ناکدبانو: رمان

ناکدبانو: رمان

ناکدبانو: رمان

سوفی کینسلا و 2 نفر دیگر
3.3
27 نفر |
18 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

53

خواهم خواند

25

سامانتا یک وکیل باهوش، جسور و پراستعداد است که حتا نمی داند چطور تخم مرغ را آب پز کند یا ماشین لباسشویی را راه بیندازد. تنها چیزی که برای او اهمیت دارد کارش است. قرار است در شرکتی که سال ها در آن کار کرده سهامدار شود، چیزی که همیشه آرزویش را داشته است. اما، در پی یک اشتباه، ناگهان همه چیز شکل دیگری به خود می گیرد و اتفاقاتی می افتد که آرامش سامانتا را به هم می ریزد. او در موقعیتی غیرمنتظره قرار می گیرد و زندگی جدیدی را در خانه ای آغاز می کند. سامانتا به دلایل خاص و غیرمنتظره ای عاشق زندگی جدیدش می شود. آیا ممکن است اهالی خانه به راز او پی ببرند؟ اگر بتواند دوباره به زندگی سابقش برگردد، آیا این کار را خواهد کرد؟ «ناکدبانو» در مورد زن جوان پرکاری است که متوجه می شود در زندگی چیزهایی مهم تر از کار کردن هم وجود دارد و به تدریج یاد می گیرد از چیزهای کوچک زندگی لذت ببرد. این کتاب طنز جذاب برای سرگرم کردن و خنداندن مخاطب نوشته شده است، اما حاوی پیامی مهم است: لزوم برقراری تعادل بین کار و زندگی.

لیست‌های مرتبط به ناکدبانو: رمان

یادداشت‌های مرتبط به ناکدبانو: رمان

                ناکدبانو برای من کتابی فوق العاده شیرین و کامله!
یک رمان که هم کمدی ، هم عشق ، هم تلاش زیاد نقش اول توش گنجونده شده!
انقدر قشنگ همه ی جنبه ها و استرس فرد رو توصیف کرده که واقعا حسش به آدم منتقل میشه :))

اینکه در یک دو راهی قرار میگیره در انتهای داستان و در آخر اون کاری رو میپذیره که شاید خیلیامون به علت ریسک بالایی که داره انجام ندیم باعث شد واقعا به نویسنده و طرز فکرش امیدوار بشم و یک کتاب دیگه هم ازش بخونم!(البته اگر خودش هم همین کار رو کرده باشه!)

درس بزرگی که این کتاب میتونه به آدم بده اینه که انجام اون کاری که دوست داریم میتونه صد برابر بهتر از تحمل کردن استرس کارهای اداری و پشت میز نشینی و ... باشه که البته در واقعیت قبول کردن این قضیه و انجام دادنش خیلی سخته:)
کتابش واقعا برای من قشنگ ترین کتابی بود که در اون زمان از زندگیم خوندم:))
به نظرم اگر به رمان علاقه دارید حتما حتما این کتاب رو بخونید.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

homa

1402/05/06

                📗❤️اول بگم که یه رمان فوق العاده طنزه و یه خرده هم رمانتیکه درمورد:👈🏻 سامانتا سویتینگ وکیل حرفه ای یه شرکت فوق العاده معروف توی لندنه که تمام هدفش اینه که بعد از سالها کار و تلاش بی وقفه یکی از سرمایه دارای همین شرکتی بشه که داره توش کار می کنه. اما همین وکیل حرفه ای با ضریب هوشی بالا، نمی تونه حتی  تخم مرغ آبپز کنه یا ماشین‌لباس شویی رو روشن کنه!!!! [مثل خودم🤣🤦🏻‍♀️]
یه روز اشتباهی رخ می ده که زندگی سامانتا رو بهم می ریزه و مجبورش می کنه مدتی رو توی یک خونه زندگی کنه و کارهایی رو بکنه که قبلا اصلا انجام نمی داده. بعد از مدتی متوجه می‌ شه که عاشق زندگی جدیدش شده و...
---و درون مایه اصلی داستان که درمورد لزوم برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصیه---📗📚

پی نوشت:♡♡♡
اولین تجربه از نشر باسلیقه ی نون!
کل داستان یه حس شیرین داشت. تقریبا وقتایی که از دانشگاه میومدم خونه و می خواستم خستگی بگیرم می خوندمش و جون می گرفتم؛ و حالا که تموم شده گرچه دلم گرفته ولی مثل بیدار شدن از یه خواب خوب، پر از حس خوشایندم.😇
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.