یادداشت ساناز مهدوی
1404/3/14
بی هیچ برنامهریزی قبلی، امروز ۱۴ خرداد روز رحلت امام رحمتاللهعلیه بود که کتاب رو تموم کردم. دستم را بگیر تا آسمان ببر، در تعقیب یار به معراج میروم میدونستید نماز و مراحلش بازسازی واکنشها و افعال و طریقهء ابراز حمد و ثنای پیامبرمون محمد(صلواتااللهعلیه) به درگاه خدا جان در شب معراج هستش؟ * اینکه هم چی شد سراغ خوندن این کتاب رفتم، برام خاطرهء شیرینی شد. دو نفر، یعنی معلم عزیزم و مامان عزیزتر از جانم، دو مشوق اصلیام برای خوندن این کتاب بودن. بااینکه هیچکدوم مستقیما به من نگفتن "آداب الصلوه" رو بخون. صدای اولی هرچندوقت یکبار نکتهای مناسب حالم از کتاب رو توی گوشم زمزمه میکرد. و دومی کتاب رو سالها پیش خریده و خونده بود و توی کتابخونه مشترکمون نگهداری میکرد؛ و او هم گاه به گاه از جذابیت تفسیر سورهء حمد در کتاب و از گفتههای کتاب دربارهء تسبیحات اربعه و... زیباییهایی رو تعریف میکرد. هر دو بزرگتر باعث شدند بعد از بیست سال چشمهام متوجه دیدن و کشف آداب الصلوه بین کتابهای کتابخونهمون بشه... بههرحال، این دو عزیز در یک مقطع دوبال من شدند؛ و شاید هم بهتر بگم هر کدوم یک دستم رو گرفتند و کمکحالی شدند که جرئت کنم و سراغ خوندن کتابی برم که بهنظرم سنگین بود و برای از ما بهتران. اوایل این دو قوتقلبی بودند که از جرئت پرواز نترسم؛ و از جایی به بعد، در فضای کتاب آروم گرفتم و آرومآروم با آشنایان خداحافظی کردم و با متن، تنها شدم و آسمانِ کتاب رو طی کردم با همون اندک امکان پروازی که دل و جانم داشت. رفتم؛ اگرچه ناچیزتر اونم که به جایی رسیده باشم. امیدم به این "تضمین" هست که کتاب اخلاقی، خودش "دارو"ست و همین خواندنش شفاست، انشاءالله.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.