بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

پارسا اوحدی

@parsa.ohadi

137 دنبال شده

42 دنبال کننده

                      
                    
parsa.ohadi.haeri
@Parsaoh

یادداشت‌ها

نمایش همه
                قلم گابریل گارسیا مارکز به طرز دیوانه کننده ای بی نظیر است، در عین حال هم پیچیده است، هم روان و ساده. هم خشن و بی رحم، هم لطیف و شاعرانه.
شاید بتوان گفت مارکز خاص‌ترین داستان جنایی ای ‌که می توان نوشت را نوشته است. ماجرای یک قتل را جوری شرح می دهد و روایت می کند که هیچ کس تاکنون این‌قدر پراکنده و یک دست چیزی را تعریف نکرده.
در پایان هم با شاعرانگی و رئالیسم جادویی خاص خودش جوری بالاخره لحظه‌ی اتفاق را مستقیم تعریف می کند، که مخاطب تا مدت ها این پایان‌بندی و تصویرسازی آخر را فراموش نخواهد کرد.
***
نکته دیگر درباره گزارش یک مرگ، موضوعی است که درباره مرگ ایوان ایلیچ شاهکار تولستوی هم صادق است. این موضوع که: اصل، اتفاق و حادثه نیست؛ اصل، چگونگی اتفاق و حادثه است.
اتفاق، یعنی قتل سانتیاگو ناصر، از همان اول مشخص است، این چگونگی و ماجراهای پشت این اتفاق است که این اتفاق را حائز اهمیت می کند و داستان را تشکیل می دهد.
ظاهرا همیشه موضوع اتفاق و چگونگی اتفاق، مورد توجه بسیاری از نویسندگان بوده و هست و می‌شود نمونه های زیادی از آن را در ادبیات و هنر مشاهده کرد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

                کتاب شامل دو داستان (آخرین گرگ و هرمان) از کراسناهورکای (نویسنده مجارستانی و همکارِ فیلمنامه نویس بلا تار در آثار متاخرش) است که با فاصله حدودا بیست سال از هم نوشته شده اند اما شباهت هایی به هم دارند.
آخرین گرگ: فیلسوفی که دیگر نمی خواهد و نمی تواند فکر کند به طور اتفاقی وارد ماجرایی می شود...
کراسناهورکای با آن قلم استثنایی خود، داستانی روان، سر راست، در جاهایی بانمک و طنز و البته فلسفی را روایت می کند. روایتی از جهان راکد و دایره وار یک فیلسوف که درگیر ماجراهای جذاب و پر فراز و نشیبی می شود که نمی داند با آنها چه کار کند. در نهایت هم آن همه بالا و پایین و تلاش و تکاپو به هیچ جا ختم نمی شود و به رسم همیشگی کارهای بلا تار و کراسناهورکای دایره بسته می شود و هیچ چیز تغییر نمی کند.
هرمان: داستان هرمان دو بار روایت می شود. در دو نسخه، با دو زاویه دید متفاوت. اولی از دید دانای کل مستقیم به ماجرای شکارچی می پردازد، و در روایت بعدی همان اتفاق ها را از دید گروهی روایت می کند که به شهر داستان آمده و درگیر ماجرای شکارچی شده اند.
هر دو روایت ماجرایی فلسفی، عجیب، جنایی و شاید حتی ترسناک را روایت می کنند از شکارچی ای که دچار بحران فلسفی شده و تصمیماتی می گیرد، تغییرات هولناکی را در شغلش ایجاد می کند، اما در آنها هم دچار شک و بحران می شود.
در کل هر دو داستان پیچش های داستانی بی نظیری دارند و مخاطب را به فکر کردن و اندیشیدن وا می دارند، که این ویژگی تمام آثار کراسناهورکای در ادبیات و رفیق و همکارش بلا تار در سینماست.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها