معرفی کتاب با شبیرو اثر محمود دولت آبادی کتابعمومیداستانایران با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 11 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 16 خواهم خواند 5 ناشر موسسه انتشارات نگاه شابک 9789643512071 تعداد صفحات 104 تاریخ انتشار 1395/4/15 توضیحات کتاب با شبیرو، نویسنده محمود دولت آبادی. بریدۀ کتابهای مرتبط به با شبیرو معصومه صدیقی 1403/2/21 با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 3 صفحۀ 79 نمیتوانست خودش را جمع و جور کند، متمرکز کند و در جهتی به راه بیاندازد. حس میکرد دارد از دست میرود و هیچ کس نیست تا او را راه ببرد. حس میکرد دارد از دست میرود و هیچ کسی نیست تا او را راه ببرد. با این همه میدانست که با این کارش جز در هم شکستن خودش، خراب تر کردن خودش هیچ کاری نمیکند. میدانست که در لحظه دارد بیشتر از هم میپاشد. 0 0 معصومه صدیقی 1403/2/18 با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 3 صفحۀ 31 چون متانت خاموشی را دوست تر میداشت، و نیز حس کرده بود که در بعضی لحظهها هیچ چیز به اندازهی گفتن، آدم را بی معنا و جلف جلوه نمیدهد؛ مثل اینکه کلمه ها آدم راسقط میکنند. 0 0 معصومه صدیقی 1403/2/21 با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 3 صفحۀ 93 گویا خوی آدم این طور است که هر گاه پی برد از همه جا و همه چیز جدا مانده است، دلش میخواهد به خاک خودش بچسبد. خاکی که بر آن از مادر زاییده است. 0 31 معصومه صدیقی 1403/2/18 با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 3 صفحۀ 48 0 0 لیستهای مرتبط به با شبیرو هانی عرب حسن آبادی 1402/1/25 ۱۴۰۲ 17 کتاب تو این لیست کتاب هایی که در سال ۱۴۰۲ خوندم و میخونم رو قرار میدم. 0 8 هانی عرب حسن آبادی 1402/1/31 محمود دولت آبادی 11 کتاب محمود دولت آبادی نویسنده ایست که داستان را نقاشی میکند اما -به نظر من- گاهی به قدری وقتش را صرف تصویرسازی میکند که داستان از دست میرود و خسته کننده میشود. داستان های وی عمدتا تلخاند و به مشکلات اجتماعی میپردازند اما گاهی این مشکلات به قدری نادرند که خواننده تنها پر غصه میشود بدون این که ذهنش درگیر مسئله شده باشد و شاید فقط از خودش بپرسد چرا باید همچین مسئله ای مطرح میشد. به نظر میرسد که دولت آبادی را میتوان در آثارش دید .... دوراهی های شخصیتی که گریبان گیر خودش بودند و شاید هستند .... 0 4 یادداشتها محبوبترین جدیدترین سید هادی میرمهدی 1403/9/19 چه رمزی در این هست که بعضی لحظه ها شخص می تواند موقعیتها و پیشامدهایی را که در آینده زود اتفاق خواهد افتاد حدس بزند، و در این موقعیت پایش را درست همان جا می گذارد که باید بگذارد، و رفتاری را در پیش می گیرد که انگار از صد سال پیش برایش تعیین شده است.پخته و جا افتاده. این باید قسمتی از یک قانون باشد. #باشبیرو این بار داستانی از محمود دولت آبادی اما خارج از فضا و خطه ای که بدان علقه دارد و از آنجا برایمان میگوید... جنوب،بندر،#خلیج_فارس آری #خلیج_همیشگی_فارس با مردمانی خونگرم ،مهربان و با صفا اما باز هم در خفقان سیاسی دوران #پهلوی منحوس این بار فضای داستان از اسامی آکنده است که بوی جنوب میدهد حله،جاسم،عبید،ناخدا زبیر و .... 0 2 منصوره جعفریان 1402/7/2 با شُبیرو نویسنده:محمود دولت آبادی چاپ اول: ۱۳۸۳ انتشارات: نگاه تعداد صفحات: ۱۰۴ 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 « جاسم به یاد شبیرو افتاد و اینکه او سیاه بود و سیاهها در دوران پرتغالی ها از آفریقا به بردگی آورده شده بودند. جاسم از تبار شبیرو بود و دیری بود که دریافته بود این شرم های بدون جهت، این ترسهای ناشناخته که گهگاه یقه اش را می گرفتند، و این بی تابی ها و لبریز شدن ها بی سبب نیستند. این حالات و عادات نه تنها در مغز، که گویی در مهره های پشت جاسم خانه کرده بودند؛ و حالا او می خواست که از خود بیرونشان بریزد و از زیر بارشان شانه خالی کند. می خواست این بار هزاران ساله را از دوشش پایین بگذارد.» « حس کرده بود که در بعضی لحظه ها هیچ چیز به اندازهٔ گفتن، آدم را بی معنا و جلف جلوه نمی دهد؛ مثل اینکه کلمه ها آدم را ساقط می کنند. از درون نابودش می کنند.» «با شُبیرو» بین سالهای ۴۷ تا ۵۰ نوشته شد. داستان در یکی از بندرهای جنوب ایران می گذرد. «حله» که به اصرار برادربزرگش «عبید» با «حبیب یاسین» قاچاقچی و عیاش ازدواج کرده بود، بعد از دو سال طلاق گرفت و به بندر بازگشت. عبید که خود سابقهٔ قاچاق داشت حالا در کسوت شغلی دولتی درآمده و از پذیرش حله در خانهٔ پدری روی می گرداند و از آنجا می رود. بر خلاف او «جاسم» برادر کوچکتر همراه و همدل حله ست. بعد از مدتی حله با معلم جاسم «خدو» ازدواج می کند و زندگی اش رنگ آرامش می گیرد. اما خدو که یک فعال سیاسی است به همراه یارانش «قریش» و «دادیار» دستگیر و روانه زندان می شود. اینجاست که ساحل امن زندگی حله و جاسم دستخوش امواجی سهمگین می شود که دولت آبادی به زیباترین شکل توصیفش می کند. در این دوران تنها مونس حله «شبیرو» ست که او هم سالهاست در پس اتفاقی خیره به دریا مانده است. 🔺 نثر آثار محمود دولت آبادی را باید آرام خواند و نگاه ژرفش را به آسیب دیدگان اجتماعی _سیاسی و مبارزان جامعه در ادوار مختلف درک کرد. مطالعهٔ آن را به علاقمندان به آثار ایرانی پیشنهاد می دهم. #رمان_باشبیرو#باشبیرونشرنگاه #رمان_ایرانی_خوب #محمود_دولت_آبادی#باشبیرومحموددولتابادی #به_ادبیات_ایران_مهر_بورزیم#زندانی_سیاسی #فعال_سیاسی 0 2 هانی عرب حسن آبادی 1402/2/8 روایتی از یک ازدواج ناموفق برادری که برادر نبود و برادری که غمخوار بود و حامی خواهر معلمی که مبارز بود و دوستانی که عین برادر بودند و عشقی دیرین که به جنون ختم شد و کفتارهایی در لباس میش زیبا بود .... 0 6