معرفی کتاب فضیلت کناره گرفتن: هنر خویشتن داری در عصر افراط اثر اسوند برینکمان مترجم محمد ملاعباسی

فضیلت کناره گرفتن: هنر خویشتن داری در عصر افراط

فضیلت کناره گرفتن: هنر خویشتن داری در عصر افراط

اسوند برینکمان و 2 نفر دیگر
3.8
29 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

44

خواهم خواند

38

شابک
9786008091745
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1399/10/21

توضیحات

کتاب فضیلت کناره گرفتن: هنر خویشتن داری در عصر افراط، مترجم محمد ملاعباسی.

لیست‌های مرتبط به فضیلت کناره گرفتن: هنر خویشتن داری در عصر افراط

کار عمیقتمرکزمدیریت توجه

کسب و کار و خودیاری ۱ : تمرکز

6 کتاب

یکی از بخش های پر و پیمون من تو کتابخونم کتاب های خودیاری و کتاب‌های کسب و کاره که در اینجا با لیست های شماره گذاری شده کسب و کار و خودیاری هر بار روی یک موضوع و مساله تمرکز می‌کنم . در مورد کتب کسب و کار و موفقیت شغلی یک تقسیم بندی کلی دارم به شرح زیر و برای هر یک از این سه شاخه دو نشر رو دیدم که بهتر کار کردن که در لیست زیر آوردم . البته این تقسیم بندی مطلق نیست و اینطور نیست که بگیم هر یک از این نشر ها صرفا در همون زمینه می‌نویسن و گاهی با هم برهمپوشانی دارن ولی خطوط اصلی آثارشون به شرح زیره : ۱- ما باید برای موفقیت شغلی یک سری خصائص و مهارت ها رو در خودمون تقویت کنیم پس دسته اول کتاب های مربوط به مهارت‌های فردیه : نشر آموخته و نشر نوین در این زمینه بهتر می‌نویسن ۲- خخخب شما تمام ویژگی های لازم رو برای داشتن تجربه کاری موفق لازم دارید ، ولی شرکت ، سازمان ، گروه ، نحوه رفتار و ارتباط حرفه ای با همکاران و زیردستانتون چی؟ : نشر هورمزد و نشر آریاناقلم . چند نکته درباره این دو نشر لازمه ، نشر هورمزد غیر از نوشتن کتاب دوره های حرفه ای کسب و کار و سمینارهای مختلفی هم برگزار میکنه ، نشر آریاناقلم هم تقریبا میشه گفت با کیفیت و دامنه مطالبی که ارائه میده انقلابی در حوزه کسب و کار بین ناشران ایرانی پدید آورده ، می‌تونید به سایت مراجعه کنید در منوی وبسایت این نشر کسب و کار به حوزه های مختلف تقسیم شده و برای هر حوزه یک مسیر مطالعه از کتاب های این نشر ارائه شده . دقیقا مثل ترم های یک رشته دانشگاهی . این نشر غیر از این ها موازی با هر کتاب یک دوره ویدیویی آنلاین هم ارائه داده که میشه با مراجعه به وبسایت و دانلود اپلیکیشن هم آموز به اون دوره های ویدیویی و دوره های دیگه ای از دیگر نشریات و موسسات به اون محتواها هم دسترسی پیدا کرد ۳ - شما مهارت های کار کردن رو کامل یاد گرفتید ، ولی اصصصلا چرا کار می‌کنید ؟ آیا کار کردن فلسفه ای غیر از پول هم داره؟ چه نقش‌هایی در بهبود زندگی ما داره ؟ برای چنین سوالاتی و بررسی جنبه های معنایی کار کردن و داشتن شغل و همچنین نگاهی عمیق تر و البته صریح و ساده به موضوعات مختلفی که در زندگی باهاشون روبرو می‌شیم هم این دو نشر رو پیشنهاد میکنم : نشر گمان و نشر ترجمان نکته مهم دیگه ای درباره این شش نشر جنس محتواشونه ، این روزها تاسف می‌خورم هرجا کسی برای خودش صفحه ، نشر یا موسسه مشاوره ای در حوزه کسب و کار گذاشته ، تمااام فوکوس مشتری هاش رو روی پول گذاشته و اصول اخلاقی و فضیلت ها رو به راحتی لگدمال میکنن و وقتی اعتراضی به این رویه میکنم به راحتی با یک دکمه بلاکم میکنن و به جای شنیدن حرف ها و پیشنهادات من و یا اصلاح رویه خودشون صرفا به دنبال جذب مشتری های بیشتر و به بیراهه بردنشون از طریق همون راههای غیر اخلاقیه و متاسفانه مخاطبان هم استقبال شدیدی نسبت به این رویه نشون دادن که شرح دلیل این خسران غیر قابل جبران به وطن ، میهن و هموطنانمون هم مفصله و به بافت جامعه و بسیار موضوعات دیگه مرتبط میشه . من که این شش نشر رو 《گمان ، ترجمان ، آریاناقلم ، هورمزد ، آموخته و نشر نوین》دیدم تقریبا در تمام کتاب هاشون از نشر محتوای زرد ، هنجارشکن و غیر اخلاقی خودداری کردن یک نکته هم از من داشته باشید ، در زندگی چه کار و شغل چه امور روزانه بذارید اولویت اولتون در روابط صداقت و نیکی باشه ، اگر این در جامعه جاری شد ، غنا ، ثروت و خوشبختی هم جاری میشه . در زندگی بذارید محتوای قلب و مغز هر کسی جلبتون کنه نه جیبش و در کسب و کار سعی کنید اعتماد مشتری رو به سمت خودتون جذب کنید نه پولش . ممکنه برای یک معامله با دروغ گفتن به جای ده هزارتومن صد هزارتومن از مشتری بگیرید ولی اون مشتری دیگه سمتتون نمیاد و صدها هزارتومن از دست میدید ، حتی اگر با رویه عدم صداقت گنج قارون هم به جیب بزنید ، جهنم مصداق جاییه که افراد تنهایی لذت میبرن نه اینکه همه رنج ببرن . بزرگترین معضل روزگار ، زمانه و کشور ما تنهاییه نه فقر نه هیچ چیز دیگه ، کیفیت نازل روابط که شرح دلایلش مفصله محیط رو برای ما ایرانی ها و بسیار کشورهای حتی برخوردار تبدیل به جهنمستانی کرده هم برای موفق ها ، هم شکست خورده ها ، هم برای فقیرها ، هم پولدارها و متاسفانه این شرایط ربط چندانی به عملکرد حکومت هم نداره .

