معرفی کتاب مهیای رقصی در برف؛ روایت زنان از دل زندان های گولاگ اثر مانیکا زگوستووا مترجم مسعود یوسف حصیرچین

مهیای رقصی در برف؛  روایت زنان از دل زندان های گولاگ

مهیای رقصی در برف؛ روایت زنان از دل زندان های گولاگ

مانیکا زگوستووا و 1 نفر دیگر
4.3
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

12

شابک
9786007289792
تعداد صفحات
264
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        کتاب "مهیای رقص در برف" اثر مانیکا زگوستووا، بازتابی دردناک اما الهام‌بخش از زندگی زنان در اردوگاه‌های کار اجباری استالین است. این مصاحبه‌ها که در فضاهای خصوصی تهیه شده‌اند، نه تنها به رنج‌ها و سختی‌های اردوگاه‌ها پرداخته است، بلکه به توانمندی‌ها و زیبایی‌هایی که حتی در چنین شرایطی پدید آمده، نیز توجه می‌کند.جایی که فکر می‌کنیم فقط داستان‌های سیاهی وجود دارد، زگوستووا تصویرهایی از عشق، هنر و دوستی در میان این سختی‌ها را به تصویر می‌کشد. زنانی که حتی در شرایط سخت هم شعر می‌سرایند، قصه می‌خوانند و به یاد هم می‌آورند. هنر در این شرایط وحشتناک به آن‌ها امید و انسانیت بخشیده است.
از نظر سبک، این مجموعه مصاحبه‌ها را می‌توان به تاریخ‌های شفاهی «سوتلانا الکسیویچ» ، برنده‌ی جایزه نوبل سال 2015 ، نزدیک دانست. هر دو نویسنده به نحوی از گذشته‌ی تاریک شوروی برای روایت قصه‌هایی انسانی و پر از امید استفاده می‌کنند.

در مجموع، «مهیای رقص در برف» یک اثر هنری است که با ویژگی‌های خاص خود، به تاریخ سیاه شوروی نگاه می‌کند ولی در همان زمان، به قدرت بی‌نهایت انسان در مواجهه با سختی‌ها اشاره دارد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مهیای رقصی در برف؛ روایت زنان از دل زندان های گولاگ

لیست‌های مرتبط به مهیای رقصی در برف؛ روایت زنان از دل زندان های گولاگ

فلسفه ی تنهایی اندر مزایای تنبلیهمه دروغ می گویند: اینترنت چه چیزهایی درباره ی خود واقعی مان به ما می گوید؟

مجموعه‌ی «خرد و حکمت زندگی»

21 کتاب

«کتاب‌های این مجموعه فلسفه را ساده نمی‌کنند، بلکه از ابهتِ هراس‌‌آورِ فلسفه می‌‌کاهند. پیشنهادهایی هستند برای تفکر، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و غیره. می‌خواهیم کتاب‌‌ها نقطه‌ی عزیمتی باشند برای فکر کردن به پرسش‌های ازلی‌ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشی‌‌ها و مصائبِ انسانی که در این گوشه‌ی جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است. [...] «خواننده ممکن است خواندن این کتاب‌ها را به امید یافتن پاسخ‌های روشن آغاز کند: پاسخی برای مسئله‌ی تنهایی‌اش، چراییِ مرگ، منشأ ملال و دل‌زدگی، یا اینکه دوستی‌ها چرا ناپایدارند و مبهم، یا به‌دنبالِ راه برون‌رفتی از تنگناهای اخلاقی باشد که هر روز لحظاتی با آن‌ها روبه‌رو می‌شود و... اندیشیدن به همین‌ها فلسفه را و بخشی از ادبیات را پدید آورده است؛ اما انتظار اینکه کتابی یا کسی در چند صفحه یا فلان‌تعداد نکته به ما بگوید چطور زندگی کنیم و چگونه خوشبخت شویم، در واقع یکجور انکارِ مسئولیت شخصیِ انسان است. پاسخی قطعی و ابدی که مناسب حال همه‌کس باشد وجود ندارد. کتاب‌هایی که چنین مدعاهایی دارند، فریبکارند. کتاب‌های این مجموعه نسخه نمی‌پیچند و سیاهه‌ای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمی‌گذارند؛ بلکه می‌خواهند به فهم بهتر زندگی و پرسش‌ها و تجربه‌هایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریکِ زندگی و در لحظاتِ دشوار، درکمان از پرسش‌های بی‌پایان انسانی روشن‌تر شود؛ بدانیم فیلسوفان و حکیمانِ جهان به این پرسش‌ها چطور فکر کرده‌اند؛ تا با فهمِ دقیق‌تر و دیدِ بازتر بتوانیم در زندگی‌مان تصمیم بگیریم، مسئولیت تصمیممان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیم‌هایمان آگاهانه روبه‌رو شویم.» ـــــ بخش‌هایی از «یادداشتِ مجموعه‌»ی کتاب‌های مجموعه‌ی خرد و حکمت زندگی را خواندید. این سطرها، احتمالاً به شفاف‌ترین شکل ممکن، می‌گویند این مجموعه چیست، چه دغدغه‌هایی پشتِ انتشار کتاب‌هایش است و چه در کتاب‌هایش می‌گذرد. مجموعه‌ی خرد و حکمت زندگی، امسال، با دو کتاب «سلامتی حق بشر است» و «ورزش» راهش را ادامه می‌دهد. اگر موضوعی سراغ دارید که به نظرتان، در این مجموعه جای کتابی درباره‌اش خالی‌ست، به ما پیشنهادش بدهید.

199

یادداشت‌ها

پری

پری

1403/9/15

          مهیای رقصی در برف
روایت زنان از دل زندان گولاگ
برای منی که مدت‌هاست که می‌خواهم کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» را بخرم، دیدن اسم گولاگ بهانه‌ای شد برای خواندن این کتاب.
به یاد این افتادم که در یکی از پاورقی‌های کتاب «اتاق جیکوب»ِ ویرجینیا وولف، خواندم که در صدر جنگ‌ها مردان هستند که تصمیمات اصلی را می گیرند ولی زنان و کودکان بسیاری هستند که ناخواسته درگیر این تصمیمات و جنگ‌ها می‌شوند.
گولاگ، مهر تاییدی بر این است که انسان تا چه حد می‌تواند خوی وحشی و شیطانی داشته باشد و چه جنایاتی مرتکب شود.
گولاگ‌ها شاهدی هستند بر جنایت‌های استالین، اردوگاه‌های کار اجباری در مناطق مختلف، در شرایط طاقت‌فرسا.
مهیای رقصی در برف، داستانِ نُه زن است که تجربه‌ی گولاگ را داشته‌اند. برخی معتقدند گولاگ بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی آنهاست و اگر زندگی دوباره‌ای داشتند، می‌خواستند که گولاگ هم بخشی از زندگی دوباره‌ی آنها باشد و برخی یادآوری کار اجباری و روزگاری که گذشت هم برایشان سخت است.
آخرین بخش کتاب درباره‌ی الگا ایوینسکایا، ایرینا امیلیانووا و بوریس پاسترناک و ماجرای نوشتن «دکتر ژیواگو» است. خواندن این بخش را بسیار دوست داشتم.
        

2