للانسان الا ما سعی) و به این در و آن در زدن هم راه به جایی ندارد تلاشی متمرکز می خواهد(ان سعیکم لشتی)
        

39

          آداب الصلوه نام یکی از کتب کم‌نظیر امام خمینی (ره) است که نگارش آن در 30 فروردین 1321 به اتمام رسیده است. امام خمینی (ره) در مقدمه کتاب نوشته‌اند که کتاب قبلی ایشان یعنی «اسرار صلوه» متناسب با احوال عامه نبوده و در واقع «آداب الصلوه» را کمی فارغ‌تر از مباحث عرفانی و قابل فهم‌تر نگاشته‌اند؛ هر چند که باز فهم کتاب سختی‌های خود را برای عامه مردم دارد.

در این کتاب امام به ابعاد مختلف نماز پرداخته‌اند. کتاب از چیستی و چرایی عبادت آغاز می‌شود، به حضور قلب و طهارت می‌رسد و پس از آن تک تک اجزای نماز را مورد بررسی قرار می‌دهد. اذان، اقامه، نیت، تکبیر، قرائت، تفسیر خلاصه سوره‌های مبارکه «حمد»، «توحید» و «قدر»، رکوع، سجده، تشهد،سلام، تسبیحات اربعه و قنوت، اجزایی هستند که به صورت مبسوط به تشریح آن‌ها پرداخته شده است. 

نکته جالب توجه، زاویه دید کاربردی امام در تمامی بخش‌ها است که خارج از سخنرانی‌های مرسوم و کتب معمول، از دیدگاه سیر الی الله به تمامی این موارد پرداخته‌اند؛ اوج این نگاه را می‌توان در تفسیر سوره حمد در این کتاب دید که امام نوشته‌اند: تا کنون تفسیری برای کتاب خدا نوشته نشده است، زیرا قرآن کتاب هدایت است و مفسر باید مقصود نزول را برساند و نه سبب نزول.

متن کامل کتاب را از اینجا بخوانید.

قبلا در این وبلاگ، 18 بند خواندنی از این کتاب را در بخش «نقل قول» گنجانده بودم که توصیه می‌کنم با خواندن آن‌ها به خواندن کامل کتاب علاقه‌مند شوید. عناوین این 18 بند در زیر آمده است که می‌توانید برای خواندن آن‌ها روی آن کلیک کنید:

مردانه باید قیام کرد!          

راضی شود از او به کم...

ذره‌ای از حب دنیا...

حب به خود!

اشتغال به عیب خود پیدا کن

اگر قلب موافقت نکند...

کسانی که دعوت به صورت محض می‌کنند...

بعضی مراتب اخلاص

غاصب منزلگه حق

سرچشمه گل آلود!

نظر تعلیم و تعلم به قرآن

شاهکار شیطان!

غیر از تفاسیر موجود در قرآن تفکر کنیم

پناه بردن به دشمن؟!

دل‌های سخت را برق عاطفه قلبت نرم کند...

فراموشی حادثه بزرگ!

فانیان در خدا گمراهند مگر...

ما قرار ندادیم برای یک نفر دو قلب

http://safaeinejad.ir/1393/12/10
        

2

          این یادداشت ِ کتاب نیست!
اجازه بدهید در مورد آداب نماز ِ امام، بزرگان ِ فلسفه و عرفان نظر بدهند و آن‌چه روح‌الله - رحمة‌الله‌علیه - از حقیقت ِ نماز و وحدت و تشخص‌ش بیان کرده را شرح دهند.
من کمی به عقب‌تر برمی‌گردم.
به آن زمانی که وقتی در حرم امام رضا بودم، در صفحه‌ی آخر ِ کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب ِ مرتضی آوینی نوشتم "تمت!" و تاریخ زدم. به وقت ِ مطالعه‌ی اولین کتابی که می‌خواستم برای غرب‌شناسی بخوانم.
می دانید. همه چیز مهیا بود. من تمام نقطه عطف‌های زندگی‌ام را در مشهد بودم. امام‌رضا هم عجیب ضامنم شده‌ست. یکی از نقطه عطف‌های ِ زندگی ِ من، تمام کردن این کتاب و ورود به عالمی بود که دیگر بیرون آمدن از آن ممکن نبود.
چقدر حاشیه رفتم. احتمالا باید صبر می‌کردم این مطلب را وقتی می‌توانستم پست بگذارم منتشر کنم.
به‌هر‌حال.
کتاب‌های پیش ِ رویم مشخص بود. جزوه‌ی والعصر را هم باید طی یک‌هفته می‌خواندم. بعد از توسعه‌ی آوینی بقیه کتاب‌ها برایم آسان به نظر می‌آمد. اما...
من یک چیزی کم داشتم.
من خیلی چیز‌ها از توسعه و هژمونی غرب و تاریخ انسان از ابتدا و مسائل گریبان گیر ِ دنیای مدرن مثل آلودگی محیط زیست و غیره و غیره را فهمیدم. اما بعد از آن تمت ِ تاریخی بلند شدم و نماز شکر خواندم.

و این نماز دیگر مثل ِ سابق نبود. من وارد ِ دنیای جدیدی شده بودم که در آن انسان ِ خداپندار را شناخته بودم و حالا به نماز ایستادنم خیلی پیام داشت. چون نمی‌توانستم همچنان خداپندار بمانم ولی نماز هم بخوانم.
الله اکبر نماز برای من رنگ ِ دیگری گرفت.
شاید هم باید نمازهای آن ایام‌م را اعاده  کنم. چون بعد ِ هر الله‌اکبری در دلم می‌گفتم خدایی که بزرگ تر است!
خدایی که بزرگ‌تر است از من! خدایی که بزرگ‌تر است از عالم ِ ِغرب! الله اکبر از غرب و از انسان...
نمی‌دانم می‌توانم خوب توصیف کنم یا نه ولی من در آن ایام با همین الله‌اکبرهای نماز زندگی می‌کردم و جآن می‌گرفتم.
در همان ایام بود که فهمیدم اصل ِ مطلب در آداب نماز ِ امام است.
و عجب چیزی شد برای ِ من که عشق فلسفه و عرفان بودم.
مسیرم روشن‌تر شد. موازی ِ غرب شناسی، از امام می‌خواندم.
و عجب موازی کاری ِ قشنگی بود.
خدا نصیبتان کند.
آداب نماز امام را بگذارید به وقتش بخوانید.
همان وقتی که قرار است چیزی درونتان بجوشد که زندگیِ فردای‌تان را منقلب کند...
تمت!
        

26