معرفی کتاب مثبت فکر نکنید: بصیرت هایی از دانش جدید انگیزش اثر گابریله اوتینگن مترجم حسین رحمانی

مثبت فکر نکنید: بصیرت هایی از دانش جدید انگیزش

مثبت فکر نکنید: بصیرت هایی از دانش جدید انگیزش

گابریله اوتینگن و 2 نفر دیگر
3.3
15 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

11

شابک
0000000165091
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1400/3/22

توضیحات

کتاب مثبت فکر نکنید: بصیرت هایی از دانش جدید انگیزش، ویراستار کیانا کفاشیان.

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اگر مثل من آدمی با تفکرانتقادی مادرزاد هستید خیلی به کارتان نمی آید چون نقد اصلی کتاب بر رواج "رویاپردازی" درباره آینده است که در صنعت انگیزش و صنعت سینما و صنایع دیگر جهان سرمایه داری به شدت تبلیغ میشود. 
کتاب با آمار و ارقام ثابت میکند بیشتر آدمها از این رویاپردازی صدمه میخورند

نقد اصلی من بر کتاب این است که عنوان چیزی غیر از محتوا را میگوید. عنوان باید این میبود: رویاپردازی نکنید! یا حتی درباره آینده خیالبافی نکنید!
این تنها دو نمونه از جملات کتاب:
"آرمانی سازی آینده تدبیری نیست که بتواند انگیزه افراد را حفظ کند و آنها را به هدفشان برساند و به نظر نمیرسد که برای جامعه کارگر باشد. عاقلانه نیست که غرق در رویاپردازی درباره دستیابی به اهداف تان شوید و خیال کنید به خوبی و خوشی در مسیر موفقیت هستید. زندگی طور دیگری عمل می‌کند."
 "اگر کسی هدفی در زندگی نداشته باشد و خیال پردازی کند که روزی نقش اول فیلمی را به دست خواهد آورد، افراط در خیال بافی های مثبت احتمالا مانعی در مسیرش خواهد بود. در حالت عادی باید دست کم چند ماه و حتی چند سال هر روز در آزمون انتخاب نقش شرکت کرد."

 مفهوم فکر اصلا در این کتاب مد نظر نیست و مدام اسم رویا و خیال مطرح میشود. بنابراین من هرچه پیش رفتم بیشتر سرخورده شدم از اینکه کتاب هیچ وجه فلسفی ندارد. آیا روانشناسی باید همیشه دامنش را از آلودگی به فلسفه پاک نگهدارد؟ هرگز! تا جایی که من خوانده ام درخشان ترین روانشناسهای معاصر مثل "یالوم" و از او مهمتر "رولو می" آبشخور اصلی اندیشه شان فلسفه است

به هر حال حرف اصلی کتاب این است که اگر از رویاپردازی درباره آینده رهایی ندارید به روش "مقابله ذهنی" جلوی رویاهای غیرواقعی تان را بگیرید و موانع را هم در رویایتان بگنجانید. با اضافه شدن این دو مرحله یک روش چهار مرحله ای به نام woop شکل میگیرد که برای نتیجه گرفتن از آن باید مدام تجربه اش کنید اما نویسنده مدعی است معجزه میکند و من هم این را رد نمیکنم. حتی خودم هم اپلیکیشن ووپ را روی گوشی ام نصب کردم.

اتفاقا این بهترین بخش کتاب است. جایی که واقعا باید با ایده نویسنده و تحقیقاتش همراه بشوید تا نتیجه بگیرید. مخصوصا اگر دچار مشکلات مستمر، نگرانی و سردرگمی برای حل مشکلی قدیمی هستید به گمان من حتما ارزش دارد تجربه اش کنید.
        

1

Boshra

Boshra

1 ساعت پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          وقتی داشتیم با یه بوک کلابی بازداشتگاه صورتی میخوندیم، یه ایرادی که بهش می‌گرفتن این بود که اعداد و ارقامی که ارائه میده قانع کننده نیست. مثلا میخواد بگه نمادها به صورت ناخودآگاه تصمیم گیری های مارو تحت تاثیر قرار میدن، برای اثباتش آزمایشی طراحی کردن و نتیجه اش این شده که کسانی که فلان نماد رو دیدن 12 درصد بیشتر  از بقیه توی تصمیم گیریشون دوراندیشانه عمل کردن. و به نظر بچه ها 12 درصد برای اثبات ادعاشون کافی نبود.
این مثال کاملا تخیلی بود، منم اون موقع اصلا حرفشون رو قبول نداشتم و خیلی روی نظرم نسبت به کتاب اثر نذاشت.

ولی بعد از خواندن مثبت فکر نکنید، تازه به جسارت وشجاعت نویسنده اون کتاب پی بردم.
چه قدر شجاعانه اس که وقتی میدونی مستنداتت ممکنه انقدر خیره کننده نباشه که همه ی خواننده ها رو قانع کنه باز هم از کتابت حذفشون نکنی.
مثبت فکر نکنید این جسارت رو نداره. کتاب پر از آزمایشه ولی نتیجه ی همه ی آزمایشات اینجوری به خواننده ارائه میشه که : گروه اول بیشتر، گروه دوم کمتر و... خب چند درصد؟ 200 درصد بیشتر یا 2 درصد بیشتر؟

اسم کتاب هم غلط اندازه! البته اسم ورژن ترجمه شده اش.
کتاب درباره ی مثبت اندیشی نیست و بیشتر درباره خیال پردازیه. هدفش هم ارائه ی یک تکنیکه به اسم ووپ که یک تکنیک ذهنیه برای کتهش اضطراب و افزایش بهره وری و کلا به ادعای کتاب هر هدف و تغییری که به دنبالشید با این تکنیک به دست میاد. خیال پردازی هم مرحله اول از چهار مرحله ووپ عه. فصل های اول هم کلا به خیال پردازی اختصاص داره که به نظر من با مثبت اندیشی خیلی فرق و فاصله داره.
اگر به جای یک بهش دو دادم تنها دلیلیش این بود که فصل آخر راجع به آزمایشش روی بچه ها صحبت میکرد. و برای اولین بار بعد از 180 صفحه فهمیدم که چرا این روش و مایندستی که ازش حرف میزنه انقدری هم که من فکر میکردم بدیهی نیست و همین که بهش ساختار داده ارزشمنده.  آموزش این روش  به بچه ها و نوجوان ها خیلی مفیدتر و حتی منطقی تره تا بزرگسالان.
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

8