پس لرزه

پس لرزه

پس لرزه

هاروکی موراکامی و 1 نفر دیگر
3.2
30 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

50

خواهم خواند

13

اقتصاد کشور روزبه روز رونق بیشری می گرفت و پول مردم از پارو بالا می رفت که ناگهان زلزله شد. زلزله برای شخصیت های پس لرزه پژواکی از گذشته ای است که سال ها پیش مدفون کرده اند. ساتوسکی سی سال از عمرش را در نفرت از مردی به سر برده که او را از بچه دار شدن محروم کرده. آیا کینه ی سخت او بوده که فاجعه ی زلزله را به بار آورده؟ پدر و مادر جونپی، که او را از خود طرد کرده بودند، در کوبه زندگی می کنند. آیا باید به آن ها زنگ بزند و جویای حال شان شود؟ میاکه خانواده اش را رها کرده تا بتواند در ساحلی ده ها کیلومتر دورتر از زادگاهش کنده های شعله ور درست کند. سالای چهار ساله هر شب کابوس «مرد زلزله ای» را می بیند که می خواهد او را در یک جعبه ی کوچک بچپاند. کاتاگیری از سرِ کار برمی گردد و در خا نه اش با قورباغه ی عظیم الجثه ای برخورد می کند. قورباغه ادعا می کند مأموریت دارد توکیو را از شرِ کرم غول پیکری نجات دهد. او می گوید; «وقتی کرم عصبانی می شه، زلزله درست می کنه. و الان هم خیلی خیلی عصبانیه.» این مجموعه داستان اثر یکی از بزرگ ترین نویسنده های در قید حیات دنیاست که خشونت پنهان زیر پوسته ی ژاپن مدرن را کالبد شکافی می کند.

یادداشت‌های مرتبط به پس لرزه

            گفتار اندر معرفیِ کتاب
گفتار اندر معرفیِ کتاب
بعد زلزله(افتر کوئِک)، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از شش داستانِ کوتاه به نام‌های (بشقاب پرنده در کوشیرو، اتویی در چشم‌انداز، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند، تایلند، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد، شیرینی عسلی) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «جی رابین» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

گفتار اندر داستان‌های کتاب
زلزله‌ای مهیب در سال ۱۹۹۵میلادی شهرِ «کوبه» ژاپن را لرزاند و هزاران کشته و ویرانی‌های گسترده از خود بر جای گذاشت.
در این کتاب شش داستان کوتاه وجود دارد که در هر کدام زندگیِ شخصیت‌های داستان‌ها متاثر از این واقعه‌ی هولناک دست‌خوش تغییراتی گردیده است.

داستانِ اول، بشقاب پرنده در کوشیرو و ماجرای مردی میانسال به نامِ «کومورا» که با همسرِ خود زندگیِ متعارف و نرمالی دارد و روزی به خانه برمی‌گردد و متوجهِ عدمِ حضورِ همسرش در خانه می‌شود و یادداشتی که روی یخچال برای او باقی گذاشته: من می‌روم و دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گردم... !

داستانِ دوم، اتویی در چشم انداز و ماجرای مردی چهل و اندی ساله به نامِ «میاکو»، ترس‌ِ درونی او از مرگ در یخچال، ماجرای اتویی که اتو نبود و زندگیِ‌ او ... !

داستان سوم، همه‌ی پسر‌های خدا حق دارند برقصند و پسری به نامِ «یوشیا» که با مادرش زندگی‌ می‌کند و به گفته‌ی مادرش او فرزندِ خداست! 
مادر با پسرش رابطه دارد و روزی در ایستگاهِ قطار یوشیا با خدا(پدرش) روبرو می‌شود و او را با نشانه‌ای که از مادرش شنیده می‌شناسد یعنی لاله‌ی یکی از گوش‌هایش که سگ خورده... !

داستان چهارم، تایلند و خانم دکتری به نامِ‌«ساتسوکی» که از همسرش جدا شده و به جهت یک همایش پزشکی به تایلند سفر می‌کند. او آرزو می‌کند همسرش که در شهر کوبه زندگی می‌کند در زلزله کشته شده باشد و در این سفر تصمیم می‌گیرد پس از برگزاری همایش یک هفته‌ای به خودت استراحت داده و در آنجا... .

