یادداشت آروشا دهقان

من این کتاب رو حدود 8 سال پیش خوندم. الان دقیقا یادم نیست مطالب رو که بخوام به همه‌ش اشاره کنم و رفرنس بدم ولی یه یکی از چیزاش که خیلی تو ذهنم مونده اینه که نوشته بود نظریه‌ی ذرات دکتر حسابی حاصل کار روزانه در یک بازه‌ی زمانی یک ساعته بوده😐 این کاملا نشون میده که ایرج حسابی هیچ درکی از فیزیک ذرات نداره یا این که فکر میکنه با چنین غلوهایی پدرش رو بزرگ جلوه میده در حالی که بزرگ ترین فیزیکدان‌های جهان هم ساعت‌ها روی مسائل وقت میذارن و به این موضوع افتخار میکنن. 

یا مثلا ماجرای دیدار دکتر حسابی با فیزیکدان‌های برجسته‌ای مثل دیراک و فرمی و ... که تازه اون‌ها بهش گفتن ببین تو خیلی خفنی ما نمی‌فهمیم چی میگی. برو پیش انیشتین.😐 دیراک و فرمی و شرودینگر و بقیه‌ی افراد کسانی بودن که خود انیشتین جلوشون سر خم میکرده. اصلا بحث من نمیفهمم و اون میفهمه تو فیزیک مطرح نیست. نظریات فیزیک اغلب حاصل همفکری گروه‌های بزرگی از دانشمندانه که تو حوزه‌های مختلف کار میکنن. 

یه جای دیگه هم ادعا میکنه که دکتر حسابی این فیزیکدان‌ها رو به شام دعوت کرده و براشون از حافظ و قرآن گفته.در حالی که یک سرچ ساده درباره‌ی این افراد کافیه تا ببینیم همه‌ی اون‌ها همزمان در یک شهر و یک دانشگاه کار نمی‌کردن که دکتر حسابی بخواد ( یا بتونه) همزمان به مهمانی شام دعوتشون کنه. زندگی نامه‌های اون افراد هم موجوده دیگه.تو هیچ کدومش به این داستان کوچکترین اشاره‌ای نشده.اگر بزرگترین دانشمندان قرن گذشته اینقدر که ایرج حسابی ادعا میکنه تحت تاثیر دکتر حسابی بودن حداقل یک اشاره بهش میکردن.