پارچه فروش عاشق (مجموعه یادداشت ها)

پارچه فروش عاشق (مجموعه یادداشت ها)

پارچه فروش عاشق (مجموعه یادداشت ها)

3.6
10 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

12

ناشر
نیماژ
شابک
9786003671294
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1397/7/18

توضیحات

کتاب پارچه فروش عاشق (مجموعه یادداشت ها)، نویسنده محمد صالح علا.

یادداشت‌ها

          یاداشت‌های محمد صالح علا با برخورد به امواجِ بلند قد و دشوارِ دریای سرنوشت در روزهای  دور، و با دردی عمیق ناشی از یک بیماری نادر، آغاز می‌شود؛ با صحبت از «زندگی چیزی نیست جز ملال» در کودکی‌اش، با بیماری‌ای که معلوم نمی‌شود چیست، از کجا آمده و در روزهای آغازین بلوغ به کجا می‌گریزد؟ راستش خیلی از  حرف‌های این مجموعه را فقط نویسنده می‌فهمد و بس...
از میان تمام تجربه‌هایش، تنها مسابقات شعرخوانی در دبیرستان البرز و ملاقات با سیمین بهبهانی بود که من و آقای صالح علا را  به یک میزان سر شوق آورد. دلبستگی‌اش به رمان با «ژان وال‌ژان»  و ایفای نقش‌ش در تئاتر دانش‌آموزی ، شبیه روزگار من با کتاب «قصه جزیره گنج‌ها» بود و جبران تمام عاشقانه‌های بد پایان‌َش با «رگبار» بهرام بیضایی مرا یاد اواسط آبان‌‌ِ عاشقی‌ام انداخت.
دوستش داشتم و نداشتم، می‌فهمیدم و نمی‌فهمیدم‌َش؛ شاید روزی دوباره یادداشت‌های‌َش را بخوانم و  آن وقت از «بوهیمین‌ها و اتحادیهٔ ابلهان» سر‌ دربیاورم.
پیشنهادش نمی‌کنم اگر فلسفه، سینما، شعر، تاریخ و دیوانگی را نمی‌پسندید. 
        

6

          #کتاب_خواندم
#پارچه_فروش_عاشق
محمدصالح علا را با تیتراژ سمت خدا می شناسیم.. کاش من همه بودم با همه دهان هاتو را صدا می زدم.
صالح علا قلم لطیفی دارد، آنقدر لطیف که اگر بخوام نگاه جنسیتی داشته باشم این همه لطافت به یک مرد نمی خورد..
آخوند زاده است وآن طور که خودش می گوید درکودکی برای مدت طولانی بیمار بوده.. وازآن زمان نگاهش به دنیا تغییرمی کند.
کتاب خوبی بود.
5از 5

بخشی از کتاب:
*به همان اندازه که اشخاص باشعور به خودشان شک دارند، اشخاص بی شعور به خودشان اطمینان دارند.
*ترانه سازی کارخانه ی رویا سازی است.
*نوشتن وصیت نامه و درخواست ازخانواده ام که برای من درشب جمعه اندیشه خیرات کنند، وکتاب هایم را به مستحق فرهنگی_هنری بدهند.
*اگر زندگی ادامه داشت عکس العمل عاشق هاوشاعرها دیدنی بود.
*البته من شب ها بیدارم چون اصلا نان آور شب ام،کمی هم مجنون ام که گفت:مجنون کسی است که چشم داردوخواب اش نمی برد.*
و...
(به طاقچه خیانت کردم ودر فیدیبو خواندم) 
رمضان المرضم. 
        

1