الان سی و یک سال سن دارم و زمانی که حدود ۱۳ ساله بودم تمام کتابهای هری پاتر را خوانده بودم. شاید عده ایی مهر تایید به آن نزنند ولی برای من برای آن دوره سنی که در رویاها بودم خوب و عالی بود
        

          هری پاتر واقعا بهترینه هم فیلمش هم کتابش👌🙂

        

          فقط برای ثبت در خوانده شده ها الان اضافه کردم،. یادش بخیر مجموعه هری پاتر رو در دوران نوجوانی خوندم و بشدت دوستش داشتم
        

          قسمت دوم جلد پنجم هم تمام شد و هنوز هری و ولدمورت دیدار نداشتند.. چه طولانی بود جلد پنجم.
آمبریج واقعا غیرقابل تحمل شده با همه قوانینش.
و از این نکته مهم هم نگذریم که با تمام جذابیت های کتاب هری پاتر و قلم بی نظیر خانوم رولینگ بعد از چهار جلد و نبردن اسمی از خدا به یکباره قسم به ریش مرلین رو در این جلد داریم مرلینی که در ادوار قدیمی جادوگره و در سال های اخیر خواننده‌ای با این نام داریم که گرایشات شیطان پرستی داره و باعث اتفاقات نه چندان جالبی شده و خیلی اتفاقی سر از کتاب درمیاره 😏 و موارد اینچنینی که در کتاب داره زیاد می شه پس حواسمون به تحلیل کتاب در کنار مطالعش هم باشه‌‌.
        

          و اما محفل ققنوس هم تمام شد🙃
محفلی که به جز لوپین و سیروس و خانواده ویزلی ، با کس دیگه ای  حال نمی کردم و می خواستم اسنیپ رو خفش کنم.
این جلد خیلی خیلی غمگین بود🤧
و همین طور به دلیل اینکه تا اواسطش هاگرید عزیزم نبود ، رنگ و رویی نداشت...
هری کلا توی این جلد ناراحت بود البته بعضی ها مثل دراکو و پروفسور آمبریج 🤬... ناراحتش می کردن.
باورم نمیشه که یاداشت این جلد رو باید وقتی بنویسم که جنگ شده و ایران به پایگاه آمریکا حمله کرده 😶
پیش به سوی جلد بعدی به امید اتمام جنگ و بالاخره خوابیدن در رخت خواب با آرامش و خوندن هری پاتر بدون ترس 😩 انشاالله..
        

          منتظرم محفل ققنوس تموم بشه 😂لیست طولانی کتاب هایی که می خوام بخونم رو نوشتم و اولین کار باید این مجموعه رو تموم کنم هر چند دروغه اگه بگم از خوندنش لذت نمی برم 💙:) 
        

          بهترین جلد هری پاتر همین محفل ققنوسه.
        

          شاهکار
        

          تلخه:) ولی قشنگ ترین جلد سری هری پاتر به نظرم همین محفل ققنوسه...
تعریف عمیقِ غربت، رفاقت، فقدان، سلطه‌گری و...

محفل ققنوس انگار ورود هری به بزرگسالیه... علاوه بر بیشتر شدن هیجان جریانات، جدی شدن و غبار غمی که روی دلش میشینه رو آدم میتونه حس کنه...
        

          قسمت دوم کتاب هم تموم شد و هری پاتر بیشتر داره به اسمشو نبر نزدیک میشه ولی همچنان آمبریج داره اذیت میکنه همه رو
و در آخر باید به این جمله درخشان رون اشاره کرد که کاش یکی بود و رفتارهای دخترا رو برای پسرها توضیح می‌داد 😁