{واژه‌ها هم با همان سرعتى حركت می‌کنند که اشتياق حركت مى‌كند، پس مى‌توان بدون آنها هم پيام عشق را فرستاد. فقط يك گيرندهٔ حساس لازم بود كه واژه‌ها را جذب كند.}

خوبیلو، یک تلگرافچی دورگهٔ مکزیکی-اسپانیایی، از کودکی توانمندی شنیدن احساسات حقیقی و درونی افراد را دارد. خوبیلو عاشق لوچا دختر یک خانواده ثروتمند می‌شود و خانواده تشکیل می‌دهند.
قطعا از شیرین‌ترین داستان‌هایی که امسال خواندم. یک‌جایش حتا اشکم را درآورد.
و یک پایان‌بندی درجه یک.
برای بزرگسال مناسب است و به نوجوان اصلا توصیه نمی‌شود.
و کماکان، به افتخار ادبیات لاتین! 👏
        

          زندگی سر تا سر عشق 

ابتدای کتاب  خواننده کمی کسل می‌شود و در داستان گم می شود ، اما کتاب هرچقدر جلو می‌رود جذابیت بیشتری بیشتری پیدا می‌کند. 
داستان کتاب  داستانی لطیف و گیرا و جذاب است ، زندگی و دنیایی پر از عشق ، عشقی که مانع می بیند خم می‌شود اما هیچگاه از بین نمی رود .
        

          خوب و راضی کننده بود
خوشم اومد
نویسنده رو نمی‌شناختم و فقط به خاطر توصیه یکی از رفقا خریدم و خوندم
رمان عاشقانه ی معنایی
کاش یه فیلم به همین خوبی رمانش ازش ساخته می‌شد 
        

          یک عاشقانه همراه‌کننده، لطیف و جذاب با پایانی همراه‌کننده‌تر، لطیف‌تر و جذاب‌تر.
خوبیلو یک تلگرافچی ساده است که در اثنای زندگی‌اش یادتان می‌اندازد «کلمه» چقدر حائز اهمیت است و چه بار معنایی-احساسی‌ای می‌تواند داشته باشد، که در نبود «کلمه» باید چه کرد و در نبود چه چیزهایی «کلمه» می‌تواند راهگشا باشد، که «کلمه» قرار نیست الزاما به زبان بیاید تا پیامی منتقل شود و کلمه، کلمه، کلمه، وای از این «کلمه».
        

          خیلی دوستش داشتم... شاید چیزی بین 4 و 5 ستاره..
لطیف بود و دوست داشتنی. داستان یک تلگرافچی، که صدای کهکشان‌ها رو می‌شنوه و عاشق زن و بچه هاشه.
        

          قشنگ بود. من ادبیات آمریکای لاتین رو خیلی دوست دارم . این عشق و شور توصیف شده در داستانهاشون واقعا برام لذت بخشه.
این کتاب هم خوب بود اما راستش خیلی هم برای من خاص نبود. مخصوصا که نویسنده در صفحات زیادی از کتاب یه مقدار زیاده گویی کرده بود و از داستان خوبیلو و لوچا  فاضله گرفته بود و به موضوعات فرعی پرداخته بود.