بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

گستره: بیداری لویاتان

گستره: بیداری لویاتان

گستره: بیداری لویاتان

جیمز اس. ای. کوری و 1 نفر دیگر
4.6
9 نفر |
7 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

20

بالاخره دیر یا زود پای انسان به دیگر سیاره های منظومه ی شمسی باز می شود. بالاخره سراغ سیارک ها خواهیم رفت و روزی که رفتیم چه می شود؟ «گستره» در عین حال که یک اپرای فضایی جذاب و نفس گیر است، سوال های مهمی در این باره می پرسد. مثل بسیاری از داستان های علمی تخیلی مهم، در زیر پوسته ای ماجرا جویانه، سوال های عمیق و جدی درباره ی آیند ه ی فناوری و چگونگی استفاده از آن می پرسد. پس اگر به اپراهای فضایی علاقه دارید و از سویی داستان های کلاسیک معمایی برایتان جذاب هستند و هر ازگاهی سری به دنیاهای زامبی می زنید، گستره کتابی است که باید بخوانید. سریالی به همین اسم هم ساخته شده و در حال پخش است که به یکی از پرطرفدارترین سریال های علمی تخیلی تبدیل شده. در این کتاب همراه با خدمه ی ناوچه ای فضایی و کارآگاهی غمگین در پی کشف رازی بزرگ به ماجراجویی در منظومه ی شمسی می رویم.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به گستره: بیداری لویاتان

یادداشت‌های مرتبط به گستره: بیداری لویاتان

            خواندن کتاب تلخ خیلی خوب است. نه از آن جنس تلخی‌هایی که فقط به آدم ناامیدی تزریق کند و آدم را افسرده‌حال کند. کتاب تلخی که آدم را و مسئولیت‌هایش را یادآوری کند، غمش اعصاب آدم را تحریک کند و تکانش دهد.
گستره: بیداری لویاتان یکی از همین کتاب‌هاست. یک رمان علمی‌تخیلی در زیرژانر اپرای فضایی و سیارات مسکونی که یک کاراگاه غمگین دارد با یک مهندس تعمیرات سفینه که از قضا در زندگی‌ شخصی‌اش یک آدم شکست خورده است.
بیداری لویاتان جلد اول مجموعه نُه جلدی گستره است و همین اول یک خبر بد هم بهتان بدم! تا این لحظه که من دارم این یادداشت را می‌نویسم هنوز هشت جلد دیگر ترجمه نشده است! ظاهرا همه چیز زیر سر مترجم است! دعا کنید بعد 6 سال باقی کتاب هم ترجمه بشه!
برگردیم سر اصل ماجرا. اصلا فکر نکنید یک کتاب پر از هیجان و پر از بزن و بکوب جلویتان است. گستره یک رمان معمایی است که توسط دو داستان مختلف روایت می‌شود. یک طرف ماجرا هولدن است، همان مهندس تعمیرات که در زندگی‌اش شکست خورده است و قرار است نائومی در زندگی‌اش تغییر بدهد؟ یک طرف کاراگاه میلر قرار دارد. همان کاراگاه غمگین خودمان. این وسط یک دختر هم وجود دارد. جولی مائو! حالا این وسط جولی و میلر و هولدن و صد البته نائومی چه ربطی به هم دارند و آیا کسان دیگری هم در این ماجرا نقش دارند بروید و باقی‌اش را بخوانید! اندازه سه فصل اولش را برایتان تعریف کردم!
حالا چه چیز این گستره خوب است که آدم برایش وقت بگذارد؟ اول اینکه علمی‌تخیلی خوبی نوشته است. به جزئیات فنی کارهای اندی وییر نمی‌رسد و همین خودش نکته مثبتی است. داده‌های علمی قرص و محکمی دارد اما ذهن آدم را تسخیر نمی‌کند! دوم همین کاراگاه غمگین است! به نظر من میلر با اینکه خیلی چیز خاصی ندارد و می‌توان جزو طیف کاراگاه‌های ژانر نوآر دسته‌بندی‌اش کرد اما با این همه عمق و پختگی‌اش آنقدری است که او را بشود جزو کاراگاه‌های خاص رمان‌های معمایی و جنایی آورد.
سومین دلیل برای خواندن این کتاب سیاست است! یعنی اگر اهل تاریخ باشید قشنگ بخشی از تاریخ مهم جهان را می‌توانید در اینجا ببینید. امپراطوری زمین(که غیرزمینی‌ها بهش میگن چاه زمین!)، جمهوری مریخ و اتحاد سیارکی! متوجه شدید که که؟!
دلیل چهارم را اگر بگویم داستان لو می‌رود! خودتان کشفش کنید کیفش بیشتر است. اما چون طاقتم کم است، یک سرنخ بهتان می‌دهم. رمان علمی‌تخیلی اگر می‌خواهد حرف جدی بزند حرف الهی می‌زند. حالا چه مؤمنانه باشد چه ملحدانه!
پ.ن: آدم کتابخوان خوب نیست خواندنش را خیلی جار بزند، اما من این کتاب 720 صفحه‌ای را در یک نشست خواندم! 9صبح تا 6 عصر! خداوکیلی اگر یک کتاب کشش نداشته باشد آدم اینطوری می‌خواندش؟
          
