محمدعلی

محمدعلی

@Mhmdali_abb

96 دنبال شده

39 دنبال کننده

            سر آن ندارد امشب که برآرد افتابی
تو خود آفتاب خود باش، طلسم کار بشکن
          
Mhmdali_abb
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

محمدعلی پسندید.
          بیگانه | آلبر کامو
• مترجم : امیر لاهوتی
• نشر :جامی
• چاپ سوم : 12,500 تومن
.
مورسو بعد از مرگ مادرش ناخواسته مرتکب کاری می شود که هیچ برنامه ریزی ای برای آن نکرده بوده. اطرافیان از کلمه هایی مثل سنگدل و بی احساس برای توصیف او استفاده میکنن و فقط خود مورسو میداند که چیست و از زندگی چه میخواهد، حتی از نظر او کشیش هم سخت در اشتباه است
.
⚠️نظر شخصی : داستان اینطوری شروع میشه : "امروز مامان مرد" همین یه جمله کافیه تا بفهمیم شخصیت اصلی کتاب چجور ادمیه.میدونم لازم نیست بگم قلم کامو بی نظیره ولی میگم :) اگه میخواید معنی  پوچ انگاری رو با پوست و استخوان احساس کنید این کتاب رو بخونید.ترجمه ای که من داشتم عالی بود کلمات به جا و درست استفاده شده بودن و همین زیبایی کتاب رو دو چندان کرد.
.
از قشنگى هاى كتاب : ‏به عقيده او بيمارى واقعی این سگ پیری بود و پیری هم دردی است که هرگز علاج پذیر نیست.
.
‏‎از پنجره راهرو نسیمی مرطوب می‌وزید. تنها صدای طپش قلبم را در گوش هایم می شنیدم. مدتی ساکت و بی حرکت به آن گوش دادم.
.
انسان حتی اگر روی نیمکت متهمان هم نشسته باشد، جالب است که حرف و سخن دیگران را درباره خودش بشنود.
.
همه مردم می دانند که زندگی به زحمت زیستن نمی ارزد. در سی سالگی مردن یا هفتاد سالگی چندان اهمیت ندارد. چون طبیعتاً، در هر دو صورت مردان و زنان دیگر زندگی شان را خواهند کرد. و این در طول هزاران سال ادامه خواهد داشت. به طور کلی، هیچ چیز روشن تر از این نبود. همیشه این من بودم که می مردم، چه حالا چه بیست ساله چه شصت ساله.
.
98/04/28
        

33