معرفی کتاب نمایش در ایران (یک مطالعه) اثر بهرام بیضایی

نمایش در ایران (یک مطالعه)

نمایش در ایران (یک مطالعه)

4.3
15 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

24

خواهم خواند

17

شابک
9789646751095
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1397/1/28

توضیحات

        :
... این  یک  تاریخ  زنده  نیست. هرچند  زنده  نبودن  از  مشخصات  هرکتاب  تاریخ
 است،  ولی  این  بار علت  را  شاید  در  نمایش  ایران  باید  جست  که  نیمه  جانی
 سخت  جان  بوده  است.  شاید  هم  در  نبودن  نمایشگاهی،  مجموعه­ای،  بایگانی
 آثاری،  جایی  که  در  آن  نشانه­ها  یا  بازمانده­هایی  را  بتوان  پیدا  کرد.  این  مطلب
  کوچکی  نیست.  در  یکی  دو  سرزمین  همسایه­ی  ما  موزه­هایی  هست  که  در  آنها
  برای  مثل  عروسک­های  شب  بازی  ایرانی  از  عهد  سلجوقی  تا  امروز  را  می­شود
  دید.  ولی  اینجا  موزه­ها  از  هیچ  چیز  پر  است....


      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نمایش در ایران (یک مطالعه)

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

نمایش‌های عروسکی را ما امروزه با به کار بردن دو عنوان یکی «سایه بازی» و یکی «خیمه شب بازی» از هم جدا می‌کنیم، اما در قدیم این دو نمایش به دلیل شباهت‌های ظاهری مجموعه واحدی بشمار می رفته است، و هنوز دانش نظری نمایش آن دقت را نیافته بود که به هر يك نامی جداگانه بدهد. در سایه بازی داستان با حرکات چند عروسک که در برابر یک منبع نور سایه هاشان بر پرده می افتاد نشان داده می‌شد. اما در خیمه شب بازی تماشاگر مستقیماً عروسک‌های متحرك با بعد و رنگ را بر صحنه می‌دید نه سایه هاشان را. به ظاهر عوامل و وسایل هر دو بازی یکی است، ولی عملاً در نوع عروسک‌ها تفاوتی است که تفاوت‌های فرعی تری را به دنبال می آورد: عروسک در سایه بازی از چرم کدر، و گاه به عکس از پوستی شفاف و ظریف( که نور از آن بگذرد) ساخته می‌شد، به این ترتیب ساختن مفاصل حركتی عروسك سایه بازی کاری ظریف و مشکل و حرکت دادنش با نخ ناممکن بوده است؛ زیرا سبک وزنی عروسک سبب می‌شد که حرکت دادن یکی از اعضاء تمامی بدن را به حرکت آورد، پس در سایه بازی عروسک‌ها با نی های نازک حرکت داده می‌شدند. اما عروسك خيمه شب بازی با پارچه و چوب و غیره ساخته می‌شد و به نسبت بلندیش دارای ابعاد طبیعی بود و نیز دارای رنگ و لباس و چهره سازی نسبتاً طبیعی و ساختن مفاصل حرکتی و جنباندن دست و سر و پا در آن اشکال عروسك سایه بازی را نداشت، و چون وزن کافی عروسک مانع از تکان‌های زائد می‌شد می توانستند آنرا با نخ یا رشته هائی دیگر حرکت دهند و می‌دادند.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 81