            خب بالاخره تموم شد!
البته منظورم این نیست که روند کتاب فرسایشی بود هااا، حقیقتا هر چیزی بود به جز این!
بیشتر به این خاطر میگم که میخواستم تا قبل از سال جدید تمومش کنم و هی نمیشد.😅 ولی نهایتا یک ساعت  باقی مونده به پایان سال موفق شدم.😁
بگذریم...
درباره‌ی کتاب؛ اولین کتابی بود که تو این ژانر میخوندم و یک مقداری فهم چیزمیزای علمیش برام سخت بود، مخصوصا اون اوایل. اما خب رفته رفته بهتر شد و میشه گفت راه افتادم، گرچه گهگداری بازم یه جاهایی اینجوری میشدم که ها؟ چیشود؟😁
شروع کتاب طوفانی بود، در ادامه هیجان و حالت معماگونه‌ی خودش رو حفظ کرد و در نهایت با پایانی که حقیقتا براش مناسب بود تموم شد. شخصیت‌ها هم به نظرم واقعا خوب توصیف شده بودند و طرز فکرشون خیلی برام ملموس بود (نه که لزوما باهاشون موافق باشم یا درکشون کنم، صرف اینکه منطقی و به‌جا بود). مخصوصا شخصیت موردعلاقه‌م (میلر عزیزم🥹) با همه‌ی بالا و پایین‌هایی که داشت.🥺🤌 البته اینم بگم که تقریبا آخرای کار یکی از شخصیت‌ها یک چرخش (از نظر من ناگهانی!) داشت که خیلی با عقل جور در نمیومد.🤷‍♂️
اما در نهایت میتونم بگم که دوستش داشتم و بسی از خوندش لذت بردم.😊
          
            گستره
The Expanse

1)
"گستره" (The Expanse) نام مجموعه کتاب‌هایی در ژانر علمی- تخیلی است که انتشار آن از سال 2011 میلادی آغاز شده و تاکنون هفت جلد از آن به‌علاوه‌ی تعدادی از داستان‌های کوتاه‌تر به چاپ رسیده است. پیش‌بینی می‌شود در ادامه‌ی این مجموعه دو مجلد دیگر در آینده منتشر شود. "دانیل آبراهام" (Daniel James Abraham) و "تای فرانک" (Ty Franck) که به شکل مشترک این داستان‌ها را آفریده‌اند، نام مستعار "جیمز اس. ای. کوری" (James S. A. Corey) را به‌عنوان نویسنده بر روی کتاب درج کرده‌اند. شبکه‌ی تلویزیونی Syfy از سال 2015 میلادی شروع به ساخت و پخش یک مجموعه‌ی تلویزیونی با اقتباس از داستان‌های گروه کتاب "گستره" کرده است که تاکنون دو فصل از آن تولید ‌شده و فصل سوم در حال پخش است. 

2)
نام نه کتاب مجموعه‌ی گستره عبارت‌اند از:
1)  "بیداری لویاتان" (Leviathan Wakes)
2)  "جنگ کالیبان" (Caliban's War)
3)  "دروازه‌ی آبادون" (Abaddon's Gate)
4)  "آتشبار کیبولا" (Cibola Burn)
5)  "بازی‌های نمسیس" (Nemesis Games)
6)  "خاکسترهای بابل" (Babylon's Ashes )
7)  "ظهور پرسپولیس" (Persepolis Rising)
8)  "خشم تیامات" (Tiamat's Wrath)
9)  نام جلد نهم هنوز مشخص نیست. 
داستان‌های کوتاه‌تر این مجموعه که جداگانه چاپ‌شده‌اند عبارت‌اند از:
1)  "خدایان خطر" (Gods of Risk)
2)  "تحریم" (The Churn)
3)  "ورطه‌ی حیاتی" (The Vital Abyss)
4)  "سگ‌های متفاوت" (Strange Dogs)
همچنین تاکنون دو داستان کوتاه به نام‌های "راه‌انداز" (Drive) و "قصاب ایستگاه اندرسون" (The Butcher of Anderson Station) هم در فضای داستانی "گستره" منتشرشده‌اند. 

