یادداشت فهیمه حدیدی

                +یادداشتی که نوشتنش برایم خیلی سخت است :

از خواندن چاپ اول کتاب ها خوشم می آید ، نوشتن اولین یادداشت هم شاید حس جالبی  داشته باشد. اینکه از نفرات اولی باشی که کتاب تازه از چاپ درآمده را میخوانی_ البته با اغماض زیاد و چشم پوشی از خوانده شدن چندباره متن قبل از چاپ توسط اهل فن و خوانش کتاب و هدیه شدنش در کنگره ها و ... و ..._ بهرحال برگه ها بوی تازگی می دهند.

رمان است ، به قلم آقای تشکری_خدا رحمتشان کند_ روایت های متعدد و موازی در رمان پیش می روند و ازین نظر متن کاملا فنی است و با هنرورزی سعی شده با فنون های رمان همراه باشد. شبیه شعرهای پر از آرایه است... تفکر کلی انگار میخواهد تقابل دو گروه باشد : مذهبی های ظاهری و مذهبی های واقعی، تقابل دین دار های بی تخصص و متخصص های بی دین ، نمی دانم! اصلا بگویم در نکوهش خشکه مقدس ها ...

تصویر ها کم و بیش ، خوب و ملموس اند اما خیلی باور نکردم آدم های رمان را ، واقعی ترین شان برای من شاید احمد بود_ با چندتا باگ و حرکت دور از شناختم البته_بگذریم! کتاب اهل مرز بندی آدم هاست و مرز بندی ناگزیر با شعار یا شبه شعارها همراه است . البته شاید نگاه من خیلی سر این قضیه گیر بدهد به متن ها ..باز هم بگذریم!..

شخص خودم را در هیچ یک‌از دسته های کتاب ندیدم ، نه بهنام بودم ، نه نصرو بودم ، نه احمد ، نه آقا مهدی ، نه سولماز ، نه ... پیوستگی کتاب با توجه به تعداد ماجراها قابل قبول بود برایم ، نسبتا پیوسته خواندمش و یکنواخت هم نبود‌. شروع نسبتا خوب ، میانه ماجرا کمی کند و کمی پیش از پایانش _به نظرم نقطه اوج روایت_ و خیلی از پایان کار بهتر بود .

پ،ن :
خدا رحمت کند شهید مهدی میرزایی را ...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
        
(0/1000)

نظرات

هیچ وقت با نثر سعید تشکری ارتباط نگرفتم،اما یکی از با اخلاق ترین نویسندگان حال حاضر بود که مرحوم شد
4
بنظرم نثر پیچیده ای دارن، از اون نوع پیچیده هایی که ابهام آوره و از خوشخوانی نوشته کم می کنه. ولی خب میانه ماجرا و پایان رمان هاشون همیشه به جایی که باید می رسه‌. از قلم شون چندتا عنوان خواندم و ابتدای همه شون این حس وای چرا مبهم میشه چرا راحت پیش نمیره رو یکم داشتم ،در نهایت اصولا خواننده رو راضی میکنن. خدا رحمت شون کنه ، ان شاالله که با صاحب داستان هاشون هم نشین بشن. خیلی اثرها در فضای تاریخی و اهل بیت دارن. 
دقیقا همینطوره ،مثلا جلال ،امیرخانی و ..نثرهاشون شسته رفته تره ،البته از دید بنده 
قسمت زیادش هم سلیقه است .
ولی خوب موضوعات و نوع پرداختشون به آنها ،مثلا قریب غریب ،بسیار بکر و فوق العاده است .اما نثرش به دلم نمی نشیند .از شاگردانشان از رفقای ما هستند ،خمیشه  به نیکی از او یاد می کنند ،همین برای یک نویسنده کافی است ،یا اینکه در حرم امام رضا ع دفن شود یا اینکه خادم حرم باشد 
@fahime_hadidi 
البته جلال رو‌باید به دوره خودش نگاه کرد و‌بنظرم جزو روان ها و خوشخوان ها به حساب می آیند. آقای امیرخانی هم تفاوت شان شاید برای رسم الخط مخصوص خودشون باشه ، یادمه یه نویسنده و کتابخوان با تجربه می گفت این جدا و‌سر هم نویسی های خاص امیرخانی مطالعه کتاب هاشونو برام پیچیده می کنه. اما باز برای من خیلی روان و خوش خوان بودن.شاید چون خیلی درگیر نحوه نوشتار متن ها نبودم. بنظرم حتی سبک نوشتن خلاقانه ای دارند.
@amirabbasshahsavarii 
دقیقا 
خلاقیت در متون امیرخانی موج می زند 
اما اگر امیرخانی را فقط به رسم الخط بشناسیم 
جفایی است بزرگ در حق او ...
@fahime_hadidi 
هیچ وقت با نثر سعید تشکری ارتباط نگرفتم،اما یکی از با اخلاق ترین نویسندگان حال حاضر بود که مرحوم شد