نقال یکی از چهره های مهم و اصیل بازیگری در نمایش ایران است و برخی واقعه خوانان به راستی از چیره دست ترین بازیگرانند. واقعه خوانی کاری سخت و تخصصی ست و بر پایه ی اصول و سنن یا به بیانی دیگر هنری است محتاج پختگی و دانستن فنون و شگردها. هر نقال متخصص در کاری است: حمزه خوانی، حمله خوانی، شاهنامه خوانی و... کارشان آنچنانکه دیده ایم و می‌دانیم برخوردار از يك نوع آگاهی دقیق و آموختگی پیش خود از روانشناسی مردم است و تسلط عجیب ایشان بر و بر جمع خود از همین ناشی می‌شود. مختصر باید گفت که اینان به درستی می‌دانند که کجای قصه شان برای مردم هیجان انگیز است و چگونه بگویند تا بیشتر برانگیزد؛ با به وجود آوردن وقفه هایی در بیان، آهنگ دادن به کلام، بالا و پائین بردن به موقع دست و سر، کش دادن مطلب، گاه نجوا کردن و بی صدا فریاد کشیدن، گاه لرزاندن صدا و نیز عوض کردن صدا، خصوصاً کوفتن کف دست‌ها بهم و پا بر زمین زدن، و همچنین با معلق نگه داشتن واقعه در جائی حساس، تماشاگر را در هیجانی مطبوع نگه می‌دارند. به اضافه ی این‌ها نقال با آنچه از بازیگری و حرکات بیانی چهره می‌داند و خوب می‌داند ، و نیز با قرار دادن خود در موقعیت‌های حاد قهرمانان_ که آنها را خوب حس می‌کند و خوب منتقل می‌کندـ در واقع برای تجسم داستان خود نهایت توانائی را به کار می برد. همین پشتوانه ی مکتب نقالی بود که در قرن‌های اخیر روش بازیگری یک نمایش نوظهور یعنی «تعزیه» را یاری کرد تا از لحاظ شکل به آن درجه از کمال برسد.

0

لیست‌های مرتبط به نمایش در ایران (یک مطالعه)

یادداشت‌ها

یادداشت‌ها

 پر

پر

1400/10/26

          از نمایش ایرانی چه می‌دانید؟ از تعزیه، خیمه‌شب‌بازی، نمایش روحوضی؟ فرهنگ ایران در طول تاریخ متهم شده به فرهنگ بی‌گفت‌وگو، مشهور است که ابن‌سینا در خوانشش از بوطیقای ارسطو نمی‌توانسته فهمی از تئاتر، به آن معنایی که ارسطو مراد کرده بود، داشته باشد.رشد فلسفه در یونان باستان هم بسته به همین فرهنگ گفت‌وگو می‌دانند. اما پژوهشی مثل کتاب بیضایی ما را در پذیرفتن یک‌سره‌ی این گزاره‌ها مردد می‌کند، هرچند که یک‌سره بیراه نیستند. بیضایی نام کتاب را هوشمندانه انتخاب کرده، از گفتن لفظ تئاتر پرهیخته، کوشیده تعزیه را (بیش از پنجاه سال پیش ابتدای دهه‌ی چهل)، در زمانه‌ای که فرنگی‌مآبی خریدار به‌مراتب بیش‌تری داشت، به‌مثابه‌ی یک رفتار آیینی بررسی کند و دنباله‌ی آن را بگیرد تا جایی که به شکل خاصی از اجرا مختص این اقلیم تبدیل می‌شود. نباید از نقش فرخ غفاری در ترغیب بیضایی برای به‌سرانجام‌رساندن این کار و در اختیار گذاشتن منابع غافل شد، این نام‌های بزرگ در زمان خود کاری بزرگ را رقم زدند که متأسفانه پس از نزدیک به شش دهه هنوز در این موضوع کتابی بهتر به جامعه‌ی دانشگاهی و کتابخوان عرضه نشده است. خوبی دیگر کار بیضایی، به جز تحقیق جامع و دقیقش، اینجا هم هست که ژست یک پژوهشگر بی‌طرف و بی‌خبر را ندارد، از رهگذر تاریخ تئاتر به انتقاد از این جامعه و فرهنگ و ایضاً حاکمانش در طول تاریخ می‌پردازد، بی که گل‌درشت باشد و شعار بدهد. 
خواندن این کتاب، به جز مخاطب عام، به دانشجویان ادبیات نمایشی، ادبیات فارسی، مردم‌شناسی، مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناسی توصیه می‌شود.
        

14

          کتاب «نمایش در ایران» نخستین کتابی است که از بهرام بیضائی با معرفی و راهنمایی آقای خطیب عزیز می‌خوانم.

طرح روی جلد کتاب؛ تصویر «سیاه» گرفته شده از یک نقاشی قرن دهم، از نسخۀ خطی گلستان سعدی و پشت جلد نیز تصویری از یک شمایل است.

نثر کتاب، خوب و خوشخوان است و رسم‌الخط کتاب مربوط به سال چاپ کتاب یعنی 1344 است و در آن از واژگان مُرکّب بسیار استفاده شده است که ویژگی نثر آن دوران است.

