کتاب زندگینامه پدرشوهرم هست  که بعد از جنگ معاون حاج قاسم در  لشگر ۴۱ ثارالله بودن
البته محمد علی رنجبر هستن 
که روی جلد اشتباه علی محمد نوشته شده
سالها قبل از ازدواج ما بر اثر جرحات شیمیایی شهید شدن 
ولی قبل از اون هم شوهر خاله ام بودن 
و این کتاب فقط گوشه ای از زندگی ایشون و صرفا زندگی شخصی شون هست 
و کتابی قطور نانوشته ای از شخصیت کاری و جبهه ای ایشون هست که کاش نوشته بشه روزی 

      

        داستان نوجوان نیمه خیالی در مورد گوشی ها و فضای مجازی و تحت سلطه دراوردن انسانها
      

        این کتاب رو بعد از کتاب گلستان یازدهم که خاطرات همسر شهید بود خواندم
و اطلاعات خوبی از شهید مخصوصا در جبهه جنگ داد 
و برام کامل کننده شخصیت شهید بود .
      

        ۱۸ سال پیش که برای به دنیا امدن پسرم خریدم 
بهترین کتاب بازار در زمینه مرتقبت بارداری و بعد از تولد بود 
هنوز هم جزو بهترینهاست 
مصور بودنش خیلی کمک کننده ست به تصوری که می خواهی از کودک بسازی 
      

        کتاب قشنگی بود 
جستارهایی از زندگی ناخدا رحمت که تمام عمر دست از تلاش برای رضای خدا برنداشت 
      

        خیلی وقت بود کتاب جلوی چشمهام بود تو کتابخونه مادرشوهرم
ولی نمیدونم چرا طرفش نمیرفتم 
تا اینکه بالاخره دستم گرفتم و تو سه روز خوندمش
شهید علی اقا خیلی تو دلم نشستن
روایتهایی که از همسرشون نوشته شده خیلی ملموس و واقعی هستن 
دنبال کتاب های دیگه شون هستم و روایت های دوستان و شخصیتشون در جنگ 
ان شالله که شفیع ما باشن 
      

        کتاب جنایی معمایی قشنگ و نفس گیری بود 
اوایل کتاب یکم خشونتش زیاد بود و سعی می کردم ردشون کنم توصیف شکنجه ها رو 
با خودم گفتم نکنه تا آخر کتاب همین باشه 
ولی دیگه یکی دو بار تا آخر کتاب بیشتر از این صحنه ها نبود 
و قصه جذاب شد 
      

        کتاب با اینکه کمی سخت خوان بود ولی زیبا و روان زندگی امام را بر اساس مستندات تاریخی روایت کرده بود 
      

        داستان یک شهر و یک تیم  هاکی 
و اینکه چطور زندگی افراد این شهر کوچک به بازی تیمی وابسته هست 

      

        کتاب در غالب یک داستان خوب بود و فضای بیم و امید داشت 
ولی وقتی فکر می کنی که این قضیه ها احتمال زیاد از بیخ و بن دروغ هلوکاست هست و تلاش یهودیها برای مظلوم نمایی هست  دیگه داستان خوبی نیست برات .
مخصوصا با قضیه غزه و نسل کشی که صهیونیست ها راه انداختن حالت تهوع میگیری 
      

        تنهایی یک دختر نوجوان خارجی  وقتی کتاب میشه
      

        کتاب با موضوع و پردازش عجیبی بود 
حرفهای مرد دونده که معلوم بود تفکرات نویسنده است ،که می خواسته در غالب سخنرانی بگه ولی قدرت تخیل قوی داشته و گفته بیام کتابش کنم ، رو قبول ندارم و خیلی جاها اعصابم رو خورد می کرد .

      

        هر چند وقت یکباری چند تا داستانهاش رو می خونم و حالم خوب میشه باهاشون 
      

        شروع خوبی داشت و جذب کننده بود 
اطلاعاتش در مورد شیعه ها و دلایلشون هم عالی بود 
ولی خیلی یک دفعه ای تموم شد 
به عنوان داستان انتظار داری بیشتر به جنبه داستانیش پرداخته بشه که هنوز خیلی جا داشت 
      

        سفرنامه خوبی بود 
ولی جامع و کامل نه
بیشتر از باب محرم در سفر به آذربایجان خوشم آمد .
استفاده از تکه های سفرنامه های قدیمی ایده جالبی بود .