بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

موکب آمستردام

موکب آمستردام

موکب آمستردام

بهزاد دانشگر و 2 نفر دیگر
3.8
45 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

89

خواهم خواند

16

کتاب موکب آمستردام، مترجم هادی پورزعفرانی.

لیست‌های مرتبط به موکب آمستردام

پادشاهان پیاده: خرده روایت هایی از زیارت اربعینسر بر خاک دهکده: روایت یک نویسنده از راهپیمایی اربعین به همراه چهار محافظش!خس بی سر و پا (سفرنامه ی اربعین 1436 ه.ق.)

کوله بار اربعین

19 کتاب

پیاده روی اربعین از آن جنس وقایعی ست که چندان نمی شود در قاب روایت آورد ، هرچقدر کادر ببندی و داستان و خاطره و سفرنامه اش را تهیه کنی ، باز هم اندازه دریچه دوربین و پهنای قلم توست! یک قصه است از قصه میلیون ها انسان ... همان قصه را هم می شود با دلتنگی و دلنوشته طور نوشت ، می شود سفرنامه باشد ، می شود معارف دینی و تربیتی را چاشنی روایت کرد و حتی می توان با نمک طنز از اربعین گفت ... چرا که اربعین وسعت عجیبی دارد ، در همه این قالب ها جا می شود و هیچ یک‌از این قالب ها نیست! کتاب های اربعینی را با این نیت بخوانیم که انگیزه راهی شدن باشند.. یعنی روایت ها منشا انگیزه و خواستن باشند نه ملاک شناخت و قضاوت ، که برای درک مشایه باید کوله اربعینی آماده کرد ، عمود ها را لمس کرد ، جاده نجف تا کربلا را قدم زد و غبار راه را عمیق نفس کشید ... خاطره و سفرنامه : ۱ تا ۹ خاطرات با کمی چاشنی زنانه : ۱۰ و ۱۱ با نمکِ طنز : ۱۲ و ۱۳ درباره جایگاه و معرفت اربعین : ۱۴ تا ۱۶ کمی رمان : ۱۷ تا ۱۹

یادداشت‌های مرتبط به موکب آمستردام

مهدی

1401/03/10

            از قبل دوست داشتم چن تا از کتاب‌هایی که آقای دانشگر روایت کرده رو بخونم. از «موکب آمستردام» شروع کردم چون جزو کتاب‌های طاقچه‌بینهایت بود. حالا دارم «پادشاهان پیاده» رو از فیدیبو می‌خونم.
حدس می‌زنم «موکب آمستردام» نسبت به بقیهٔ کتاب‌های نویسنده، ضعیف‌تر باشه. روایت‌ها خیلی ساده و ابتدایی‌یه. انگار افراد یکی‌یکی پشت تریبون می‌آن و حرف می‌زنن. خب بین‌شون حرفای بی‌ربط، تفسیر به رأی، برداشت‌های شخصی، پرت‌وپلا و پرگویی هم وجود داره؛ اما صداقت و شفافیتی بین گفته‌ها موج می‌زنه که چن جا تحت تأثیر قرار گرفتم.
شاید اگه من جای نویسنده بودم، بعضی روایت‌های کتاب رو حذف می‌کردم و به چند روایتِ دیگهٔ کتاب بیش‌تر می‌رسیدم تا آخته‌تر و پرداخته‌تر بشن.
مظلومیتی که در روایت‌های برادران و خواهران افغانستانی نسبت به تبعیض‌هایی که از طرف ما ایرانی‌ها به‌شون تحمیل شده، خیلی‌خیلی ناراحت و خجالت‌زده‌م کرد. متأسف‌م.
ان‌شالله که این گفتن‌ها و خوندن‌ها و شنیدن‌ها سبب بشه آدم‌های آدم‌تری، شیعیان به‌تری باشیم.
          
مظفری

1401/08/22

            بسم‌الله
معلوم نیست مبدا سفر کجاست...
مگر مهم است سفر از کجا آغاز می‌کنی،
چه فرقی دارد اهل کدام سرزمینی.

حب‌الحسین یجمعنا فی کربلاء یوم الاربعین
ان‌شاءالله

اگر تنها دلیل یکی‌بودن، همدل‌شدن و باهم بودن، همین یک خط باشد، کافی است الی‌یوم‌القیامة

پ.ن۱: بخوانید، هر دو کتاب‌را. فرق چندانی ندارند. جز اینکه موکب آمستردام، فقط روایت عشاقی را نقل می‌کند که از قاره‌سبز به جاده اربعین رسیدند.

پ.ن۲: شاید یکی از روایت‌ها، بالاخره راهیتان کرد تا دعاهایمان را جامه عمل بپوشانیم: بابی انتم و امی و نفسی و مالی و ولدی... چرا بهانه مالی بیاوریم، بچه‌کوچک را مانع بدانیم و هزار دلیلی که در برابر  عظمت امام، گم می‌شود.

پ.ن۳: خودتان را به زمان و مکان اربعین برسانید.

پ.ن۴: چقدر نام و تصویرسازی کتاب موکب امستردام، دوست‌داشتنی و دلنشین است. جلد کتاب پادشاهان پیاده نیز هوشمندانه انتخاب شده، هر چند نام کتاب را دوست ندارم.

پ.ن۵: گاهی قلم از روایت باز می‌ماند و به تکرار می‌افتد و صفحات جلو نمی‌رود. خصوصاً در میانه کتاب پادشاهان‌پیاده... مهم نیست. انقدر روایت این آدم‌ها شیرین و خواندنی است که کتاب را یک نفس تمام کنی.