معرفی کتاب آندروماک اثر اوریپید مترجم غلامرضا شهبازی

آندروماک

آندروماک

اوریپید و 1 نفر دیگر
4.5
12 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

8

ناشر
بیدگل
شابک
9786223131820
تعداد صفحات
84
تاریخ انتشار
_

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
رویداد های این اثر ما را به زمانی باز می گرداند که در آن نبرد بزرگ تروا سال ها است پایان پذیرفته اما مثل تمام جنگ های دنیا بقایای تلخ نبرد همچنان به قوت خود پابرجاست.اصل داستان جدال میان دو زن است بر سر عشق همان نبرد کهن و پیوند میابد با داستان شاهزاده ای که او نیز در جست و جوی عشقی قدیمی بر این کشمکش دامن میزند بدین ترتیب در بالاترین سطح اجتماعی و میان ملکه ها و بزرگان دربار نبردی در بر میگیرد که به سرانجامی تلخ می انجامد.

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

15 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به آندروماک

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یکی دیگه از آثار شاخص نمایشنامه نویس بزرگ یونانی یعنی اوریپید. 
داستان در بازه زمانی بعد از جنگ معروف تروا روایت میشه که آشیل بعد از کشتن هکتور ، زن هکتور یعنی آندروماک رو برای پسرش میگیره درحالی که دختر منلائوس یعنی هرمیون زن پسر آشیله. 

داستان درباره حسادت هرمیون به آندروماکه. در این اثر میشه به خوبی تاثیر حسادت رو دید. شاید کهن ترین متنی باشه که درباره حسادت در اون صحبت شده‌ . 
همچنین در این نمایشنامه سعی شده از دلایل راه اندازی جنگ تروا انتقاد کنه.
باید این رو در نظر گرفت که در اون دوره دولت شهر آتن درحال راه اندازی جنگی که در تاریخ موسوم به جنگ های پلوپنزی شد ، بوده و احتمالا اوریپید با این اثر خواسته انتقادی به شروع این جنگها داشته باشه.
معمولا در نمایشنامه های یونانی مخصوصا آثار اوریپید ، جنگ تروا ، تمثیلی برای جنگهای پلوپنزی قلمداد میشه .
نمایشنامه کوتاه نوشته شده و راحت میشه در یک نشست خوند ولی خوندن این نمایشنامه و البته باقی آثار یونانی احتیاج به این داره که شما از اساطیر و خدایان  یونانی و جنگ تروا ، اطلاعات اولیه ای داشته باشید وگرنه چیز زیادی متوجه نمی شید و حتی ممکنه که بعد از خوندن چند صفحه ، کتاب رو رها کنید.
        

22

سعید بیگی

سعید بیگی

6 روز پیش

          نثر کتاب زیبا، روان و خواندنی است و خواندن نمایش‌نامه با این نثر خوب، بسیار لذت‌بخش است. داستان «آندروماک» همسر «هکتور»، فرزند «پریام» شاه تروا است که در جنگ تروا اسیر دست یونانیان می‌شود و به عنوان غنیمت و هدیه، به «نئوپتولموس» فرزند «آشیل» (همان آخیلوس) پیشکش می‌شود و او «آندروماک» را به خانه می‌آورد و او برایش پسری می‌زاید به نام «مولوسوس»... .

قصه شنیدنی و خواندنی و زیبا بود و در بین متن، جملات و عبارات حکیمانه و جالب بسیاری بود که به درد بریدۀ کتاب می‌خورد. من از خواندن این نمایش‌نامه بسیار لذت بردم و به نظرم یکی از قشنگ‌ترین داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های اوریپید بود.

در مجموع قصۀ خوبی داشت، زیرا هم حوادث و رویدادهای پیش آمده، در عین پراکندگی جالبند و هم در طول این نمایش‌نامۀ کوتاه، به تمام بخش‌های قصۀ حمله به تروا و تمام شخصیت‌هایی که از آنها ماجراهایی خوانده‌ایم، اشاراتی می‌شود و در واقع یک بار تمام ماجراهایی را که خوانده‌ایم، مرور می‌کنیم.

و در پایانِ ماجرا؛ وقتی داستان به اوج خود رسیده و مشخص نیست که این غم بزرگ چه بر سر پادشاه پیر خواهد آورد، ناگهان یک الهه ـ تِتیس ـ سوار بر ابرها (جرّاثقال) سر می‌رسد و به عنوان مامور مخصوص حاکم بزرگ «زئوس»، تکلیف هر کسی را روشن کرده و همه چیز را به خیر و خوشی ختم می‌نماید و جالب اینکه مثل همیشه، همه قضاوت و نظر وی را با آغوش باز می‌پذیرند و هیچ اعتراضی هم نمی‌کنند، چون آن را بهترین کار می‌دانند.

البته در بیشتر این موارد، خدایان به دلیل آسیب‌هایی که آدمیانِ درگیرِ ماجرا دیده‌اند، یک هدیه یا پیشکش ارزشمند به آنان که بیشتر آزار و اذیت را تجربه کرده‌اند، می‌دهند تا زحمات و دردسرها و رنج‌های‌شان تلافی شود و رضایت بدهند که از این خدایان، به خدای خدایان شکایت نکنند و سرنوشت‌شان را بپذیرند.

نکتۀ جالبی که تا مدت‌ها در ذهن انسان باقی می‌ماند؛ حماقت فرمانروایی چون منلائوس در حمایت بدون فکر از درخواست شرم‌آور و از روی حسادت دخترش، هرمیون است که او را به کشتن زنی اسیر و پسر نوباوه‌اش وامی‌دارد.

نکتۀ بسیار جالب دیگر، به‌روز و زنده‌بودن ماجراهایی است که در نمایش روی می‌دهد و انسان تصور می‌کند که این رویدادها همین امروز رخ داده‌اند و این هنر اوریپید است که به نظرم قرن‌ها از زمان خودش جلوتر بوده است.
        

19

          🟢📖داستان این تراژدی نوشته اوریپید،دوران بعد از سقوط تروا و سرنوشت تلخ آندروماک همسر مرحوم هکتوره،متن نمایش با محوریت آسیب دیدگان جنگه، کسانیه که بعد از جنگ به اسیری برده میشن، سال‌ها از جنگ تراوا گذشته مثل تمام جنگ‌های دنیا که زنان و کودکان به اسیری برده می‌شن این اصل و قانون نانوشته هم اینجا پابرجا مونده همچنین داستان جدال میان دو زن که الان هووی یکدیگر هستن همون نبرد کهنی که همیشه بوده وهست دراینجا روایت میشه 
♻️ اوریپید دوره‌ای پس از هیاهوی جنگ⚔️ و سرنوشت تلخ همسر آندروماک که کنیز یا برده نئوپتولموس (پسر آشیل) شده ومشکلات پیرامونش می‌پردازه شخصیت‌های نمایشنامه برای کسانی که از جنگ تروا و ایلیاد وتراژدی خوندن آشنا هستن،نمایشنامه نسبتاً پر شخصیته 
♂️آندروماک که نمایشنامه هم بنامش هست البته میشه نمایشنامه رو از لحاظ شخصیت به دوبخش تقسیم کرد اولش آندروماک وتصمیملتش دومیش هرمیون وافکارش وتصمیماتش وسرنوشت اون
♻️بخش اول تمرکز روی آندروماکه، بیوه‌ی هکتور و اسیر نئوپتولموس(پسر آشیل) شروع نمایش مونولوگ از آندروماکه رنج‌های سخت وبی‌پایان خودش رو بازگو میکنه،اون زنی نجیب‌زاده از تبار تروا بوده که بعداز کشته‌شدن شوهرش به دست آشیل و سقوط سرزمینش، به اسارت یونانیان دراومده(چیزی که من قبلاً خونده بودیم ودیده بودیم آندروماک به همراه انه‌اید وبقیه فرار کرده بود ) و الان رنجی صدمراتب بدتر که همسر پسرِقاتلِ شوهرش شده 💔اصل تراژدی، تقابل بین اون و هرمیونه، همسر رسمی نئوپتولموس و دخترمنلائوس وبا اصلیت اسپارتی (قطعاً همسر قانونی وپذیرفته شده هرمیونه و فقط صاخب فرزند نمیشه)هرمیون  از حضور آندروماک توی خونه‌ی شوهرش در عذابه و خشم و حسادت‌اش رو با تهدید آشکارا بیان میکنه. 
♂️در این میان، دخالت پدر هرمیون منلائوس، به پیچیدگی ماجرا افزوده میشه، منلائوس با سیاست‌ورزی‌ آغشته به بی‌رحمی، در پی حذف آندروماک و فرزندشه. این تصمیم فقط رو شخصیت منفور ونچسب منلائوس میشینه از قساوت پیروزمندان در جنگ نشات می‌گیره، 
همش منتظر بودم نئومتولموس به موقع میرسه یانه؟! ولی پدربزرگش نئوپتولموس زحمتش رو میکشه در نهایت،با مداخله‌ی او، وبزدلی منلائوس ماجرا ختم به‌خیر میشه! و درادامه وارد بخش دوم که بیشتر مربوط به هرمیون هست میشیم هرمیون که پایان نمایشنامه‌ی اورستس نوشته اوریپید به دستور آپولون  با اورستس ازدواج کرد اینجا همسر قانونی نئوپتولموسه وترس از لو رفتن جلوی همسرش باعث میشه تصمیم به فرار از خونه شوهرش با پسر خاله ویا پسرعموی خودش اورستس بگیره(دقیقا پامیذاره جاپای مادرش) اورستس هم همون کاری که پدرش پشت دروازه‌های تروا با آشیل کرد ،خودش با پسر آشیل کرد(دزدین برده تروایی) درادامه خبر مرگ فجیع نئوپتولموس در معبد دلفی (به‌دست اورستس)، بر تراژدی رنگی دیگه می‌زنه وکاملا" غیرقابل پیش‌بینی بودش
♻️منلائوس هم شخصیت دیگه نمایشه،حس می‌کنم اوریپید هم از منلائوس خوشش نمی یومد هم دراورستس هم اینجا اون‌رو بزدل و ترسو وفرصت طلب نشون داده که فقط تهدید میکنه ولی در عمل چیزی نداره
اما پلاس شخصیتی با رفتار درست که از زیباترین قسمتهای نمایشنامه دیالوگهای پلئاس خطاب به منلائوس بود اینجا توی این نمایشنامه شخصیت دیگه نمایشنامه همسرایان هستن که سخنان همسرایان سراسر نکوهش چندهمسری هستش وپندهای ازدواج که مارو یاد ضرب‌المثل اول مادر ببین بعددخترروببر میندازه

 ✅زبان نمایش، ساده اما بسبار نافذه و پراز گفت‌وگوهای تیز، و مونولوگ‌هایی پرشوره که از دل رنج‌های اسیران جنگی میاد. آندروماک با صلابت، ستم‌هایی که با بی عدالتی براون تحمیل شدن رو تحمل می‌کنه و از مرگ فجیع همسرش ولگد کوب شدن شخصیتش بااین ازدواج ننگین حرف میزنه از اینکه تنها امید به زندگی رو پسرش رو می‌دونه
✅نمایشنامه نه تنها به مسائل خانوادگی و حسادت‌های زنانه می‌پردازه بلکه به نقش خدایان تو سرنوشت و  زندگی انسان‌ها هم توجه داره  وما دیگه اوریپید رو‌می شناسیم که پایان نمایش یکی از خدایان یا الهاگان وارد میشه ومشکلات رو حل میکنه با وجود اینکه ساختار کلاسیک داره این نمایشنامه اما دغدغه انسانی و اجتماعی مخاطب امروزه هم هست
✅زندگی نامه اوریپید رو که می‌خونیم یکی از جذابترین قسمتهاش  اینکه اولین فردی بوده در یونان که کتابخونه شخصی داشته😊📚
        

69