وای
الحق که لقب ملکه جنایت برازنده شماست خانم آگاتا کریستی
باز هم غافلگیر شدم 
در ۱۵ صفحه آخر!
به نظرم یه داستان جنایی خوب داستانیه که وقتی لحظه آخر حقیقت رو فهمیدی ذهنت یه فلش بک به کل کتاب بزنه و تو تک تک صفحات کتاب انگیزه جنایت کار رو ببینه، متوجه بشه نویسنده چطور ماهرانه با کلمات بازی کرده تا  جنایتکار رو پنهان کنه.
و چقدر این جمله ی موسیو پوآرو ی عزیز رو توی این کتاب  دوست داشتم: 
من ترجیح میدم انسان باشم.
کلا جملاتش رو دوست داشتم البته🫠😂
خلاصه که خیلی جذاب بود.

        

          کتاب جذابی بود. درباره قتل و جاسوسی ام آی سیکس.
مال دوران جنگ سرد.
با حضور خیلی کوتاه پوآرو فقط برای حل معما.

        

          اه.بازم‌ نشانه‌ها جلو‌ چشمم بود ها.خیلییییی واضح‌‌ ولی ندیدم....
به نظرم اثر متوسط رو به پایینی بود.بهتر از این ها نوشته خانم‌کریستی .
        

          فکر میکنم اگر شما هم مثل من این کتاب دستتون بگیرید نتونین اون رو زمین بزارید ... خیلی دوسش داشتم .. واقعا آگاتا کریستی ذهن فوق العاده ای داشته .. 👏👏
        

          واقعا محشر بود. البته که همه آثار آگاتا کریستی محشره. 
روند داستان عالی با هیجان بالا و واقعا درگیر کننده است
        

          داستان #ساعتها ماجرای قتل مجهولی ست با کارآگاهی هرکول #پوآرو؛ از سری داستان های پلیسی_کارآگاهی نویسنده معروف #جنایی نویس آگاتا کریستی.....
📚
شیلا وب کارمند موسسه تایپ و تندنویسی نو اندیش که طی یک تماس تلفنی از او در خواست می شود به منزل خانم پبمارش که زن نابینایی ست، برود و در صورت عدم حضور صاحب خانه در یکی از اتاق ها منتظر بماند و زمانی که شیلا وارد اتاق می شود با جسد مردی رو به رو می شود و....
📚
پی نوشت۱:
این اولین تجربه من از داستان های پلیسی_کارآگاهی بود که بر خلاف تصور من از این ژانر، واقعا محشر بود....
دلیل انتخابم از بین کتابهای #آگاتا_کریستی فقط یک کنجکاوی ساده بود از گفته های مشتری های کتابفروشی که طرفدار این ژانر بودند
 و علت انتخاب ساعت ها هم عکس روی جلد کتاب که درواقع نقاشی از #سالوادور_دالی هستش،بود....😅
📚
پی نوشت٢:
به نظر من طراحی جلد یک کتاب خیلی تاثیر گذاره و دومین چیزی که خیلی مهمه ترجمه ی روان و صمیمی کتاب هستش که این کتاب هر دو رو داشت....😉
نشر #هرمس
ترجمه #مجتبی_عبدالله_نژاد
        