داستان پنجم، ابرقورباغه‌ای که توکیو را نجات داد و مردی چهل ساله به نامِ «کاتاگیری» که کارمندی در بخش تسهیلات یک بانک است و روزی که به خانه برمی‌گردد می‌بیند در خانه‌ی او قورباغه‌ای با طول تقریبیِ ۱۸۰سانتی‌متر منتظر اوست و… .

داستان ششم، شیرینی عسلی و یک مثلثِ عشقی بینِ «جونپی» و «سایوکو» و «تاکاتسوکی» به همراه یک ختر دوست‌داشتنی به نامِ «سالا» که چشم انتظارِ زندگیِ خوش و خرمِ دو خرس چشم‌هایش رو بست و در آغوشِ مادر آرام گرفت ... .

توصیه‌ نامه
برای داستانِ سومِ این کتاب یعنی «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» فیلمی با اقتباس از این داستان به همین نام ساخته‌ شده است که تماشای آن برای علاقه‌مندانِ موراکامیِ عزیز و دوست‌داشتنی خالی از لطف نیست. 
این داستان داستانِ بسیار ساده اما عمیقی‌ست اما موراکامی آن‌را همانند تمامِ آثارِ خود، داستانِ بسیار پیچیده‌ و عمیقِ خود را به ساده‌ترین شکل ممکن به روی کاغذ آورده و حتی اگر در کتاب سوال یا ابهامی برای خواننده به وجود آمده باشد با دیدنِ این فیلم مرتفع خواهد شد.
درصورتیکه علاقه‌مند به تماشای فیلم هستید، می‌توانید در پست‌های بعدی همین کانال آن‌را به همراه زیرنویس فارسی که برایش ساخته‌ام دانلود و تماشا نمایید.

نقل‌قول نامه
"مهم نیست سفرِ آدم چقدر طولانی باشد، آدم هیچ‌وقت نمی تواند از دستِ خود فرار کند."

"جوان بودن آسان نیست."

"غرقِ در بوی آتش چشم‌هایش را بست. با خود فکر کرد، من هیچوقت نمی‌توانستنم با این آدم زندگی کنم. هیچ‌وقت نمی توانستم درونِ قلبش نفوذ کنم اما حالا می‌توانم همراهش بمیرم."

"اگر این‌که خدا انسان را امتحان کند درست است، چرا انسان خدا را امتحان کند خطاست؟"

"زندگی کردن و مردن به یک اندازه مهم هستند، اگر تمام نیروی خود را صرف زندگی کردن کنید دیگر نمی‌توانید مرگِ خوبی داشته باشید."

“ترس واقعی، ترسی‌ست که آدم در ذهن خود آن‌را حس می‌کند.”

“ارزش نهاییِ زندگیِ ما را نه چگونگیِ برد‌های ما بلکه چگونگیِ شکست‌های ما نشان می‌دهد.”

“همه‌ی چیزهایی که با چشم‌هایمان می‌بینیم لزوما واقعی نیستند!”

"ما آدما گاهی اوقات دلمون می‌خواد همه‌چیز رو دور بیندازیم."

"آدم تا وقتی زنده هست، هر کدام از اندام‌های بدنش با دیگری فرق دارند اما زمانی که می‌میرد همه تبدیل به یک چیز می‌شوند. فقط پوست و استخوانِ به دردنخور!"

"پیدا کردن شخصی که در جاده‌ی پرسنگلاخِ زندگی از اعماقِ قلب دوستش داشته باشیم، کاملا متفاوت از پیدا کردن یک دوستِ بی ارزش است."

کارنامه
همانندِ تمامِ مجموعه‌های داستان کوتاهی که خوانده‌ام، ابتدا برای هر داستان به شرح زیر امتیاز جداگانه داده‌ام:
بشقاب پرنده در کوشیرو ۴ستاره، اتویی در چشم‌انداز ۵ستاره، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند ۵ستاره، تایلند ۳ستاره، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد ۳ستاره، شیرینی عسلی ۴ستاره.
سپس از مجموع امتیازات که ۲۴ستاره بود برای ۶ داستان میانگین آن را برای کل کتاب یعنی ۴ستاره منظور نموده‌ام.

