بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

شکوفه های عناب

شکوفه های عناب

شکوفه های عناب

رضا جولایی و 1 نفر دیگر
4.1
24 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

23

انتشارات چشمه منتشر می کند:رضا جولایی، نویسنده ی صاحب سبک ادبیات ایران، در شکوفه های عناب باز هم به سراغ روایتی تاریخی رفته و آن را با خیال ورزی چند سویه‎ای پرداخته است. او با رمان های مشهورش، از جمله سوقصد به ذات همایونی و شب ظلمانی یلدا، یکی از مهم ترین نویسندگان امروز ایران به حساب می آید. کتاب داستان قتل روزنامه نگاری آزادی خواه، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، است. رمان با صحنه ی مویه ی زنی آغاز می شود که خبر مرگ روزنامه نگار جوان به او رسیده، زنی که عاشقش است. بعد قصه با فلاش بک ها و فلاش فورواردها، شخصیت هایی می سازد که هر کدام به نحوی با استبداد و فضای ملتهب تاریخ ایران گره خورده اند. جولایی قهرمان های خیالی خود را کنار شخصیت های واقعی تاریخی قرار داده و قصه می سازد. رمان بی وقفه داستان می گوید و پیش می رود. از مرگ و عشق و البته نفرت. رمانی که در اوج پختگی نوشته شده است و خواننده را ب سفری عجیب می برد.

لیست‌های مرتبط به شکوفه های عناب

یادداشت‌های مرتبط به شکوفه های عناب

            «انقلاب مشروطه» که اتفاقا این روزها بیشتر اسمش به گوشمان می‌خورد، نقطه‌ی عطف مهمی در تاریخ ایران است. آنقدر که نمی‌شود بدون شناختش، درک درستی از زمانه‌ی فعلی هم داشت. 
 «رضا جولایی» که بیشتر رمان‌هایش در دوره‌ی قاجار می‌گذرد، در این رمان به طور خاص به سراغ انقلاب مشروطه و یکی از شخصیت‌های مهمش به نام  «جهانگیرخان سوراسرافیل» رفته است.
شکوفه‌های عناب را دوست دارم، چون از نقطه ضعفهای بسیاری از داستان‌های تاریخی مبرا است :

تمرکز نویسنده روی داستان گفتن است، نه شهوت ارائه‌ی اطلاعات تاریخی دارد، نه بیان حرفهای سیاسی و شعارهای تاریخی.

 زبانِ شخصیت‌ها واقعا متعلق به زمانه‌ی خودشان است و مثل خیلی از فیلم‌ها و کتاب‌ها فکر نمی‌کنیم شخصیت‌ها از تهران ۱۴۰۰ یک تک پا رفته‌اند دوره‌ی قاجار نقششان را بازی کنند و برگردند!

اطلاعات تاریخی بسیار جذابی از زندگی عامه‌ی مردم ارائه می‌دهد. 

داستان گیراست، شما را با خودش همراه می‌کند، می‌خنداند، می‌گریاند، ناامید می‌کند، به شوق می آورد و وقتی تمام می‌شود متوجه می‌شوید با شرایط سیاسی و اجتماعی دوره‌ی مشروطه و چند شخصیت مهم آن دوران آشنا شده اید بی آنکه تاریخ خوانده باشید.

          
            اولین کتابی ک در سال جدید به پایان رسوندم 
شکوفه های عناب نوشته ی رضا جولایی
اولین کتابی بود ک از ایشون میخوندم .البته به لطف طاقچه و رادیو گوشه نسخه صوتی کتاب با صدای #داریوش _فرهنگ و گلاره عباسی گوش کردم. 
بزرگترین لطف خوندن رمان های در بستر تاریخ اینه که یادتون میاره یک برگه هایی از گذشته ست که یا فراموشش کردیم یا ازش به راحتی گذشتیم ، حالا بهترین زمان که میتونید بخونید و آگاه بشید.
داستان اواسط طولانی کشدار میشه اما چهار فصل آخر و جمع بندی کتاب عالی عالی و عالیه...
موسیقی انتخابی آغاز و پایان هر فصل اینقدر شنیدنی و لذت بخش که کلی غصه خوردم ک چرا زندگی در شرایط واقعیش موسیقی نداره؟؟
امیدوارم فرصتی باشه بازم بتونم از آقای #رضاجولایی
کتاب بخونم.
پ.ن : نمیخوام خیلی راجع ب داستان توضیح بدم اما قصه راجع به میرزاجهانگیرخان شیرازی یا همون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل روزنامه نگار هستش 

پ.ن۲: نادرخان ابراهیمی میگه: 
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود 

پ‌ن۳: تاریخ بخونیم
          
            شکوفه‌های عناب، پرسه در هوای شهدای آزادی

رمان «شکوفه‌های عناب» رضا جولایی، پرسه‌ای داستانی گرداگرد واقعه باغشاه و قتل شهدای آزادی‌خواه مشروطه پس از به توپ بستن مجلس است. پرسه‌ای که گاه از زبان همسر جهانگیر میرزا صور اسرافیل روایت می‌شود و گاه از زبان قزاق مزدور و گاه از زبان سرباز روسی که در فرار از آنچه در خاک خود کرده به خاک ایران پناه آورده است. هر فصل به یکی از این روایت‌ها (و روایت‌هایی دیگر) می‌رود و هر روایت رفت و برگشت‌هایی زمانی دارد، تو گویی در کلان‌روایت اصلی، هر بار دوربین از سویی به واقعه باغشاه دور و نزدیک می‌شود و در زمان جلو و عقب می‌رود. داستان گاه (همچون پایان فصل اول) تصاویری درخشان دارد و گاه روایت پیشینه و قصه‌ای است از زبان وجدانی دردمند که به سادگی نقل می‌شود بی آن که قرار باشد در ساختار کلی پیرنگ رمان چرخ‌دنده‌ای را بچرخاند. از سوی دیگر فضاسازی‌های گاه قدرتمند رمان این فرصت را به خواننده می‌دهد که به تمامی در حال و هوای ایران مشروطه و روسیه تزاری نفس بکشد، بو کند، قدم بزند و به تماشا بایستد، به قعر جنگلی زمستانی و برف‌گیر بخزد یا در کوه‌های شمال تهران و خانه‌های قدیمی شیراز ساعتی را سر کند. صد البته که رمان برای کسی که عمری آرزوی هم‌پرسگی با آزادیخواهان عصر مشروطه در دلش مشت کوبیده باشد و دلتنگی برای فضای هرچند پر تب و تاب اما خاطره‌انگیز آن دوران، خیالِ روزها و شب‌هایش بوده باشد فرصتی از دست ندادنی است.