3)
مجموعه‌ی "گستره" یک "اپرای فضایی" (Space Opera) است اگرچه برخلاف اپراهای فضایی معمول، به لحاظ تأکید بر عنصر انسانی و جامعه به "علمی- تخیلی نرم" (Soft Science Fiction) پهلو می‌زند و به لحاظ تمرکز بر علم محض هم چیزی از "علمی- تخیلی سخت" (Hard Science Fiction) کم نمی‌آورد. داستان در دویست سال بعد اتفاق می‌افتد، یعنی زمانی که انسان‌ها در نقاط متفاوت منظومه‌ی شمسی پراکنده‌شده‌اند و جوامع خرد و کلان انسانی سیاره‌ی بهرام، سیارک‌ها و ماه‌های برجیس، کیوان و ... را اشغال کرده است. در چنین شرایطی یک سازمان مخفی قصد دارد تکنولوژی زیست‌فناورانه‌ی خطرناکی به نام "پروتومولکول" (Protomolecule) را گسترش دهد که همین امر منجر به فجایعی می‌شود.

4)
جلد اول مجموعه‌ی "گستره" با نام "بیداری لویاتان" توسط "سمیه کرمی" ترجمه و در سال ۱۳۹۶ در نشر "کتاب‌سرای تندیس" به چاپ رسید. جلد دوم این کتاب نیز توسط همین مترجم در حال ترجمه و آماده‌سازی برای چاپ است. مجموعه‌ی "گستره" تاکنون جوایز بسیاری را برای نویسندگانش به ارمغان آورده است ازجمله "جایزه‌ی هوگو" (Hugo Award) در سال 2012 میلادی.
          
یادم نمیاد
            یادم نمیاد قبل از این کتابی تا این حد «فضایی» خونده باشم.
کتابی که ماجراش تقریبا کل منظومهٔ شمسی رو در برمی‌گیره، با جنگ‌های بین‌سیاره‌ای و رازی که بسیار فراتر از چیزیه که اون اول به نظر می‌رسه...

کتاب پر از جزئیات فضاییه و یه مقدار طول می‌کشه تا آدم دستش بیاد تو این منظومهٔ شمسی دقیقا کی به کیه و اوضاع سیاسی از چه قراره!
با این حال میشه گفت روند کتاب نسبتا تنده و ضرب‌آهنگش هیچ‌وقت افت نمی‌کنه.

داستان با زاویه‌دید دو نفر جلو میره،
هولدن، معاون کاپیتان یک فضاپیمای حمل یخ (از زحل!)
و میلر، یه کارآگاه پلیس تو یه یکی از سیارک‌های کمربند بین مریخ و مشتری.

هر چی گذشت من از هولدن کمتر و کمتر و از میلر بیشتر و بیشتر خوشم اومد! واقعا رویکرد این کارآگاه تو حل مسائل و شناختش از آدما برام جالب بود، توصیف درونیاتش رو هم دوست داشتم :) 
هولدن هم اول خوب شروع کرد ولی به مرور ایده‌آل‌گرایی احمقانه‌ش و عدم درکش از آدم‌های دیگه و نیاتشون رفت رو مخم 😒

یه نقطه ضعف کتاب به نظرم این بود که با وجود رخ دادن وقایع در صدها سال بعد، فرهنگ واژگانی آدم‌ها همچنان در عصر حاضر گیر کرده بود! مثلا ملت هنوز برای مثال زدن به استالین و چنگیزخان ارجاع می‌دادن... می‌دونم که نویسنده اینطوری می‌خواسته خوانندهٔ امروزی با داستان ارتباط بهتری برقرار کنه ولی یه نظرم این از ضایع بودن کار کم نمی‌کنه :)

از پایان‌بندی کتابم راضی بودم.
این کتاب در واقع جلد اول از یه مجموعهٔ ۹ جلدیه😵‍💫 ولی پایان‌بندی طوریه که خواننده لنگ در هوا رها نمیشه و من خودم به دلیلی که پایین تو قسمت افشای داستان میگم دیگه تصمیم به ادامه‌ش ندارم :)



❌ خطر افشای داستان ❌
از اونجایی که تو کل این نه جلد پسرمون هولدن نقش فعالی داره 😒 و اصولا خبری از میلر نیست 😕 اینجانب ختم این مجموعه رو برای خودم تو همین جلد اول اعلام می‌کنم 😂