دانلود نامه
فایلِ ای‌پابِ کتاب به زبان انگلیسی، فیلمِ «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» که اقتباسی از سومین داستانِ‌کتاب است و زیرنویسِ‌ فارسی که به دلیل نبود زیرنویسِ فارسی برای این فیلم ساخته‌ام را در کانال تلگرام آپلود کرده‌ام و در صورت نیاز می‌توانید آن‌‌هارا از لینک‌های زیر دانلود نمایید:

لینک فایل کتاب
https://t.me/reviewsbysoheil/224
لینک فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/225
لینک زیرنویس فارسی فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/226
          
            گفتار اندر معرفیِ کتاب
گفتار اندر معرفیِ کتاب
بعد زلزله(افتر کوئِک)، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از شش داستانِ کوتاه به نام‌های (بشقاب پرنده در کوشیرو، اتویی در چشم‌انداز، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند، تایلند، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد، شیرینی عسلی) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «جی رابین» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

گفتار اندر داستان‌های کتاب
زلزله‌ای مهیب در سال ۱۹۹۵میلادی شهرِ «کوبه» ژاپن را لرزاند و هزاران کشته و ویرانی‌های گسترده از خود بر جای گذاشت.
در این کتاب شش داستان کوتاه وجود دارد که در هر کدام زندگیِ شخصیت‌های داستان‌ها متاثر از این واقعه‌ی هولناک دست‌خوش تغییراتی گردیده است.

داستانِ اول، بشقاب پرنده در کوشیرو و ماجرای مردی میانسال به نامِ «کومورا» که با همسرِ خود زندگیِ متعارف و نرمالی دارد و روزی به خانه برمی‌گردد و متوجهِ عدمِ حضورِ همسرش در خانه می‌شود و یادداشتی که روی یخچال برای او باقی گذاشته: من می‌روم و دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گردم... !

داستانِ دوم، اتویی در چشم انداز و ماجرای مردی چهل و اندی ساله به نامِ «میاکو»، ترس‌ِ درونی او از مرگ در یخچال، ماجرای اتویی که اتو نبود و زندگیِ‌ او ... !

داستان سوم، همه‌ی پسر‌های خدا حق دارند برقصند و پسری به نامِ «یوشیا» که با مادرش زندگی‌ می‌کند و به گفته‌ی مادرش او فرزندِ خداست!
مادر با پسرش رابطه دارد و روزی در ایستگاهِ قطار یوشیا با خدا(پدرش) روبرو می‌شود و او را با نشانه‌ای که از مادرش شنیده می‌شناسد یعنی لاله‌ی یکی از گوش‌هایش که سگ خورده... !

داستان چهارم، تایلند و خانم دکتری به نامِ‌«ساتسوکی» که از همسرش جدا شده و به جهت یک همایش پزشکی به تایلند سفر می‌کند. او آرزو می‌کند همسرش که در شهر کوبه زندگی می‌کند در زلزله کشته شده باشد و در این سفر تصمیم می‌گیرد پس از برگزاری همایش یک هفته‌ای به خودت استراحت داده و در آنجا... .

داستان پنجم، ابرقورباغه‌ای که توکیو را نجات داد و مردی چهل ساله به نامِ «کاتاگیری» که کارمندی در بخش تسهیلات یک بانک است و روزی که به خانه برمی‌گردد می‌بیند در خانه‌ی او قورباغه‌ای با طول تقریبیِ ۱۸۰سانتی‌متر منتظر اوست و… .

داستان ششم، شیرینی عسلی و یک مثلثِ عشقی بینِ «جونپی» و «سایوکو» و «تاکاتسوکی» به همراه یک ختر دوست‌داشتنی به نامِ «سالا» که چشم انتظارِ زندگیِ خوش و خرمِ دو خرس چشم‌هایش رو بست و در آغوشِ مادر آرام گرفت ... .

توصیه‌ نامه
برای داستانِ سومِ این کتاب یعنی «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» فیلمی با اقتباس از این داستان به همین نام ساخته‌ شده است که تماشای آن برای علاقه‌مندانِ موراکامیِ عزیز و دوست‌داشتنی خالی از لطف نیست.
این داستان داستانِ بسیار ساده اما عمیقی‌ست اما موراکامی آن‌را همانند تمامِ آثارِ خود، داستانِ بسیار پیچیده‌ و عمیقِ خود را به ساده‌ترین شکل ممکن به روی کاغذ آورده و حتی اگر در کتاب سوال یا ابهامی برای خواننده به وجود آمده باشد با دیدنِ این فیلم مرتفع خواهد شد.
درصورتیکه علاقه‌مند به تماشای فیلم هستید، می‌توانید در پست‌های بعدی همین کانال آن‌را به همراه زیرنویس فارسی که برایش ساخته‌ام دانلود و تماشا نمایید.

