کتاب جالب بود خصوصا آموزش هایی که دیده بود اما وقتی به ماموریت ها رسید خیلی خلاصه گفته شد و کنار گذاشته شد ماموری با این اطلاعات به راحتی کنار گذاشته بشه یکم عجیبه
        

          کتاب روایت ورود عمر الناصری با لقب ابو امام المغربی به عنوان جاسوس داخل تشکیلات جهاد اسلامی است. ورودی که ابتدا در حد رابطه با افراد این گروه در اروپا آغاز می‌شود اما به رفتنش به افغانستان و زندگی در اردوگاه های آموزشی جهادگران نیز می‌رسد!
او به خوبی در این زندگینامه اش از تفاوت ها بین اسلام حقیقی و رفتارهای جهادگران تندرو و سلفی مسلک گفته است. در کنار شرح جزئیات و اتفاقات درونی این گروه‌ها، نحوه برخورد سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه و انگلیس با آن‌ها جالب توجه است که تا پیش از 11 سپتامبر، چندان خطرشان را بزرگ نمی‌دیدند.
        

          فکرش را بکن! در سال‌های #دهه_هفتاد که ما داشتیم چهارنعل روی ویرانه‌های بعد از جنگ، #سازندگی را تئوریزه می‌کردیم، همین بغل گوش‌مان در اردوگاه‌های #القاعده در #افغانستان داشتند شهروندِ جهان‌وطن تکفیری تربیت می‌کردند برای جهاد در #چچن و #اروپا و #الجزایر و الخ. پروژه تکفیری‌لوژی‌ام بعد از #رستاخیز_داعش، #هزار_توی_سعودی، #عربستان_از_درون و #من_در_رقه_بودم به #از_افغانستان_تا_لندستان رسید. حالا آرام آرام دارد پازل ذهنی‌ام راجع به دار و دسته تکفیری‌ها کامل می‌شود‌. آنها برخلاف تصور ما، نه یک دار و دسته یک‌رنگ که ایل و تباری رنگارنگ‌اند.
راوی #کتاب که البته با نام مستعار تن به انتشار سرگذشت‌ش در نفوذ به دستگاه القاعده در دهه نود میلادی داده، در مقام جاسوس دستگاه اطلاعات خارجی #فرانسه پایش به اردوگاه‌های آموزشی‌شان در #افغانستان باز می‌شود. سوای یک‌چهارم اولیه، شنیدن آنچه که در اردوگاه‌های آموزشی تکفیری‌ها می‌گذرد آنقدر جذاب هست که خواننده متوجه گذشت زمان نشود؛ اینکه تکفیری‌ها از کدام نقاط و بعد از پیمودن چه فرایندهای پر پیچ و خم خطرناکی خود را به افغانستان رسانده‌اند و حال در اردوگاه‌ها چه می‌کنند و چه می‌خورند و چه آموزش‌هایی می‌بینند و الخ.
هرچند راوی به اقتصاد سیاسی اردوگاه‌ها و مجاری تامین هزینه‌های آنها وارد نمی‌شود اما روایت جذابی از درون دنیای تکفیری‌های چندملیتی ارائه می‌دهد که قرار است بعد از آموزش در این اردوگاه‌ها راهی مناطق مختلف جهان شوند برای جهاد با کفار.
جالب آنکه در چند مورد اشاراتی هم شده به جریان‌های جنگ داخلی در افغانستان و نزدیکی‌های تاکتیکی القاعده بین جریان‌های موجود با #طالبان و جریان گلبدین حکمتیار و دشمنی آنها با برهان‌الدین ربانی و شاخه نظامی‌اش به فرماندهی احمدشاه مسعود که در آن زمان مورد حمایت #ایران بودند و به تعبیر خود تکفیری‌ها به دلیل اقدامات‌شان برای پیوند دین و دموکراسی از جرگه مسلمین خارج و به اردوگاه کفار پیوسته بودند.
خواندن چنین آثاری می‌تواند ما را به فهم آنچه که امروز در #سوریه و #عراق می‌گذرد رهنمون کند و البته این نتیجه مهم که اژدهای تکفیر با صرف منهدم کردن سازمان و دستگاه آن از بین نمی‌رود؛ شبیه اتفاقی که امروز برای #داعش افتاده. با همه اینها کاش ناشر در ویراستاری اثر دقت بیشتری می‌کرد. متن کتاب پر است از اشتباهات ویرایشی-تایپی به‌خصوص در فصل چهل‌ویک که مخاطب را کلافه می‌کند‌.
از افغانستان تا لندنستان را #انتشارات_شهید_کاظمی منتشرانیده در پانصدوپنجاه صفحه و قیمت چهل‌وپنج هزار تومان
        

          نفوذ...
        

          بعداً بنویسم.