معرفی کتاب Widows اثر آریل دورفمن

در حال خواندن
3
خواندهام
61
خواهم خواند
29
نسخههای دیگر
توضیحات
Set in a Greek village in 1942, and purportedly written from his imagination by a Danish man before he was picked up by the Gestapo and not seen again, here is Ariel Dorfman’s haunting and universal parable of individual courage in the face of political oppression. Widows forms a testament to the disappeared—those living under totalitarian regimes the world over, who are taken away for "questioning" and never return. One by one, the bodies of men wash up on the shore of the river, where they are claimed by the women of the local town as husbands and fathers, even though the faces of the dead men are unrecognizable. A tug-of-war ensues between the local police, who insist that the women couldn’t possibly recognize their loved ones, and the women demanding the right to bury their beloveds. As it evolves, the stand-off reveals itself to be a power struggle between love, dignity and honor, and the lesser god of brute force. A lesson in how power really works, and how it can be made to work differently.
بریدۀ کتابهای مرتبط به Widows
یادداشتها
1404/2/20
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
💔بیوه ها💔 «بیوهها داستان ناپدید شدن مردان یک روستا به دست پلیس مخفی حکومت است. این آدمها را در دل شب از خانههایشان بیرون میکشند و میبرند یا در روز روشن در خیابانها میربایند و دیگر کسی اثری ازشان نمیبیند.این جماعت گمشده تنها از خانه،زندگی و بچه هایشان محروم نمیشوند بلکه حتی سنگ گوری هم از آنها دریغ میشود ، انگار هرگز وجود نداشتهاند.» 🖤خب این چیزیه که پشت کتاب آورده شده و منو جذب کرد تا بخرم و بخونمش چون فکر میکنم ماهم به نحوی همون جماعت گمشده هستیم با شرایط امروزی ... و اگر داستان رو بخونید و نام آدمها و مکان رو تغییر بدین همون دیکتاتوری رو میتونید توی خاورمیانه هم ببینید((: 🤍بعضی از قصه ها هستن که متعلق به جغرافیای حیله و سرکوبن ، جغرافیای رعب و خفقان ، جغرافیایی که زنها از یک طرف چشم انتظار و رنجورند و از طرف دیگه شجاع و کنشگر و این روایت ها برای هرکسی که در میان چنین مفاهیمی روزگارشو سپری میکنه بسی ملموس و دردناکه و «بیوه ها» از این دست قصه هاست... 🖤کتاب درمورد زنها و ایستادگیشون برای بدست آوردن شوهراشونه که از سرنوشت شون سالهاست خبری نیست . درباره رودخونه ای که بر استبداد دوران خودش شهادت میده و جسد پشت جسد سوغات میاره. اجساد مرده هایی که شاید اون ها هم از زیباترین فرزندان روزگارشون بودن . اتفاقی که بار داغ زنهای بازمانده رو تازه میکنه و همه رو به ایستادگی دعوت میکنه. داستان داستان مقاومته. 🤍خوندنش خالی از لطف نیست و تنها چیزی که منو یکم اذیت کرد تشخیص راوی بود ،گنگ بود واسم بعضی جاهای کتاب .
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.