          آگاتا همیشه عالی 
اینم از اون کتابهای واقعا شاهکارش بود
        

          اول شروع کردم به گوش کردن صوتی اش تو ایران صدا تا وقتای رفت و آمدم باهاش پر بشه. خیلی ذوق کردم که استاد اکبر منانی هم توی کار هستش. ولی هرچقدر صوتی بیشتر جلو رفت بیشتر متوجه شدم متن کامل نیست و خیلی اطلاعاتش ناقصه و پریده پریده... انگار فقط می خواست بچپونه همه اطلاعات رو تو تقریبا دو ساعت و نیم. برداشت اقتباسی واقعا بدی داشت و ناقص بود. و حیف که کار صوتی ای که استاد منانی هم توش هستن، دقیقا همون متن کتاب نیست و اقتباس چندان جالبی هم نشده ... جالبه که اقتباس نمایشی هم نبود و روایی بود... چیزی بود بین متن خوانی اثر با صدای مهبد قناعت پیشه و اجرای نمایشی ...اولاش تا حدود زیادی منطبق با متن بود بعد ریتم بهم ریخت و از طمانینه کتاب به شدت کم کرد. 
برا همین برگشتم و کتابشو خوندم، کتابش از صوتی ایران صدا خیلی خیلی بهتره.
        

          نمیدونم چرا تا الان هیچ اثری از آگاتا کریستی نخوندم اما به تمام معنا میتونم بگم‌ عاشق این کتاب و قلم نویسنده شدم همه چیز جوری مرموز و پیچیده بود که نتونستم پایانش رو حدس بزنم عاشق شخصیت پوآرو هستم.دوست دارم کتاب های بیشتری از خانم کریستی بخونم چون به شدت خفنن
        

          والا ما که آخرش نفهمیدیم قاتل کی بود و چی شد... یکی برام وااااضح توضیح بده لطفااا
        

          فقط می‌تونم بگم که در شان آگاتا کریستی نبود به نظرم اون موقع جنگ سرد وجود داشت و بازار کتاب‌های جاسوسی رونق داشت آگاتا کریستی سعی داشت یه چیز همینطوری برای فروش رفتن سر هم کنه اصلاً نتونسته بود ژانر کارآگاهی و معمایی رو با ژانر جاسوسی به خوبی تلفیق کنه حیف بود در زمان آگاتاکریستی اگه واقعا سعی می‌کرد روی این اثر کار کنه قابلیت این رو داشت که تبدیل به یه شاهکار بشه داستان کند بود ، حضور هرکول پوارو توش کمرنگ بود ، سطحی بود ، پیش از حد همه چیز تخیلی شده بود انگار نویسنده همه چیز رو بر اساس شانس و اتفاق چیده بود آخه اتفاقی تا چه حد دیگه اما اگه نقاط مثبتش رو بگم شما در پایان قراره غافلگیر بشید و قاتل رو هم نمی‌تونید حدس بزنید حداقل به احتمال زیاد و باز به نظرم می‌ارزه به چرندیاتی که این چند وقت اخیر در ژانر معمایی باهاش مواجهیم  و هیچی از ارزش‌های ملکه جنایی نویسان کم نمی‌کنه ولی حالا شاید یکم درک کنم که چرا به آگاتا کریستی می‌گفتند نویسنده پولی آگاتا در این زمان اینقدر معروف شده بود که مطمئن بود هر چیزی را هم که بنویسه فروش میره و مخاطب‌های خودش رو داره و ناشرها هم ازش مطمئن بودن پس در نتیجه اینقدر که باید روی این کتاب کار نکرد اما باز هم با این تفاسیری که من ازش کردم به نظرم احتمالش خیلی زیاده که یه نفر این کتاب رو بخونه و حتی ازش خوشش بیاد بستگی داره که کتابخون حرفه‌ای باشه یا نباشه بستگی داره که زیاد از این ژانر کتاب خونده باشه یا نه خلاصه آگاتا کریستی کتاب زیاد داره اگه می‌خواید فقط شاهکارهاش رو بخونید پیشنهادش نمی‌کنم ولی در غیر این صورت بدک نیست 
        

          در کل داستان خوبی بود
داستان رمز آلود و معمایی جالبی بود
مثل همیشه داستان های آگاتا باعث میشه از بخش گاراگاهی ذهن خودمون استفاده کنیم 
 این دفعه هم حدسم راجب قاتل درست از اب درنیومد اما خب نزدیک بود
فقط نمی دونم چرا آخر داستان خیلی سریع جمع شد توی 15 ص آخر خیلی سریع همه چی تموم شد!