یادداشت‌های فاطمه آرامی (26)

          این کتاب عشق ازلی و ابدی بچگی من بود اون وقت که سواد نداشتم که خودم بخونمش
        

          ایده کلی شون خیلی زیبا بود
قلمشونم خیلی زیبا 
در کل قلم آقای خبوشان رو میپسندم
ولی برخورد های پسرک با دختر غاضریه برام جالب نبود یعنی این سبک از رئالیسم جادویی وسط یک روایت تاریخی رو دوست نداشتم.
بماند که در کل هم نظرم نسبت به رئالیسیم جادویی منفی ست.
        

          در این کتاب ما در حقیقت با سفرنامه جلال آل احمد به فلسطین اشغالی مواجه نیستم. این کتاب شامل نظرات جلال و مستنداتی در مورد اسرائیل هست که جلال جمع آوری کرده به علاوه ۲_۳ روایت از سفر جلال آل احمد به اسرائیل
در کل خوب بود یک مقداری پیچیده نوشته شده.
کار چاپ کتاب بعد از فوت ایشون انجام شده
        

          این کتاب رو در روزهایی خوندم که عملیات وعده صادق ۲ انجام شد
حقیقتا لذت بردم.
هم به لحاظ فرم هم به لحاظ محتوا زیبا بود.
فقط کاش بیشتر ادامه داشت
        

           توصیفات عالیه
سطح بالای فکری نویسنده از بین کلمه کلمه های کتاب تراوش می‌کنه
درسته که بعضی جاها رو از روش پریدم ولی حقیقتا لذت بردم
        

          خیلی بد نوشته شده بود .
طرز بیان و شخصیت های اضافه شده کاملا مبهم و پیچیده بود.
اطلاعاتی که راجع به شخصیت خود شهید بهشتی هم داده شده خیلی کم بود بنظرم.
        

          خیلی دوست داشتنی بود.😍
بجز اون جمله« مادر فرانکلین همیشه برایش کتاب میخواند حتی اگر خیلی خسته باشد»
        

          داستان در مورد یک دختر سنی ساکن غزه ست که عاشق یک پسر اهل شیلی ساکن ایران شیعه میشه. و واقعی هست.و الان خانم آلا به غزه برگشتن.
الله و اکبر از این داستان
داستان عالی بی نهایت عالی و پرکشش
اما نثر داستان ضعیفه، مخصوصا اوایل که هنوز جذابیت ها شروع نشده توی ذوق میزنه اما بعدش که داستان شروع میشه کاملا به ضعف نثر میچربه
بعضی جاها مبهم باقی مونده یا خوب بیان نشده جا داشت که در مورد بعضی اتفاقات بیشتر توضیح داده بشه.
در کل سیر داستان سریع بود و جا داشت طولانی تر باشه و بیشتر ما رو با وقایع آشنا میکردند.
حتما توصیه به مطالعه میکنم
        

          برای من خواندن زندگی محمدباقر صدر یک روشنفکرِ آزاده به شدت دلنشین بود، قبل از این کتاب آشناییتی نداشتم باهاشون ولی خیلی دوست داشتم کتاب رو
و به نظرم ایده گذاشتن شجرنامه اول کتاب خیلی بود من همیشه این مشکل رو داشتم که نسبت ها چجورین و شخصیت ها که زیاد میشدن گم میکردم
        

          انتظار داشتم که این کتاب بخش  بیشتری از کشور مراکش رو به مخاطب نشون بده، بنظرم به عنوان یک نویسنده خیلی خوب به مراکش نگاه نکردن و ما بیشتر شاهد خاطره نویسی آقای ضابطیان در مسافرت هستیم.
        

          بنظرم فقط خوندن فصل انتهایی کتاب مطلب کل کتاب رو کاملا تبیین میکنه و به شخصه ترجیح میدادم فقط همون بخش رو میخوندم، مطالب مفیدی داره که بنظرم برای فرع مطلبش زیادی شرح و بسط آورده که برای من چندان دلجسب نبود شاید دیگران تمایل داشته باشن اینطور مطالب رو هم دنبال کنن، کتاب خوبیه ولی مختصر و مفید نیست.
        

          موضوع و انتخاب خوبی بود، کلیت رو خوب بیان میکنه، اما چندان دقیق و جزیی بنظر نمیرسه در حد بروشوره بیشتره تا کتاب بنظرم
        

          نه بد بود نه خوب
        

          اصلا قابل قیاس با آبنبات ها نیست، داستان خیلی رو هست، شوخی ها قوی نیستن
        

          دلنشین :)
        

          توصیف روزمره های یک خانواده ارمنی، درسته فقط روزمرگیه ولی در عین حال جذابه
        

          دیدشون واقعا قشنگه خوندنش در حتی صورت قبول نداشتنش خالی از لطف نیست قطعا
        

          روایت روان و دلچسبی داشت. یه مقدار کمی دیالوگ‌ها وشخصیت‌ها حالت شعاری داشت.
منو یاد کتاب «شوهر آهو خانم» انداخت. از لحاظ فرم خونه و همسایه ها...
پایانشم یه کم عجله‌ای بود انگار. من دوستش داشتم در کل
        

          اصلا کتاب خوبی نبود به نظرم، با توجه به نظرات حتما اصرار داشتم که نسخه چاپیش رو تهیه کنم  و انتظار یک کتاب خوب رو داشتم.
 ولی سرشار از شوخی های بی مزه بود که فقط چون بر پایه موارد جنسی بود برای مخاطب شاید جذاب مینمود، شخصیت پردازی هم خوب نبود، و راوی هم گاهی از قامت یک پسر ۱۴ ساله خارج میشد و آدمی بود که از همه چی مطلع بود، یا بزور همه جا حضور داشت. به شخصیت های جانبی خیلی کم پرداخته شده بود. روند داستان هم به نظرم چندان جذاب نبود و راحت تمومش نکردم.
        

          خوبه