داستانش خیلی خوب بود و پایانش غیر قابل پیش بینی واقعا وقتی فهمیدم چیشد هنگ کرده بودم
نویسنده به خوبی ذهنمو گمراه کرد و  درآخر شگفت زده شدم 
لذت بردم از داستانش ولی توقع داشتم پایان بهتری ازاین داشته باشه
به هر حال این کتاب به افرادی که به ژانر جنایی و رمز آلود علاقه دارن پیشنهاد میکنم
          

            بسی جذاب و گیرا🥲
انقدری داستان هیجان‌انگیز بود که طی یک روز خوندم، معماهای ماجرا از اواسط کتاب کم‌کم حل شد و آخراش دیگه نابودکننده بود.
چون خیلی از فصل‌ها به گفت و گوی روان‌شناس و مراجعانش می‌پرداخت طبیعتا جذابیت بیشتری برام داشت‌‌.🔥
          

            همیشه اخر  نوشته های خانم فریدا مک فادن 
من و شگفت زده می‌کنه
کاملا غیر قابل پیش بینی...
برای یک بار خوندن کاملا ارزش داره 

          

            معمایی خوبی بود، نویسنده قشنگ ذهن خواننده رو گمراه میکنه و تهش یه چیزایی رو میشه که بهشون فکرم نکردی.

اما پابانش رو دوست نداشتم چون تازگی ها نویسنده های جنایی نویس تصمیم گرفته ان، ته کتابشون یه زندگی خوب و خوش و خندان برای قاتل ها در نظر بگیرن. چرا؟ واقعا این آدم مریض که به راحتی آدم میکشه لایق یه پایان خوب و خوشه؟🤔
          

            بشدتتتت خفنه
خیلی دوسش داشتم واقعااا اصلا حتی نمی تونستم حدس بزنم واییییییییییی خیلی معمایی و خفن بووودددد عاشقشممم
فریدا مک فادنننن تو فوق العاده اییییییییی
          

            در این دوران توی ژانر جنایی و معمایی خانم مک فادن حرف اول را می‌زند 
کتابای فوق العاده جالب و معمایی که آدم رو مجبور میکنه تا صفحه آخر اون کتاب رو بخونی و تا وقتی که چشماتو کور نکنی نمیتونی ازش دست بکشی 
هیچ وقت دروغ نگو اولین اثر ایشون بود که خوندم و جذب اثارشون شدم
          

            الان ساعت ۳ و ۸ دقیقه صبحِ و من همین الان کتاب و تموم کردم و فقط میتونم بگم برگ هایم :)
یعنی یکی از خفن تریییین کتابایی بود که تا حالا و خوندم و قشنگ میشه گفت یه شاهکاره طوری که وقتی به چند تا فصل آخر رسیدم اصلا باورم نمیشد که چه اتفاقی داره میوفته 
صد در صد پیشنهادی و اگه نخونینش یه چیز بزرگیو از  دست دادین بهتون قول میدم 
          

            داستانی پر کشش
نویسنده به خوبی میتونه ذهن خواننده رو گمراه کنه ولی اگه بعد از تموم کردنش دوباره پنجاه شصت صفحه اول رو بخونین، منطقی به نظر نمیرسه. 
اولش یه نظرم یکم شبیه سنگ کاغذ قیچی رسید و این رو از خانم مک فادن انتظار نداشتم و ایده اولیه هر دوشون یکی بود. در کل ارزش یکبار خوندن داره و به نظرم ۴.۴ ستاره براش زیاده. 
          

            وای خدای من!
در وصف این کتاب چی میتونم بگم؟! انقدر در طول خوندن کتاب حرص خوردم که نگم دیگه...
تریشیا و ایتن شش ماه است ازدواج کرده‌اند و برای خرید خانه‌ای خارج از شهر میروند اما برف زیاد آن‌هارا مجبور به ماندن در خانه می‌کند. در همان اوایل ورودشان متوجه حضور کسی درخانه می‌شوند و...
این دومین کتابی بود که از این نویسنده خواندم و پیشنهاد میکنم کسانی که از این کتاب خوششون اومد حتما " بخش دی" را بخوانند و یا حتی برعکس.
" هیچ‌وقت دروغ نگو" اصلا خسته کننده نبود؛ حسی که در زمان خواندنش داشتم سرشار از لذت بود. از اون مدل کتاب‌هاییِ که شمارو وادار میکنه از تمام کارهایتان بگذرید و هرچه زودتر به پایان و فهمیدن داستان نزدیک شوید.
من وقتی به اواسط کتاب رسیدم درمورد پایان کتاب بوهایی به مشامم خورد اما هرگز نمیتوانستم به قطعیت بگویم که دقیقا همین اتفاقی که مدنظر من است می افتد یا نه!
کتاب پر از بی عدالتی بود و خب فکر میکنم این کاملا با زندگی واقعی ما هماهنگی دارد.
(اصلا من زبونم قاصره هرچی بگم اسپویل میشه باید خودتون این کتاب جنایی محشر رو بخونین.)