بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بعد از زلزله

بعد از زلزله

بعد از زلزله

هاروکی موراکامی و 1 نفر دیگر
3.2
29 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

50

خواهم خواند

13

هاروکی موراکامی در «بعد از زلزله» که در سال دو هزار منتشر شد از زلزله بزرگ سال 1995 در ژاپن تاثیر گرفت. این مجموعه داستان، شامل داستان های «بشقاب پرنده در کوشیرو»، «منظره ای با اتوی چدنی»، «تایلند»، «قورباغه عظیم توکیو را نجات می دهد» و «شیرینی عسلی» است.موراکامی در این مجموعه داستان به تشریح خشونت پنهان در لایه های زیرین جامعه ی مدرن ژاپن می پردازد. «وضعیت اقتصادی در اوج شکوفایی بود و مردم آنقدر پول داشتند که نمی دانستند با آنچه کار کنند. در همین حال بود که زلزله اتفاق افتاد. برای شخصیت های «بعد از زلزله»، زلزله ی کوبه بازتاب گذشته ی فراموش شده ای است که پیش تر از این ها به خاکش سپرده بودند. ساتسوکی سی سال از عمر خود را با نفرت از یک مرد سپری کرده است: عاشقی که شانس او را برای بچه داشتن از بین برده. آیا حس انتقام جویی او باعث وقوع زلزله شده بود؟ پدر و مادر عجیب و غریب جان پِی، در کوبه زندگی می کنند. آیا او می تواند خود را به آن ها برساند؟ میاکه خانواده ی خود را در کوبه ترک کرده است تا در جایی فرسنگ ها دورتر، نیمه شب ها در کنار ساحل، آتش بازی راه بیندازد. سالایِ چهار ساله هر شب در کابوس های خود مردِ زلزله را می بیند که می خواهد او را در جعبه ای کوچک محبوس کند. کاتاگیری وقتی به خانه برمی گردد، در آپارتمان خود با ابَر قورباغه ای روبرو می شود که مأموریت دارد توکیو را از شرّ کِرم بزرگی که زمین را سوراخ سوراخ می کند، نجات دهد. ابَرقورباغه می گوید: «وقتی آن کِرم عصبانی می شود، زلزله ای اتفاق می افتد؛ و الآن او خیلی خیلی عصبانی است.» یکی از ویژگی های اصلی این مجموعه داستان این است که یک سری نکات و رمز، این داستان ها را به هم پیوند می دهد. در واقع برخی منتقدان آمریکایی براین باورند که بعد زلزله مجموعه داستان نیست، بلکه یک رمان است.

یادداشت‌های مرتبط به بعد از زلزله

            گفتار اندر معرفیِ کتاب
گفتار اندر معرفیِ کتاب
بعد زلزله(افتر کوئِک)، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از شش داستانِ کوتاه به نام‌های (بشقاب پرنده در کوشیرو، اتویی در چشم‌انداز، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند، تایلند، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد، شیرینی عسلی) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «جی رابین» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

گفتار اندر داستان‌های کتاب
زلزله‌ای مهیب در سال ۱۹۹۵میلادی شهرِ «کوبه» ژاپن را لرزاند و هزاران کشته و ویرانی‌های گسترده از خود بر جای گذاشت.
در این کتاب شش داستان کوتاه وجود دارد که در هر کدام زندگیِ شخصیت‌های داستان‌ها متاثر از این واقعه‌ی هولناک دست‌خوش تغییراتی گردیده است.

داستانِ اول، بشقاب پرنده در کوشیرو و ماجرای مردی میانسال به نامِ «کومورا» که با همسرِ خود زندگیِ متعارف و نرمالی دارد و روزی به خانه برمی‌گردد و متوجهِ عدمِ حضورِ همسرش در خانه می‌شود و یادداشتی که روی یخچال برای او باقی گذاشته: من می‌روم و دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گردم... !

داستانِ دوم، اتویی در چشم انداز و ماجرای مردی چهل و اندی ساله به نامِ «میاکو»، ترس‌ِ درونی او از مرگ در یخچال، ماجرای اتویی که اتو نبود و زندگیِ‌ او ... !

داستان سوم، همه‌ی پسر‌های خدا حق دارند برقصند و پسری به نامِ «یوشیا» که با مادرش زندگی‌ می‌کند و به گفته‌ی مادرش او فرزندِ خداست! 
مادر با پسرش رابطه دارد و روزی در ایستگاهِ قطار یوشیا با خدا(پدرش) روبرو می‌شود و او را با نشانه‌ای که از مادرش شنیده می‌شناسد یعنی لاله‌ی یکی از گوش‌هایش که سگ خورده... !

