خمپاره های فاسد

خمپاره های فاسد

خمپاره های فاسد

داود امیریان و 1 نفر دیگر
4.2
30 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

100

خواهم خواند

16

شابک
9786008460541
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1398/11/21

توضیحات

        پنج نفر بودیم؛ همراه و همراز و همدرد! دردمان چه بود؟ رفتن به جبهه! همه مان پانزده، شانزده ساله و شاگرد دبیرستانی. در آن جمع پنج نفره فقط من بودم که چند ماه پیش با هزار دوز و کلک توانسته بودم خودم را به عقبه ی منطقه ی عملیاتی برسانیم. اما وقتی شب حمله فرا رسید و خواستند گردان ما را به خط مقدم ببرند، فرمانده ی گردان آمد سراغم و محترمانه و بدون هیچ رحم و شفقتی حکم اخراجم را دستم داد. هرچه گریه و زاری کردم، اجازه نداد با آن ها در عملیات شرکت کنم. دست از پا درازتر برگشتم اسدآباد.