یادداشت پردیس
1400/10/26
از نمایش ایرانی چه میدانید؟ از تعزیه، خیمهشببازی، نمایش روحوضی؟ فرهنگ ایران در طول تاریخ متهم شده به فرهنگ بیگفتوگو، مشهور است که ابنسینا در خوانشش از بوطیقای ارسطو نمیتوانسته فهمی از تئاتر، به آن معنایی که ارسطو مراد کرده بود، داشته باشد.رشد فلسفه در یونان باستان هم بسته به همین فرهنگ گفتوگو میدانند. اما پژوهشی مثل کتاب بیضایی ما را در پذیرفتن یکسرهی این گزارهها مردد میکند، هرچند که یکسره بیراه نیستند. بیضایی نام کتاب را هوشمندانه انتخاب کرده، از گفتن لفظ تئاتر پرهیخته، کوشیده تعزیه را (بیش از پنجاه سال پیش ابتدای دههی چهل)، در زمانهای که فرنگیمآبی خریدار بهمراتب بیشتری داشت، بهمثابهی یک رفتار آیینی بررسی کند و دنبالهی آن را بگیرد تا جایی که به شکل خاصی از اجرا مختص این اقلیم تبدیل میشود. نباید از نقش فرخ غفاری در ترغیب بیضایی برای بهسرانجامرساندن این کار و در اختیار گذاشتن منابع غافل شد، این نامهای بزرگ در زمان خود کاری بزرگ را رقم زدند که متأسفانه پس از نزدیک به شش دهه هنوز در این موضوع کتابی بهتر به جامعهی دانشگاهی و کتابخوان عرضه نشده است. خوبی دیگر کار بیضایی، به جز تحقیق جامع و دقیقش، اینجا هم هست که ژست یک پژوهشگر بیطرف و بیخبر را ندارد، از رهگذر تاریخ تئاتر به انتقاد از این جامعه و فرهنگ و ایضاً حاکمانش در طول تاریخ میپردازد، بی که گلدرشت باشد و شعار بدهد. خواندن این کتاب، به جز مخاطب عام، به دانشجویان ادبیات نمایشی، ادبیات فارسی، مردمشناسی، مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی توصیه میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.