یادداشت Boshra
13 ساعت پیش
وقتی داشتیم با یه بوک کلابی بازداشتگاه صورتی میخوندیم، یه ایرادی که بهش میگرفتن این بود که اعداد و ارقامی که ارائه میده قانع کننده نیست. مثلا میخواد بگه نمادها به صورت ناخودآگاه تصمیم گیری های مارو تحت تاثیر قرار میدن، برای اثباتش آزمایشی طراحی کردن و نتیجه اش این شده که کسانی که فلان نماد رو دیدن 12 درصد بیشتر از بقیه توی تصمیم گیریشون دوراندیشانه عمل کردن. و به نظر بچه ها 12 درصد برای اثبات ادعاشون کافی نبود. این مثال کاملا تخیلی بود، منم اون موقع اصلا حرفشون رو قبول نداشتم و خیلی روی نظرم نسبت به کتاب اثر نذاشت. ولی بعد از خواندن مثبت فکر نکنید، تازه به جسارت وشجاعت نویسنده اون کتاب پی بردم. چه قدر شجاعانه اس که وقتی میدونی مستنداتت ممکنه انقدر خیره کننده نباشه که همه ی خواننده ها رو قانع کنه باز هم از کتابت حذفشون نکنی. مثبت فکر نکنید این جسارت رو نداره. کتاب پر از آزمایشه ولی نتیجه ی همه ی آزمایشات اینجوری به خواننده ارائه میشه که : گروه اول بیشتر، گروه دوم کمتر و... خب چند درصد؟ 200 درصد بیشتر یا 2 درصد بیشتر؟ اسم کتاب هم غلط اندازه! البته اسم ورژن ترجمه شده اش. کتاب درباره ی مثبت اندیشی نیست و بیشتر درباره خیال پردازیه. هدفش هم ارائه ی یک تکنیکه به اسم ووپ که یک تکنیک ذهنیه برای کتهش اضطراب و افزایش بهره وری و کلا به ادعای کتاب هر هدف و تغییری که به دنبالشید با این تکنیک به دست میاد. خیال پردازی هم مرحله اول از چهار مرحله ووپ عه. فصل های اول هم کلا به خیال پردازی اختصاص داره که به نظر من با مثبت اندیشی خیلی فرق و فاصله داره. اگر به جای یک بهش دو دادم تنها دلیلیش این بود که فصل آخر راجع به آزمایشش روی بچه ها صحبت میکرد. و برای اولین بار بعد از 180 صفحه فهمیدم که چرا این روش و مایندستی که ازش حرف میزنه انقدری هم که من فکر میکردم بدیهی نیست و همین که بهش ساختار داده ارزشمنده. آموزش این روش به بچه ها و نوجوان ها خیلی مفیدتر و حتی منطقی تره تا بزرگسالان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.