13

یادداشت‌ها

          اگه حتی مقدار کمی با فضای مشاغل و کسب و کارها و شرکت‌ها آشنا باشید، حتما می‌دونید که فضای ذهنی حاکم بر اکثر افراد، توسعه و شکوفایی و کشف ابعاد جدید فردی و مفاهیمی از این دست هست. در اکثر موارد هم بعد اقتصادی این فضاها، بسیار پررنگ‌تر از بقیه ابعاد هست. به طوری که شاید حتی بشه از بقیه ابعاد صرف نظر کرد و در راستای بیش‌طلبی اقتصادی دونست.

این کتاب دقیقا در مذمت همین توسعه (یا شاید زیاده‌خواهی) هست. اگرچه که به این نکته اشاره داره که شاید این حرف برای افراد یا کشورهای در حال توسعه که از یه سطح حداقلی برخوردار نیستند، درست نباشه. اما بحث اینه که سطح حداقلی کجاست؟ آیا برخی از ما دچار این بیماری نشدیم که به هر چیزی می‌رسیم، راضی نیستیم و کمال و حالت مطبوع رو در یک پله بالاتر می‌بینیم؟ و موقعی که به پله بالاتر می‌رسیم، پله بعدی و ...

به طور کلی در کتاب، پنج استدلال برای کناره‌گرفتن مطرح شده:
۱- سیاسی: بر مبنای بحران‌های اقلیمی و نابرابری اقتصادی و ...
۲- وجودی: فضیلت طلب چیزی یگانه که در تناقض با همه‌چیز خواهی هست.
۳- اخلاقی: اشتباه‌بودن برخی تئوری‌های حاکم بر فضای زیاده‌خواهی در مورد انسان.
۴- روان‌شناختی: مشکلاتی که با زیاده‌خواهی در معرض آن‌ها قرار داریم.
۵- زیبایی‌شناختی: simple is beautiful. زیبایی را نه در کمیت و سطح که در کیفیت و عمق باید یافت.

