یادم می اید این کتاب را یکی از بهترین دوستانم به من هدیه داد .  
میدانستم حتی اگر کتاب بدی هم باشد قرار است ان را با تمام وجود دوستش داشته باشم . اما نبود . 
این کتاب فوق العاده بود . 
پکس روباهی است که به پیتر وابسته است ،چرا که پیتر او را از کودکی بزرگ کرده است . اما یک روز در طی اتفاقاتی این دو از هم جدا می شوند و این پکس است که به بازگشت صاحبش امید دارد . 
به نظر من یکی از کتاب هایی است که هر کسی حتما باید بخواند .
        

          من به این کتاب امتیاز کامل می دم چون خیلیییییییییییی قشنگ بود ! 
واقعا واقعا یکی از قشنگترین کتاب هایی بود که خوندم ! 
این داستان راجب یک پسری هست که در بچگی یک روباهی رو توی جنگل پیدا می کنه و می یارتش خونه و بزرگش می کنه . حالا که اون یکم بزرگتر شده توی کشورشون جنگ شده و باباش باید به جنگ بره پس پسر باید پیش پدربزرگش زندگی کنه و این یعنی پکس (روباه ) رو باید توی جنگل ول کنن !‌
اما پسر بعد این اتفاق خیلی ناراحت می شه و تصمیم می گیره که .... و  توی این راه اتفاقات زیادی براش می یفته و با افراد زیادی مثل وولا اشنا می شه ! اما در عین حال پکس هم توی جنگل اتفاقاتی براش می یفته ! برای پکس توی اولین شبی که اونجاست خیلی سخته چون اون الان دیگه یک روباه اهلی بود
این کتاب از دو زبان پکس و پسر گفته شده بود
        

          ملیح و قشنگ بود.
        

          من از خواندن کتاب لذت بردم کتاب قشنگی بود اگر به کتاب های ماجراجویی علاقه دارید حتما بخوانید.
هیچ چیز نمی‌تواند«پیتر» و «پکس» رااز هم جدا کند. هیچ چیز. حتی جنگ!

از وقتی که پیتر، پکس را که توله‌روباهِ کوچکی بود نجات داد، آنها جدایی‌ناپذیر بودند. اما یک روز، اتفاقی باورنکردنی می‌افتد: پدر پیتر در ارتش ثبت نام می‌کند و او را وامی‌دارد روباه را به جنگل برگرداند. پیتر در خانه‌ی پدربزرگش که سیصد مایل با خانه فاصله دارد، متوجه می‌شود که نباید اینجا باشد. باید برگردد پیش پکس. با وجود آنکه جنگ در حال نزدیک شدن است، پیتر راه می‌افتد تا روباهش را پیدا کند. پکس، با تمام وجودش منتظر صاحبش است. اما در همین حال، ماجراجویی‌های خودش را هم آغاز می کند...
        

          ۳/۵
        

          این کتاب درباره ی جنگه، درباره ی بهایی که انسان ها و طبیعت و حیوانات در ازای بیماری جنگ پرداخت میکنن
و درباره ی عشقه. عشق بین پیتر و روباهش پکس. و تلاش هر دو برای دوباره پیدا کردن هم
اگه میخواین بپه ها و نوجوون هاتون و حتی خودتون صلح رو دوست داشته باشن و به موجودات بی زبون بی گناه عشق بورزن این کتاب هدیه خوبی میتونه باشه براشون
        

          من روباه ها را خیلی دوست دارم. 
کتاب قشنگی بود اما میتوانست بهتر هم باشد.
از شخصیت وولا خوشم اومد و واقعا نکته ی جالب کتاب حرف زدن روباه ها بود. واقعا نکته جالبی بود.
        

          این کتاب خیلیییی قشنگ بود و پیشنهاد می کنم که حتما بخونیدش☺
        

          افتضاح.
        

          پیتر یادش آمده بود که وولا  پرسیده بود برای کدام کشور می‌جنگد. پیتر تعجب کرده بود که اصلا  چرا وولا چنین چیزی پرسیده است و گفته بود: «کشور خودمون...» بعد با ناراحتی ادامه داده بود: «معلومه دیگه ...طرف حق» وولا هم جواب داده بود:«پسر!» پسر را برای این گفته بود که مطمئن شود پیتر حواسش هست:«پسر! فکر می‌کنی در تاریخ جهان کسی هم هست که برای طرف ناحق جنگیده باشه؟»
این بریده‌ای از کتاب است.شایدبا خواندن این جملات  فکر کنیم  صرفا با کتابی ضدجنگ روبه‌رو هستیم اما نویسنده بیشتر در پی آگاهی بخشی دربارهٔ اثرات مخرب جنگ  بر طبیعت است . این که انسان‌های مبتلا به بیماری جنگ(تعبیر حیوانات داستان) مثل ماشینی تخریبگر ، علاوه بر نابودی شهرها و زندگی خود انسان ‌ها طبیعت را هم نابود می‌کنند و این بلا دامن‌گیر حیوانات زیادی می‌شود.

