محسن پناهی

محسن پناهی

@mohsen.panahi

2 دنبال شده

5 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        برداشت اول این که هرچند موضوع مهم عصیان شما را درگیر خود می‌کند اما برای من که مخاطب امروزم این متن از شعارزدگی رنج بسیار می‌کشد.

در نگاهی دقیق‌تر باید بگویم ویکی پدیا نوشته عصیان در سال 1924 چاپ شده است. بعد از جنک جهانی اول. یعنی هنگامی که بازماندگان جنگ، خود را طرد شده از دنیا درمی‌یابند. همین کهنه‌سربازها هسته‌‌های بنیادگرایی و راست افراطی را در سال‌های آینده تشکیل دادند. نازیسم و فاشیسم از همینجاها به عنوان یکی از سرچشمه‌های خود، جان گرفتند و تقویت شدند. در آن دهه، یک اثر «مثل فیلم نیبلونگن فریتز لانگ» غرور نابود شده‌ای را بازسازی می‌کند، یک اثر مثل عصیان روت، صدای حذف شده‌ی متلاشی شده‌ها را روایت می‌کند.
 جهان می‌خواست تجربه هولناک جنگ را پشت سر بگذارد و فراموش کند. مردم حتی نشانه‌های جنگ را با نوعی تنفر و انزجار پس می‌زدند و تحقیر می‌کردند. غافل از این که آن چه طرد می‌شود، جایی دقیقا عصیان می‌کند و بیرون می‌زند. تحقیر، محرک مهمی برای خشم است. این رمان در چنین بستر تاریخی، باارزش و با معنا می‌شود.
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها