خیلی قشنگ بود
اما من چون این کتاب رو از کتابخونه گرفتم
جلد های قبل تر نبودن اونجا
و از این کتاب شروع به خوندن کردم
و شاید اگه جلد های قبلی رو میخوندم بیشتر میتونستم داستان رو درک  کنم
مشکلی که داشت این بود که آخر داستان باز تموم شد
و دقیقا مشخص نشد که چه اتفاقی افتاده و به خاطر همین ۴ تا ستاره میدم
        

          جلد سوم محدوده مرگ ، دریاچه تاریک.

تمرکز از شخصیت اصلی داستان (اُلی) به طور کامل برداشته شده بود.

برخلاف جلد یک و دو که اتفاق می افتاد و تمام میشد ، این سری کامل تمام نشد و درواقع این جلد مقدمه ای برای جلد چهارم بود.
متاسفانه جلد چهارم این مجموعه که پایان این مجموعه است ، توسط انتشارات پرتقال ترجمه نشده و داستان نیمه کاره مانده ولی خوشبختانه توسط انتشارات محراب دانش با عنوان لبخند های توخالی ترجمه و به چاپ رسیده.

این جلد با اینکه نسبتا کوتاه بود ولی روند کندی داشت و من را خسته کرد به طوری که به زور میخواندم تا تموم شه ولی آخر کتاب ، اتفاقی باعث شد تا مشتاق شوم جلد بعدی را بخوانم.
        

          این جلد نسبت به جلدای قبلی ضعیف تر بود و اخرشم خیلی باز بود یعنی بنظرم حتما باید جلد چهار داشته باشه
من شخصیتای این مجموعه رو خیلی دوست دارم و روند کتاب بخاطر حضور اونا برام کند نبود اما هیجانش نسبت به جلدای قبل کمتر بود
و اخرش از اتفاقی ک افتاد واقعا شوکه و ناراحت شدم
        

          واییییییییییی عالی بودش اما کم من خودم یک روزه تمومش کردم انا خداکنه خداکنه زود تر بعدیش بیاد چونکه اخرش خیلی ناجور تموم شد و بستگی به بعدی دارهههه