نقل‌قول نامه
"مهم نیست سفرِ آدم چقدر طولانی باشد، آدم هیچ‌وقت نمی تواند از دستِ خود فرار کند."

"جوان بودن آسان نیست."

"غرقِ در بوی آتش چشم‌هایش را بست. با خود فکر کرد، من هیچوقت نمی‌توانستنم با این آدم زندگی کنم. هیچ‌وقت نمی توانستم درونِ قلبش نفوذ کنم اما حالا می‌توانم همراهش بمیرم."

"اگر این‌که خدا انسان را امتحان کند درست است، چرا انسان خدا را امتحان کند خطاست؟"

"زندگی کردن و مردن به یک اندازه مهم هستند، اگر تمام نیروی خود را صرف زندگی کردن کنید دیگر نمی‌توانید مرگِ خوبی داشته باشید."

“ترس واقعی، ترسی‌ست که آدم در ذهن خود آن‌را حس می‌کند.”

“ارزش نهاییِ زندگیِ ما را نه چگونگیِ برد‌های ما بلکه چگونگیِ شکست‌های ما نشان می‌دهد.”

“همه‌ی چیزهایی که با چشم‌هایمان می‌بینیم لزوما واقعی نیستند!”

"ما آدما گاهی اوقات دلمون می‌خواد همه‌چیز رو دور بیندازیم."

"آدم تا وقتی زنده هست، هر کدام از اندام‌های بدنش با دیگری فرق دارند اما زمانی که می‌میرد همه تبدیل به یک چیز می‌شوند. فقط پوست و استخوانِ به دردنخور!"

"پیدا کردن شخصی که در جاده‌ی پرسنگلاخِ زندگی از اعماقِ قلب دوستش داشته باشیم، کاملا متفاوت از پیدا کردن یک دوستِ بی ارزش است."

کارنامه
همانندِ تمامِ مجموعه‌های داستان کوتاهی که خوانده‌ام، ابتدا برای هر داستان به شرح زیر امتیاز جداگانه داده‌ام:
بشقاب پرنده در کوشیرو ۴ستاره، اتویی در چشم‌انداز ۵ستاره، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند ۵ستاره، تایلند ۳ستاره، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد ۳ستاره، شیرینی عسلی ۴ستاره.
سپس از مجموع امتیازات که ۲۴ستاره بود برای ۶ داستان میانگین آن را برای کل کتاب یعنی ۴ستاره منظور نموده‌ام.

دانلود نامه
فایلِ ای‌پابِ کتاب به زبان انگلیسی، فیلمِ «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» که اقتباسی از سومین داستانِ‌کتاب است و زیرنویسِ‌ فارسی که به دلیل نبود زیرنویسِ فارسی برای این فیلم ساخته‌ام را در کانال تلگرام آپلود کرده‌ام و در صورت نیاز می‌توانید آن‌‌هارا از لینک‌های زیر دانلود نمایید:

لینک فایل کتاب
https://t.me/reviewsbysoheil/224
لینک فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/225
لینک زیرنویس فارسی فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/226
          
            نویسنده هایی که عاشق‌های زیادی دارند را معمولا تا جایی که زورم برسد، با عاشقانشان تنها می‌گذارم. این است که برای موراکامی خواندن، سال‌ها صبوری کردم‌. گذاشتم 《کافکا در کرانه》به‌دست‌های کافه‌ها و مترو و صفحه های اینستاگرام، موراکامی را کمی رها کنند تا سر فرصت من کتابی از او باز کنم. اتفاقا دلم هم نمی‌خواست اولین کتاب، آن مشهورترینش باشد.
《بعد زلزله》 من را در صفحات ابتدایی، یاد خیلی‌ها انداخت. یاد عباس کیارستمی و زلزله‌ی منجیل، یاد ناتسومه سوسه‌کی و شکلی که از جهان داستانش می شناسم، یاد دنیای جزئیات روابط در داستان‌های کارور و جومپا لاهیری و آلیس مونرو که همه محبوب منند.
هرچه جلوتر رفتم، با وجود فاصله‌هایی که بین مطالعه برایم ایجاد می‌شد، دیدم دلم نمی‌خواهد کتاب تمام شود و این یعنی به نظرم قلم موراکامی در نوشتن داستان‌های محکمی از روزهای بعد زلزله، اصلا نلرزیده است!
این مجموعه‌داستان فضای بسیار خوبی برای فکرکردن حول موضوعات مختلف و جزئیات روابط انسانی به من داد و درگیری شیرینی برایم ساخت.