در کل به نظرم کتاب مفیدی بود. در میان این همه کتاب رشد و توسعه فردی، خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم
        

5

          بهترین نوع تلنگر خوردن خوندن مثال هاییه که بعد از خوندنش پیش خودت میگی: چقدر من اینطوری‌ام

*فومو*
پدیده ترس از دست دادن
درگیر یک بازی در تمامِ طول زندگی،بازیِ بیشتر خواستن،بازی رهایی از تمامِ تکرارها
هرکی بیشتر تکرار های زندگیش رو دوست نداشته باشه برنده تره
جنگیدن برای جدیدتر برای بیشتر 
جدیدتر بیشتر،جدیدتر بیشتر و همینطور تا اینکه به لحد درمان بشیم

کتاب خیلی قشنگیه،بهمون میگه ما دقیقا کی مبتلا شدیم به بیماریِ بیشتر خواستن
چرا بیشتر میخوایم و تا کی قراره بیشتر بخوایم؟!
حالا باید چکار کرد؟!
این بازی انتها نداره،ولی تو میتونی واسه پایان دادن به این استرس یه انتخاب داشته باشی
انتخاب کن که تموم بشه،انتخاب کن که گاهی تکرار کردن زندگی رو جذاب میکنه

همیشه بهترین اونچیزی نیست که عالی‌ترینِ
همیشه بهترین اونچیزیه که میتونه به نیازهامون جوابِ مثبت بده

تلنگر بزنیم به خودمون
به خودمونی که بدجوری گرفتارِ بیشتر خواستن
جلو رفتن های ناتموم
نارضایتی های دائمی

به شدت پیشنهاد میشه . . .
        

2

مهم نیست چ
          مهم نیست چه کار بکنیم، چون در هر صورت چیزهایی را از دست خواهیم داد ...🌱

۱. این کتاب همون‌طور که از اسمش مشخصه درمورد فضیلت کناره‌گیری یا تا حدی قناعته.
حرف کتاب اینه که چطور در دنیایی که امکانات، اطلاعات، تفریحات و... بصورت نامحدود وجود دارن؛ میتونیم زندگی شادی داشته باشیم؟
آیا بهره‌گیری بیشتر باعث میشه انسان‌های خوشبخت‌تری باشیم؟ 
چطور باید در دنیایی زندگی کنیم که «از دست دادن فرصت‌ها بدترین سناریوی ممکن است.»؟
کتاب به کناره‌گیری از جنبه‌های مختلف نگاه می‌کنه و در آخر هم راهکارهایی ارائه داده میشه.

۲. به شدت با این جمله کتاب موافق بودم:
«این روزها ما اسیر اسطوره‌ی استعدادهای بالقوه‌ خودمان شده‌ایم.»
.
۳. «اما چرا باید بخواهیم تا جای ممکن چیزهای بیشتری را تجربه کنیم؟ از این همه تجربه‌ی جدید چه چیزی قرار است به دست بیاوریم؟ هیچ جایزه ای برای کسی که اول بشود یا بیشترین تجربه‌ها را از سر بگذراند تعیین نشده است.»
نمی‌دونم براتون پیش اومده یا نه که وقتی توی کافه نشستین یا قصد دارین برای ناهارتون چیزی سفارش بدین، با خودتون میگین این دفعه یه چیز جدید رو امتحان کنم، ولی معمولا نتیجه اصلا راضی‌کننده نیست... متاسفانه⁦⁦◔⁠‿⁠◔ 
این مسئله که مدام قصد امتحان کردن چیزای جدید رو داریم توی کوچکترین انتخاب‌هامون هم نمایان میشه.

۴. در کتاب به انطباق هدونیک اشاره شد که به این معناست:«سطح علاقه یا خوشبختی ما بعد از هر تغییری گرایش دارد تا دوباره به خط مبنایش برگردد.»
این مسئله خوشحال‌کننده و در عین‌حال ناراحت کننده‌ست؛ چون باعث میشه مدتی بعد از اتفاقات بد، فرد به حالت اولیه برگرده ولی از طرف دیگه خوشی‌ها هم پایدار نیستن و باعث نارضایتی و مصرف‌گرایی میشه.⁦⁦⁦*⁠・⁠~⁠・⁠*

۵. در جای دیگه‌ای به «انهدونیا» اشاره شد که به حالتی گفته میشه که به دلیل کاهش دوپامین، افسردگی و... اتفاق میفتد و کارهایی که قبلاً برای فرد لذت‌بخش بودن، دیگه حس خوبی به همراه ندارن.⁦⁦⁦ ✿⁠☉⁠。⁠☉

۶.«صنعتِ خوشبختی ناچار است اهمیت محیط و موقعیتِ فرد را کم‌اهمیت جلوه بدهد و به جای آن ادعا کند که «خوشبختی یک انتخاب است!»
توی کشور ما، یه نمونه‌اش میشه کنکور!
.
۷. دوتا از راهکارهایی که کتاب ارائه داده‌رو در ادامه می‌نویسم:
*تصمیم بگیرید که چه مواقعی باید دست به انتخاب بزنید: در زندگی همه‌چیز را در موقعیت‌هایی قرار ندهید که مجبور شوید دست به انتخاب بزنید. چنین کاری از نظر ذهنی خسته‌تان می‌کند.
*خودتان را قانع کنید که این حرف که «فقط بهترین‌ها به اندازه کافی خوب‌اند» بی‌معنی است: وقتی چیزی کارتان را راه می‌اندازد به اندازه‌ی کافی خوب است.

