معرفی کتاب استاد عشق: نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سیدمحمود حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران اثر سیدایرج حسابی

استاد عشق: نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سیدمحمود حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران

استاد عشق: نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سیدمحمود حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران

سیدایرج حسابی و 1 نفر دیگر
4.2
196 نفر |
52 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

425

خواهم خواند

70

شابک
9789644220975
تعداد صفحات
232
تاریخ انتشار
1397/3/29

توضیحات

        انتشارات سوره مهر منتشر کرد"پروفسور حسابی در بازگویی روزهای بازپسین از همه می گویند؛ از پدر، مادربزرگ، همسر و هر کس که در گذر زندگی دستی و آغوشی به مهربانی به سویشان گشوده اند.از مادربزرگ خود بارها با لفظ خانم یاد می کنند و آن جا که فرزندانشان در پرسشی ناخواسته و نابه هنگام از لفظ خانم و آقا و تاکید هماره پدر می پرسند در پاسخ به تاکید می گویند:(خانم و آقا بودن آسان نیست، سابقه، تربیت و نجابت باید فراهم باشد. ایمان و اعتقاد از ارکان خانم و آقا بودن است، اگر خانم و آقایی به این مرتبه برسند، می دانند که چه کارهایی باید انجام دهند. یا به قول حافظ آن قدر هست که بانگ جرسی می آید ... خانم و آقا هیچ گاه دروغ نمی گویند و در نشست و برخاست و خیلی از مسائل اجتماعی آداب لازم را رعایت می کنند.)
      

لیست‌های مرتبط به استاد عشق: نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سیدمحمود حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران

یادداشت‌ها

          این یادداشت را زمانی نوشته‌ام که به کتاب و نقل قولهای ایرج حسابی بدبین نبودم.-----------------------

یکی دو هفته پیش که امتحاناتم تمام شد، عصر بود و کاری نداشتم کتابی را برداشتم تا بخوانم. اسم کتاب استاد عشق بود. درباره پرفسور محمود حسابی. ابتدا فکر کردم همان چیزهایی را که پسر دکتر حسابی در برنامه‌های گاه و بیگاه تلویزیون نقل می کند جمع کرده‌اند. ولی این طور نبود و کتاب به صورت منظم به زندگی دکتر پرداخته بود و بسیار خواندنی.

چند نکته در این کتاب توجه مرا جلب کرد:

 یکی ایستادگی و مقاومت این مرد در برابر مشکلات و بالاتر از همه تحمل جهالتی که همه اطرافش را گرفته بود به حدی که وزیر فرهنگ ایران آن روز فرق بین شیمی و فیزیک را نمی‌داند و البته شیمی را هم همان داروسازی می‌پندارد.

دیگری عشق عجیب حسابی به ایران است. که با آن موقعیت خاص  - که تا کتاب را نخوانید این نکته را به خوبی در نخواهید یافت – به ایران می‌آید و چه بدبختی‌ها که برای ایران تحمل نمی‌کند.

یکی هم صداقت و درست‌کاری عجیب این مرد است. که حتی وقتی نخست وزیر به او می‌گوید کسانی که تو را به ماموریت فرستاده‌اند در واقع می‌خواسته‌اند شرت را  کم کنند تا آقا بالا سر نداشته باشند، باز هم به راه خود ادامه می‌دهد و به تعهد خود عمل می کند و حتی کمک هزینه‌ای که از نخست وزیر می‌گیرد را قرض حساب می‌کند تا بعد برگرداند.

این کتاب یا به تعبیری این زندگی، نکته زیاد دارد ولی نکته مغفول مانده آن مادر دکتر حسابی است. بدون شک اگر آن مادر نبود، دکتر حسابی حداکثر یک جاشوی کشتی در بندرهای لبنان می‌شد. ای کاش می‌توانستم در این ظرفیت کم، فداکاری مادر دکتر حسابی را بیان کنم. فقط همین قدر بگویم که من با خواندن آن کتاب نظرم درباره مادر عوض شد. هر چند آن کتاب درباره پسر است ولی استادعشق واقعی مادری است که در این کتاب به تصویر کشیده شده است. این کتاب را حتما بخوانید و به دیگران هدیه بدهید. من کتاب کم نخوانده‌ام. این زندگی بی نظیر است. باز هم میگویم این کتاب را بخوانید. استاد عشق.
        