بیضائی این کتاب را «یک مطالعه» می‌داند و از آن به عنوان یک تحقیق جامع و مانع نام نمی بَرَد و دلایل این مطلب را هم در پیشگفتار به روشنی بیان کرده است.

کتاب با بخش‌های: «توضیح ناشر، پیشگفتار، مقدمات، نمایش‌های پیش از اسلام، نمایش‌های پس از اسلام شامل: (نَقّالی، نمایش‌های عروسکی، تعزیه، نمایش‌های شادی‌آور)، سرانجام و واژه‌نامۀ نمایشی»؛ در 224 صفحه و در انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.

آن‌گونه که از توضیح ناشر و پیشگفتار نویسنده روشن می‌شود؛ این کتاب همان کتابی است که در سال 1344 چاپ و منتشر شده و تاکنون به دلایل متعدد و بیشتر به علت نارضایتی نویسنده منتشر نشده است.

بهرام بیضائی کتاب را نیازمند بازخوانی و بازنویسی می‌داند و اطلاعات امروز خود را نیز افزون‌تر از آن دوران می‌شِمُرَد و در صدد فرصتی است که این کتاب را به شکل کامل‌تر و پخته‌تر به علاقه‌مندان عرضه نماید؛ اما شوربختانه تاکنون این کار به سرانجام نرسیده است.

وقتی نویسنده اصرار ناشر را می‌بیند؛ به‌ناچار می‌پذیرد که کتاب با همان شکل و شمایل و مشخصات پیشینِ چند دهۀ قبل، چاپ و منتشر گردد.

اما علت اصرار ناشر برای چاپ کتاب به همان شکل پیشین؛ یکی به جهت جلوگیری از نشر غیرقانونی، زیرزمینی و زیراکسی آن و از بین رفتن حقوق مادی و معنوی نویسنده و ناشر و دیگر نیاز دانشجویان و اهالی تئاتر و نمایش، به این منبع مهم و ارزشمند است.

نویسنده ابتدا مقدماتی را بیان می‌کند که به نظرم بسیار مهم است و به طور خلاصه نشان دهندۀ مشکلاتی است که تاکنون مانع رشد، پیشرفت و بالندگی هنر نمایش در ایران شده است.

سپس در ادامه؛ نگاهی به نمایش و پیشینۀ آن در ایرانِ پیش از اسلام دارد و در ادامه، نمایش و شکل‌های گوناگون آن را در ایرانِ پس از اسلام بررسی می‌کند و در نهایت در بخشِ سرانجام؛ از اینکه توان بالقوۀ نمایش ایرانی ـ به‌ویژه تعزیه ـ در برخورد با فرهنگ و نمایش غربی، مورد عنایت جوانان فرنگی‌مآب قرار نگرفته است، افسوس می‌خورد.

کتاب حرف‌های گفتنی زیادی دارد که از فردی چون بیضائی که در این زمینه کار کرده و دانش آن را نیز دارد؛ جز این انتظار نمی‌رود. اما افسوس که در بعضی موارد کاری از کسی ساخته نیست و راهی که با یک خشت کج باز شده؛ ناگزیر از ترکستان سر در خواهد آورد.

در اینجا چند جمله از نثر کتاب را به عنوان نمونه می‌آوریم که خواندنش خالی از لطف نیست!

نمونۀ نثر کتاب: «... ایران مثلاً در برابر برتری سیاسی و نظامی و صنعتی غرب احساس حقارت کرد، و این حس به فرهنگ هم سرایت کرد، نتیجه معلوم است؛ در مورد فرهنگ پیش از آنکه چیز تازه‌یی بدست آورد آنچه را که داشت به سرعت از دست داد.

روشنفکران ـ بدون داشتن شناخت درستی ـ به نفی ارزشهای گذشته پرداختند و برخی واسطه‌ها، مظاهر فرهنگ غرب را ـ بدون درک عمیق مبانی آنها ـ تبلیغ کردند. نسبت این مبادله بین ایران و غرب چیزی نظیر نسبت صادرات و واردات بود. ...»

                                                                      (نمایش در ایران صفحۀ 207)

تمام علاقه‌مندان به نمایش و تاریخچۀ نمایش در ایران را به مطالعۀ این کتاب ارزشمند، جالب و سودمند دعوت می‌کنم. مطمئن باشید که از خواندنش پشیمان نخواهید شد.
        

21