یادداشت Asef Rezvani
5 روز پیش
فقط میتونم بگم که در شان آگاتا کریستی نبود به نظرم اون موقع جنگ سرد وجود داشت و بازار کتابهای جاسوسی رونق داشت آگاتا کریستی سعی داشت یه چیز همینطوری برای فروش رفتن سر هم کنه اصلاً نتونسته بود ژانر کارآگاهی و معمایی رو با ژانر جاسوسی به خوبی تلفیق کنه حیف بود در زمان آگاتاکریستی اگه واقعا سعی میکرد روی این اثر کار کنه قابلیت این رو داشت که تبدیل به یه شاهکار بشه داستان کند بود ، حضور هرکول پوارو توش کمرنگ بود ، سطحی بود ، پیش از حد همه چیز تخیلی شده بود انگار نویسنده همه چیز رو بر اساس شانس و اتفاق چیده بود آخه اتفاقی تا چه حد دیگه اما اگه نقاط مثبتش رو بگم شما در پایان قراره غافلگیر بشید و قاتل رو هم نمیتونید حدس بزنید حداقل به احتمال زیاد و باز به نظرم میارزه به چرندیاتی که این چند وقت اخیر در ژانر معمایی باهاش مواجهیم و هیچی از ارزشهای ملکه جنایی نویسان کم نمیکنه ولی حالا شاید یکم درک کنم که چرا به آگاتا کریستی میگفتند نویسنده پولی آگاتا در این زمان اینقدر معروف شده بود که مطمئن بود هر چیزی را هم که بنویسه فروش میره و مخاطبهای خودش رو داره و ناشرها هم ازش مطمئن بودن پس در نتیجه اینقدر که باید روی این کتاب کار نکرد اما باز هم با این تفاسیری که من ازش کردم به نظرم احتمالش خیلی زیاده که یه نفر این کتاب رو بخونه و حتی ازش خوشش بیاد بستگی داره که کتابخون حرفهای باشه یا نباشه بستگی داره که زیاد از این ژانر کتاب خونده باشه یا نه خلاصه آگاتا کریستی کتاب زیاد داره اگه میخواید فقط شاهکارهاش رو بخونید پیشنهادش نمیکنم ولی در غیر این صورت بدک نیست
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.