10

معرفی مختص
        معرفی مختصر
استاد عشق اثر ایرج حسابی کتابی است که سرگذشت زندگی پدر خود پروفسور محمود حسابی را روایت میکند. در این کتاب با فراز و نشیب‌های زندگی دکتر حسابی بیشتر آشنا میشویم؛ همچنین این کتاب برخی از مهم‌ترین مراحل زندگی و تلاش‌های پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران را به تصویر می‌کشد.
در "استاد عشق" به جوانب مختلف زندگی پروفسور حسابی پرداخته می‌شود، از جمله شجره‌نامه خانوادگی، تحصیلات، سفرهای غربی، مدرسه کشیش‌ها، دیدار با اینشتین و تأسیس دانشگاه تهران. همچنین، خدمات و آثار علمی وی به جامعه علمی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. نوشته‌های فرزندش، ایرج حسابی، نیز نکات جالبی را درباره زندگی استاد شریعتی و ارتباط وی با پدرش فاش می‌کند. کتاب همچنین تصاویری از این دوران را نیز در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.
استقبال مخاطبان از این اثر به نحوی بود که پس از گذشت یک دهه از انتشار "استاد عشق" بیش از نود بار مورد تجدید چاپ قرار گرفته است. 


دکتر حسابی
محمود حسابی در ۳ اسفند ۱۲۸۱ هجری خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش، سید عباس معزالسلطنه، در حوزه دولتی فعالیت می‌کرد و برای وزارت امور خارجه به ماموریت‌هایی می‌رفت. پدربزرگ او، حاج میرزا علی حسابی، در کابینه فرمانفرما وزیر مالیه بود. بعد از چهار سال سپری شده در تهران، خانواده‌اش به شامات نقل مکان کردند. در سن هفت سالگی، تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، در مدرسه‌ای تحت نظارت کشیش‌های فرانسوی آغاز کرد. همزمان با این تحصیلات، از مادر متدین و فداکارش، خانم گوهرشاد حسابی، درس‌های دینی و ادبیات فارسی را یاد گرفت. او قرآن و دیوان حافظ را حفظ کرده بود و از آثاری مانند بوستان سعدی، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشآت قائم مقام فراهانی اشراف داشت. حسابی همچنین با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب آشنا بود و مهارت در نواختن ویولن و پیانو داشت. او در چند رشته ورزشی نیز موفقیت‌هایی کسب کرد، از جمله دریافت مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی در بیروت.
کتاب استاد عشق
کتاب استاد عشق از فصل های متعددی تشکیل شده که دربردارنده زندگینامه دکتر حسابی است.
در فصل‌های ابتدایی کتاب با دوران کودکی استاد اشنا میشویم. سختی سفر و رفتن پدر تا اتفاقاتی که برای مدارشان رخ میدهد.
در ادامه کتاب، مادر فداکار محمود حسابی به عنوان ناجی فرزندانش ظاهر می‌شود. و با رویدادهایی که رخ میدهد مانع تنها ماندن فرزاندانشان در غربت میشود.
پس از مدتی، دکتر حسابی موفق می‌شود لیسانس ادبیات را دریافت کند. اما بعد از عدم موفقیت در یافتن شغل مرتبط، تصمیم می‌گیرد به تحصیلات خود ادامه دهد و لیسانس علوم زیست‌شناسی را دریافت کند. با این حال، در این زمینه نیز شانسی برای کار پیدا نمی‌کند. به همین دلیل، تصمیم می‌گیرد رشته مهندسی راه و ساختمان را بخواند و در یک شرکت فرانسوی به عنوان مهندس مشغول به کار شود. این کار به او درآمد و موقعیت‌های خوبی را به ارمغان می‌آورد.