۸. آقای اسوند برینکمان، نویسنده کتاب، در جای جای کتاب درمورد علت‌های شادی و رضایت از زندگی در کشورش، دانمارک، صحبت می‌کنه. 
جدولی که همراه یادداشت قرار دادم رتبه بندی شادی رو در سال ۲۰۲۴ نشان میده.( از سایت worldpopulationreview)

📖 از متن کتاب:
صلح پایدار در مواقعی محتمل‌تر است که طرفِ برنده به کمتر از آنچه می‌تواند از آنِ خود کند رضایت بدهد.

بدون داشتن چهارچوبی اخلاقی، خواسته‌های ما باری‌ به‌ هرجهت خواهد شد و افسار آن فقط به دست امیال و ترجیحاتِ کمابیش زودگذر فردی ما خواهد افتاد.

اگر همۀ آن را بخواهی، زندگی به توده‌ای گنگ و بی‌شکل تنزل می‌کند که ممکن است هر چیزی باشد، الا چیزی کامل.

نیک‌بختی راستین از میانه‌روی سرچشمه می‌گیرد.
گوته

در «سازمان‌های آموزشی» همه‌ی کارها باید مرئی باشد تا به بقیه انگیزه بدهد که حتی از این هم بهتر کار کنند.

اگر هیچ‌کس نخواهد دست از هیچ‌چیز بکشد، زندگی به کشمکش میان افرادی تبدیل می‌شود که مسابقه می‌دهند تا هرچه بیشتر و بیشتر برای خودشان سهم بردارند. این نوع زندگی فقط به قوی‌ترین‌ها آزادی می‌دهد.

فقط در طول زمان است که اهمیت‌دادن به چیزی ممکن می‌شود، چون زمان می‌برد تا چیزی به بخشی از شیوه‌ی زندگی کردن شما و به بخشی از هویت شما تبدیل شود. 

اهمیت دادن به چیزی و مراقبت کردن از آن همیشه ریسک ناامید شدن و رنجِ واقیِ از دست دادن را در خود دارد. همانطور که خیلی‌ها گفته‌اند این بهای عشق است.

می‌گویند انسان‌ها را کارهایی که انجام می‌دهند تعریف می‌کند. این حرف کاملا اشتباه نیست، اما باید این را نیز در نظر بگیریم که به همان اندازه، کارهایی که انجام نمی‌دهیم هم ما را تعریف می‌کنند.

هر فضیلت حد وسط دو رذیلت است.

در بیشترِ مواقع میزان کنترلی که ما روی زندگی‌مان داریم خیلی خیلی کم‌تر از آن حدی است که فکر می‌کنیم.

توانایی ساده و دقیق صحبت کردن، از قرار معلوم، در اثر تجربه و بینش رشد می‌کند.

آزادی بدون محدوده اغلب به جای آنکه رهایی‌بخش باشد فلج کننده است.
برای خلق زیبایی‌ هنرمند باید خودش را محدود کند. 

بعضی از ناظران گفته‌اند مناسک‌زدایی افراد را آزاد می‌کند تا بتوانند خودشان را به شیوه‌ای خلاقانه بیان کنند، اما معمولاً آزاد بودن، وقتی راه و رسمی برای آزادی وجود ندارد، دشوار است.

او فکر می‌کرد ریشه دواندن مهم‌ترین و در عین حال نادیده گرفته شده‌ترین نیاز انسان‌هاست. 

ما باید به شهروندان آینده آموزش دهیم که کار درست را انجام دهند، فقط بخاطر اینکه درست است، نه به‌خاطر اینکه از آن راه سودی نصیب‌شان می‌شود.

در واقع تکرار نیازمند حدی از شجاعت است، شجاعت انجام دادن کاری واحد به صورتی مداوم، فقط بخاطر آنکه انجام دادن آن کار درست است.
.
۱۴ بهمن ۰۳
میخواستم برای این کتاب یادداشت منظمی بنویسم تا بلکه ذهنم از آشفتگی که بعد از خواندنش داشتم رها بشه؛ به همین دلیل برای نوشتن یادداشت از روش‌های بعضی دوستان بهخوانی استفاده کردم...

        

17