کتابی خاص با زاویه دیدی متفاوت نسبت به روز عاشورا 
روایتی از زندگی ضد قهرمان ، یکی از ملعونین واقعه عاشورا 
با توصیفات و پرداخت خیلی خوب، که هر لحظه منتظریم نفرین امام حسین عملی شود و هلاکتش برسد 
ولی  شروع داستان را دوست نداشتم که این قدر زیاد به رقاصخانه شاکیه بپردازد
طراحی جلد هم میشد زیباتر از این باشد 
به نظر می آمد سیر روایت هم اواخر داستان مقداری تند است ، انگار نویسنده عجله دارد برای تمام کردنش 


          

            کتابهای تربیتی رو باید تلفیقی خوند 
هم از جنبه مذهبی و روایات ، هم روانشناسی روز 
کتاب عالی بود از لحاظ توصیف دین در امر تربیت فرزند 
          

            حیا ، موهبتی که متاسفانه داره ناپدید میشه در جوامع
چیزی که خدا در وجود همه انسانها گذاشته نه فقط مسلمانان.
 توصیف لطیف و زیبای حاج اقای تهرانی کتاب رو شیرین کرده.
          

            محتوا و موضوع کتاب عالی بود 
ولی متاسفانه نویسنده سوژه به این خوبی را سوزانده بود .
زندگی زنی که دیگر اشکی از چشمش نمیجوشد تا برای پسران شهیدش مویه کند .
کاش نویسنده کتاب را  بازنویسی می کرد و حداقل کمی نویسندگی خرج کتاب می کرد تا اثری فاخر شود .
          

            این کتاب رو  در  سرچ کتاب طنز طاقچه پیدا کردم و خوندم 
بد نبود..
 با روایت زندگی خانواده ای که از تهران به دهات میروند ،تا حدودی لبخند بر لبانت می آید .
          

            تنها نکته مثبت کتاب تلاش برای کار و پیشرفت و رسیدن به اهداف هست 
وگرنه بقیه توصیف نه چندان زیبا  زندگی عشقی و بی بند و باری و افکار همجنس گرایانه نویسنده هست 
با این حجم بالای کتاب ارزش خواندن ندارد.
          

            داستانش عجیب کشش داشت 
با اینکه درون نگری های شخصیتش بیش از حد بود ولی باز دوست داشتی ببینی بعدش چی میشه 
روانشناسانه به نابغه های اون زمان و عقایدشان پرداخته 

          

            داستان زندگی یک مبارز کُردِ غیور 
کسی که تمام زندگیش رو برای دفاع گذاشت 
چقدر این مرد جسور و شجاع بود و آدم متوکلی بود 
ادمها هر قدر هم شجاع باشن تا توکل به خدا نداشته باشن بزرگ نمیشن 
خیلی خوشحال شدم با چنین کسی از طریق این کتاب آشنا شدم 
 
          

            داستان فانتزی داشت .
نمیشد گفت کاملا تخیلی ، چون از دل واقعیت و حقیقت دنیای واقعی در اومده بودن .
به نظرم کشش داستان خوب بود ، ولی اسامیشون بعضا برام عجیب و خیلی ناملموس بود . شاید اینکه من کلا کتاب و فیلم تخیلی دنبال نمی کنم تاثیر داره .
کتاب پر از نماد بود و درس آموز 
          

            کتاب واقعیت و فرا واقعیت رو در هم تنیده تا نشون بده روح هستی در همه چیز جریان داره . وقتی روح رو از چیزی بگیری انگار نابودش کردی .
این جمله کتاب خیلی قشنگ بود : انسان رو ایمان زنده نگه می‌داره نه پزشک .
یه جور تقابل زندگی انسانی و زندگی ماشینی صنعتی رو در قالب داستان بیماری پدربزرگ و عکس العمل دو نوه نشون میده .
البته  خواندنش رو فقط به دوستانی که کتابهای سخت خوان و مفهومی روالشون هست توصیه می کنم .
          

            کتاب روایت هایی از زندگی شهید بروجردی هست 
شهیدی که همیشه لبخند به لب دارد و بسیار مهربان و شجاع است .
من بعد از دیدن فیلم غریب دنبال زندگینامه شهید رفتم و این کتاب رو خواندم برای آشنایی بیشتر با این شهید بزرگوار 
مشکل کتاب مقدمه طولانی و مقاله مانند کتاب بود 
چون اصل کتاب داستانی بود این مقدمه طولانی باهاش جور درنمیامد 
یا حداقل آخر کتاب میامد بهتر بود 
          

            نویسندگی و پردازش خوب کتاب رو، از استرسی که موقع خوندنش میگیریم و حسی که منتقل می کنه، میشه فهمید .
 که آخرش زن چکار کرد با بچه اش
چرا اولین کاری که به ذهنش زده رو انجام داده 
اینقدر بی شوهری براش سخت بوده که از بچه اش به همین راحتی گذشته؟

          

            داستان به نظر خیلی ساده بود 
ولی میشه گفت نماد ها معنی داستان رو عمیق می کنند.
پیرمردی که حتی با وجود جنگ مسئولیت پذیریش سرجاش هست 
حیواناتی که هر کدوم نماد دسته ای از موجودات یا انسان ها هستن 
گربه هایی که به قول پیرمرد خودشون رو میتونن نجات بدن
کبوترهایی که بال پرواز دارن و نجات پیدا می کنن
و بزهایی که معلوم نیست چه بلایی سرشون میاد .
          

            کتاب بیشتر از اینکه مناسب عامه مردم یا نوجوانها باشه ،مناسب روانشناسها و جامعه شناسها در حوزه نوجوان هست .و از این نظر عالی بود 
در مناطقی از آمریکا کتاب نامناسب و غیر اخلاقی گفته شده،
به نظرم میزان فحش و افکار جنسی که هولدن شخصیت اول کتاب داشت زیاد بود 

من بیشتر برای پسر نوجوانم این کتاب را تا آخر تحمل کردم.
 و به نظرم اغلب نوجوان های دنیا علاقه زیادی در گفتگو هاشون به فحش و خالی بندی دارند و حتی افکار جنسی شون به خاطر بلوغ شاید زیاد باشه و مدام در حال گرفتن تصمیمات یهویی اما بی سرانجام هستن .
 ولی همه این ها به میزان ایمان و اعتقاد شون بستگی داره چقدر بروز میده.چه یک نوجوان در آمریکا باشه یا در ایران...
ولی در کل شخصیت هولدن در عین عصیان فکری که داشت یه جورایی مهربون و دلسوز بود
          

            کتاب خیلی خاصی بود . 
در عین اینکه سوالهایی مطرح میکرد و ذهنت مغشوش میشد ، جوابهایی توش نهفته بود که درکش از ته وجودت بالا میاد. 
کتاب پر از پراکندگی بود که همه به یک منبع وصل بودن . 
کتاب رو بی وقفه خوندم و حس شیرینی بعد از اون سراغم اومده ؛ حس سبکی و اینکه خیلی وقتها شده تو زندگیمون خواستیم خدا ما رو کامل توی بغلش بگیره و ما هم روی ماه خداوند رو ببوسیم .
          

            کتاب در مورد دختری هست که از بچگی خوره‌ی شطرنج  و کل زندگیش رو فقط شطرنج دربر میگیره
هر دفعه که برنده میشه حس خوبی هم به خواننده منتقل میشه 
برای کسانی که شطرنج بلد هستن کتاب خوبیه چون احساس میکنم خیلی توی بهتر بازی کردن کمکشون میده 
البته من از شطرنج فقط اسم مهره های سرباز و اسب و شاه و وزر رو بلدم !!!