دکتر حسابی به پیشنهادی از طرف شرکت فرانسوی، به پاریس دعوت می‌شود تا در آنجا به کار بپردازد. او با خانواده‌اش به فرانسه سفر می‌کند و در آنجا به تحصیلات خود ادامه می‌دهد. او در ابتدا به مطالعه حقوق می‌پردازد، اما به دلیل علاقه‌ی ناقض به این حوزه، آن را به نیمه رها می‌کند و به تحصیلات در رشته‌های پزشکی و مهندسی برق می‌پردازد.
هرچند هیچ یک از این رشته‌های تحصیلی تاکنون نتوانسته است تمامی نیازهای علمی و علاقه‌مندی‌های ذهن کنجکاو او را برطرف کنند، اما در این میان او به خواندن فیزیک مشغول می‌شود و پیشرفت چشمگیری در این حوزه داشته و با انیشتین نیز آشنا می‌شود.
با آشنایی با انیشتین و پیشرفت سریع خود در زمینه‌ی فیزیک، او به عنوان عضوی از هیئت علمی دانشگاه پرینستون معرفی می‌شود. جلسه دفاع از رساله دکتری‌اش همزمان با حضور انیشتین برگزار می‌شود و در نهایت او نشان «کوماندور دولالوژیون دونور»، بزرگترین نشان علمی فرانسه را دریافت می‌کند. 
سپس با توجه به پیشنهادات بسیاری که برای تدریس دریافت می‌کند، استاد به وطن بازمی‌گردد. در این زمان، دکتر حسابی پس از تجربه‌ی سختی‌های بی‌شمار، شروع به تدریس می‌کند و در وزارت آموزش و پرورش مشغول به تربیت معلمان می‌شود و در کنار دوستان خود، در دانشگاه تهران تدریس می‌کند.
در بخش پایانی کتاب دستاورد‌ها و و اطلاعات جامعی راجب استاد آورده شده که به تعدادی از  آن اشاره  میکنیم:
جهشي ازكلاس اول زبان انگليسي به كلاس پنجم، بعد از مطالعه در يك تابستان. 
اولين ليسانس در 17 سالگي، ادبيات. 
8 مدرك كارشناسي مهندسي و دكترا در فاصله7 سال.
پدر علم فيزيك ايران - پدر مهندسي نوين ايران  
پدر فرهنگستان ايران - پدر علوم نوين ايران
پاره‌هایی از کتاب
با خودم گفتم: «اين ديگر چه رشته ی  تحصيلی است. اين كه نشد كار. بايد از صبح تا شب بيايم و برای اين حضرات رگ مريض پيدا كنم. از طرف ديگر هر مريضی را كه معاينه می كنم تعداد دنده هايش با مريض ديگر مساوی است. در بيروت سوريه و عربستان هم هر چه پل می ساختيم محاسبه يكي بود. كافی بود محاسبه برای يك پل را بدانی تا بتوانی بقيه پل ها را هم طبق همان محاسبات درست كنی. اين ها كه نشد رشته ی تحصيلی.» خلاصه تصميم گرفتم رشته ی تحصيلی خود را عوض كنم و چيزی را انتخاب كنم كه مثل پزشكی بدون فرمول نباشد و ادم را كمی اذيت كند»
بزرگ ترين درس زندگی را، از او آموخته ام. بايد اقرار كنم، كه اين جمله ی استاد، تمام عمر رفتارم را، عوض كرد. من فهميدم، وقتی انسانی وجود ارزشمندی دارد، به همان اندازه مؤدب، متواضع و فروتن نيز هست.
چند جمله و پاسخ زيبا از استاد  
س: دانش معلم يا هنر معلم، كدام در رشته ی علمی موثر است؟  ج: هيچ كدام، معلمی عشق است ! 
س: چگونه اين همه تحصيل و خدمت كرديد؟  ج: آدم اول بايد عاشق بشود، البته بعضی‌ها هم بلد نيستند عاشق بشوند، بايد به آن ها عاشقی را آموخت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5