        

          پیوند دوستی محکمی بین پسر بچه‌ای به نام پیتر و حیوان خانگی اش، روباهی به نام پکس، که او را نیمه جان از لانه اش بیرون اورده و نجات داده، شکل می‌گیرد.
پدر پیتر که مانند پدربزرگش بعد از مرگ مادرش بسیار سرد و گوشه گیر و سخت شده، اصرار می کند که باید روباه را به طبیعت برگرداند.
پیتر سرانجام راضی می شود و پکس را در نقطه ای که پدرش گفته رها می کند.
اما فردای ان روز از کرده اش پشیمان می شود و برنامه ای می چیند تا روباهش را برگرداند، در حالی که پدرش به جنگ ملحق شده و او پیش پدربزرگش مانده. متاسفانه در روز اول حرکت دچار سانحه می شود و با زن جوانی که قبلا پزشک ارتش بوده و حالا یک پایش چوبی است، اشنا می شود. اتفاقی که باعث می شود مسیر حرکت و حتی افکارش عوض شوند و ...
از ان طرف پکس، همچنان منتظر بازگشت صاحبش است و هم زمان با روباه های جدیدی اشنا شده و زندگی در طبیعت را تجربه می کند و تلاش می کند با ان کنار بیاید.
اما ایا این دو دوست دوباره به هم می رسند؟

تصویر روی جلد کتاب من رو به خودش جذب کرد و بدون هیچ شناخت قبلی از کتابخانه به امانت گرفتمش. بعدتر فهمیدم واقعا تصویرگرش  جان کلاسن، نویسنده و تصویرگر شناخته شده و کاربلدی است که کتاب هایی مثل ان پایین جه خبر است، مربع، دایره، مثلت، مجموعه کلاه ها،و ... را هم تصویرگری کرده و کلی جایزه هم برای نوشته ها و تصویرگری هایش در کارنامه دارد.

کتاب یک فصل در میان از دید پیتر یعنی یک انسان و پکس یعنی روباه او، روایت می شود و برای کسانی که نسخه الکترونیکی خوانده اند باید بگویم که اول هر فصل هم یک تصویر ساده از سر یک انسان یا روباه، بسته به راوی ان فصل، امده است.

نگاه به جنگ (جنگی که نه  تاریخ مشخص، نه مکان مشخص، و نه حتی طرفین درگیرش و هدف ان، در کتاب نیامده)، نگاهی متفاوت و نقادانه، از موضوعات اصلی کتاب است که هنرمندانه به آن پرداخته شده است.

هم چنین حضور و روایت متفاوتی از طبیعت و تغییرات آن  را از دید حیوانات ساکن در ان، در داستان شاهد هستیم.
        

          ارتباط دوست داشتنی ای بود. 
می تونیم جنگ و آدم ها رو از نگاه یک حیوان ببینیم و این نکته خیلی مهمی بود.
جمله های قشنگ هم زیاد داره.
        

          یک فصل در میان ، اول پسرک و بعد روباه داستان را روایت می کند ؛ بعضی از کنش ها انگیزه غیر منطقی داشتن ، پایان ضعیف و تکراری ای داشت . شایدفضای جذاب بستر داستان بتونه مخاطب پسر ۱۰ تا ۱۲ سال رو تا ته نگه داره ولی د کل اثر درخشنده ای نیست .
        

          با اینکه کتاب برای نوجوانان نوشته شده ولی حس خوبی که از خوندن این کتاب گرفتم خیلی از کتابای بزرگسالانه و مشهور بهم نداد. 
        

          خیلی عمیق بود و با روح ادم بازی می کرد.
یه جاهایی بدون اینکه بفهمم، چند قطره اشکی هم گرفته بود...
بعدا درباره اش می نویسم

پانویس: تصویرگری های جان کلاسن، به خصوص تصویر روی جلد را تحویل بگیرید حتما!
        

          کتاب بدی نبود اما داستان خیلی جالب و هیجان انگیزی هم نداشت 
        

          خوب بود اما اخرششش ...
        

           واقعاً خیلی جالب بود من عاشق این کتاب شدم 
پیشنهاد میکنم بخونیدش 

        

          داستانش اگوری پگوری و جالب بود،مطمئنا اگه چند سال پیش میخوندم امتیاز کامل و بهش میدادم
        

          عالی