معرفی کتاب آنای خون آلود اثر کندر بلیک مترجم سهیل محمدیان

آنای خون آلود

آنای خون آلود

کندر بلیک و 2 نفر دیگر
3.9
14 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

22

شابک
9786003745261
تعداد صفحات
368
تاریخ انتشار
1397/12/22

توضیحات

کتاب آنای خون آلود، ویراستار مجید بالداران.

لیست‌های مرتبط به آنای خون آلود

نمایش همه

یادداشت‌ها

        کتاب خوبی بود.
یعنی نه خیلی ضعیف و حوصله سر بر بود و خوب به نظر من خیلی هم عالی و بی نقص نبود؛
شروع کتاب پر قدرت بود اما در ادامه...خوب بعضی جا ها مخصوصا در مواقعی که کاس در رابطه با آنا فکر می کرد و... راجب عشقی که نسبت به آن داشت زیاد نوشته نشده بود،
طوری که من او اوایل حس می کردم برای کاس این ی حس زود گذر هست و عکس کاس،آنا به خوبی تونسته عشقی که داره رو به تصویر بکشه.حتی بعد از  اتفاقی که برای آنا و اون روح میوفته،کاس واکنشی که انتظار می رفت رو نداشت...یعنی حداقل من اینجوری برداشت کرده بودم و انگار خیلی زودتر از چیزی که باید با این موضوع کنار اومده بود.
جوری که انگار عکس حرف هایی که می زد،آنا برایش چندان مهم نبود.
با این حال کتاب جالبی بود؛
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

Saba

Saba

6 روز پیش

          شاید نقدی که واسه این کتاب می نویسم چندان دقیق نباشه چون در طی سال کنکور توی چند مرحله خوندمش و حدود شصت صفحه آخرش باقی مونده بود که بالاخره امشب تمومش کردم.

خب اول باید بگم کشش داره.قطعا داستانش کشش بالایی داره.حالا چرا؟چون یادمه با وجود فشار درس ها هر دفعه که این کتاب رو برداشتم یه نفس شصت هفتاد صفحه رو خوندم و واقعا لذت بردم و هیجان‌زده شدم و تنها دلیلی که اینقدر طول کشید تمومش کنم درس ها بود.
شخصیت پردازی از نظرم چندان قوی نبود ولی اونقدرا هم بد نبود.در واقع چون از زبون اول شخص بود،شخصیت اصلی برای خواننده قابل درک بود و بقیه نه اونقدر.طرح داستان و ارتباط بین وقایع جالب بود.
ایده ی داستان جدید بود.حداقل من تا به حال مشابهش ندیده بودم.فضاسازی مخصوصا فضای خونه ی آنا خوب بود.
شروع داستان خواننده رو جذب میکرد.روندش کند نبود.اما از یه جا به بعد سرعت بیشتری گرفت.
داستان دو تا ماجرای متفاوت رو هم زمان در پیش میگیره.یکی راز پشت مرگ پدر کاسیو (شخصیت اصلی)و دیگری روحی که کاس باید بهش غلبه می کرد یعنی آنای خونین.
اواسط کتاب ماجرای آنا در وضعیتی که حداقل برای من جذاب نبود معلق میمونه.در واقع کن اعتقاد داشتم اگه روند به گونه ای دیگه پیش می رفت داستان جذاب تر میشد اما نظر نویسنده با من فرق داشت و خب حقیقتش من ناامید شدم.واسه همین تا یه مدت با این فکر که الان جذابیت داستان از دست رفته رهاش کردم و امشب که تصمیم گرفتم تمومش کنم متوجه شدم نه.نویسنده بلد بوده چطوری اون دو تا ماجرا رو با هم گره بزنه و داستان رو به نحو درستی پیش ببره.
بنابراین این چند صفحه آخر رو هم یه نفس خوندم و انتظار داشتم چون جلد دوم داره داستان توی یه وضعیت معلق رها بشه اما به صورت خیلییی آبکی مسئله ای که از اول کتاب روش مانور داده شده بود در عرض چند صفحه حل شد.چند صفحه ای که چندان هم پربار نبود.
در واقع نویسنده توی توصیف صحنه های جنگ و مبارزه خوب عمل نکرده بود.برای من اونقدر ملموس نبود.اما در توصیف هراس و هیجان موجود عملکرد قابل قبولی داشت.
اینکه بهش سه امتیاز دادم واسه این بود که واقعا یه جاهایی( اول تا اواسط کتاب) ازش لذت بردم.اما خب روند اونطوری که من دوست داشتم پیش نرفت پس یه ذره تو ذوقم خورد.پایانش هم که گفتم.خیلی ضعیف بود.

آیا حاضرم جلد دوم رو بخونم ؟ خیر.به هیچ وجه ترغیب نشدم 
اگه برگردم عقب جلد اول رو باز هم میخونم ؟ حقیقتش بله.در اون حد به دلم نشست.متفاوت بود و یه تاریکی و وایب خاصی داشت.
آیا پیشنهاد میدم؟ نه...کتابای بهتری هست.هر چند خوندنش چندان خالی از لطف هم نیست 
• من کتاب رو از نشر باژ با اسم آنای خونین خوندم و ترجمه ش به نظرم خوب بود
        

12