سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
20
خواهم خواند
18
توضیحات
جیمز موریه دیپلمات و نویسنده بریتانیایی قرن نوزدهم و مامور سیاسی مقارن با سلطنت فتحعلیشاه قاجار در ایران بود.موریه در سال 1808 ذیل منصب منشی هارفورد جونز سفیر وقت بریتانیا به ایران سفر کرد. در این سفر جونز عهدنامه مجمل را با نمایندگان فتحعلیشاه قاجار به امضا رساند. یک سال بعد، موریه میرزا ابوالحسن خان شیرازی را به عنوان سفیر ایران در دربار انگلستان در سفر به لندن همراهی کرد. احتمالاً همنشینی با میرزا ابوالحسن در طول این سفر در نگارش کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی تاثیر زیادی داشته است. سپس در سال 1810 مجدداً و اینبار در خدمت سرگور اوزلی به تهران بازگشت و تا سال 1816 که ایران را ترک گفت برای مدتی وزیر مختار بریتانیا در ایران نیز بود.موریه پس از بازگشت به انگلستان با توجه به شناختی که از جوامع شرقی و منش مردم این سرزمین به دست آورده بود، چند کتاب به رشته تحریر درآورد که معروفترین آنها سرگذشت حاجی بابای اصفهانی است. این کتاب توسط میرزا حبیب اصفهانی به زبان فارسی ترجمه شده است.موید الاسلام درباره این کتاب چنین گفته است : «حاجی بابا بهترین رمانهایی است که در سال 1823 میلادی به قلم مستر موریه (یکی از ادبای فاضل انگلستان که به سمت منشی گری اولین سفارت دولت انگلیس در عهد سلطنت خاقان مغفور فتح علی شاه قاجار به ایران آمده بود) نوشته شده، الحق در این رساله عکس مجموعه اخلاق و آداب و عادات ایرانیان را به نیکوترین اسلوبی رسم نموده است»گزیده ای از کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانمیرزا حکیم گفت رفتار فرنگی ها با رفتار ما ضد و نقیض است. بجای اینکه موی سر را بتراشند و ریش را ول کنند، ریش را می تراشند و موی سر را ول می کنند. روی چوب و تخته مینشینند ولی ما روی زمین می نشینیم، با کارد چنگال غذا می خورند ولی ما با دست می خوریم، آن ها همیشه متحرکند ولی ما همیشه ساکنیم، لباس تنگ می پوشند ما لباس گشا، نماز نمی کنند ولی ما روزی ? وقت نماز می کنیم، در نزد آنها با زن است در نزد ما اختیار با مرد است، زنهایشان یک وری روی اسب می نشینند ولی زنان ما راست سوار میشوند، ایستاده قضای حاجت میکنند ما نشسته، شراب را حلال می دانند و کم می خورند ولی ما حرام می دانیم و زیاد می خوریم. ولی آنچه مسلم است این است که فرنگی ها نجس ترین و کثیف ترین مخلوق روی زمین هستند چرا که همه چیز را حلال می دانند و همه جور حیوانی می خورند حتی خوک، سگ پشت و قورباغه. مرده را با دست تشریح می کنند بدون اینکه بعد از آن غسل میت بجا آورند. نه غسل جنابت سرشان می شود، نه تیمم بدل از غسل. اگر دیدی که فرنگی از چیزی که متعلق به توست خوشش آمده مبادا پیشکش بگویی که باخته ای , گفتن تو همان و بردن فرنگی همان.