داستان چهارم، تایلند و خانم دکتری به نامِ‌«ساتسوکی» که از همسرش جدا شده و به جهت یک همایش پزشکی به تایلند سفر می‌کند. او آرزو می‌کند همسرش که در شهر کوبه زندگی می‌کند در زلزله کشته شده باشد و در این سفر تصمیم می‌گیرد پس از برگزاری همایش یک هفته‌ای به خودت استراحت داده و در آنجا... .

داستان پنجم، ابرقورباغه‌ای که توکیو را نجات داد و مردی چهل ساله به نامِ «کاتاگیری» که کارمندی در بخش تسهیلات یک بانک است و روزی که به خانه برمی‌گردد می‌بیند در خانه‌ی او قورباغه‌ای با طول تقریبیِ ۱۸۰سانتی‌متر منتظر اوست و… .

داستان ششم، شیرینی عسلی و یک مثلثِ عشقی بینِ «جونپی» و «سایوکو» و «تاکاتسوکی» به همراه یک ختر دوست‌داشتنی به نامِ «سالا» که چشم انتظارِ زندگیِ خوش و خرمِ دو خرس چشم‌هایش رو بست و در آغوشِ مادر آرام گرفت ... .

توصیه‌ نامه
برای داستانِ سومِ این کتاب یعنی «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» فیلمی با اقتباس از این داستان به همین نام ساخته‌ شده است که تماشای آن برای علاقه‌مندانِ موراکامیِ عزیز و دوست‌داشتنی خالی از لطف نیست. 
این داستان داستانِ بسیار ساده اما عمیقی‌ست اما موراکامی آن‌را همانند تمامِ آثارِ خود، داستانِ بسیار پیچیده‌ و عمیقِ خود را به ساده‌ترین شکل ممکن به روی کاغذ آورده و حتی اگر در کتاب سوال یا ابهامی برای خواننده به وجود آمده باشد با دیدنِ این فیلم مرتفع خواهد شد.
درصورتیکه علاقه‌مند به تماشای فیلم هستید، می‌توانید در پست‌های بعدی همین کانال آن‌را به همراه زیرنویس فارسی که برایش ساخته‌ام دانلود و تماشا نمایید.

نقل‌قول نامه
"مهم نیست سفرِ آدم چقدر طولانی باشد، آدم هیچ‌وقت نمی تواند از دستِ خود فرار کند."

"جوان بودن آسان نیست."

"غرقِ در بوی آتش چشم‌هایش را بست. با خود فکر کرد، من هیچوقت نمی‌توانستنم با این آدم زندگی کنم. هیچ‌وقت نمی توانستم درونِ قلبش نفوذ کنم اما حالا می‌توانم همراهش بمیرم."

"اگر این‌که خدا انسان را امتحان کند درست است، چرا انسان خدا را امتحان کند خطاست؟"

"زندگی کردن و مردن به یک اندازه مهم هستند، اگر تمام نیروی خود را صرف زندگی کردن کنید دیگر نمی‌توانید مرگِ خوبی داشته باشید."

“ترس واقعی، ترسی‌ست که آدم در ذهن خود آن‌را حس می‌کند.”

“ارزش نهاییِ زندگیِ ما را نه چگونگیِ برد‌های ما بلکه چگونگیِ شکست‌های ما نشان می‌دهد.”

“همه‌ی چیزهایی که با چشم‌هایمان می‌بینیم لزوما واقعی نیستند!”

"ما آدما گاهی اوقات دلمون می‌خواد همه‌چیز رو دور بیندازیم."

"آدم تا وقتی زنده هست، هر کدام از اندام‌های بدنش با دیگری فرق دارند اما زمانی که می‌میرد همه تبدیل به یک چیز می‌شوند. فقط پوست و استخوانِ به دردنخور!"

"پیدا کردن شخصی که در جاده‌ی پرسنگلاخِ زندگی از اعماقِ قلب دوستش داشته باشیم، کاملا متفاوت از پیدا کردن یک دوستِ بی ارزش است."

کارنامه
همانندِ تمامِ مجموعه‌های داستان کوتاهی که خوانده‌ام، ابتدا برای هر داستان به شرح زیر امتیاز جداگانه داده‌ام:
بشقاب پرنده در کوشیرو ۴ستاره، اتویی در چشم‌انداز ۵ستاره، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند ۵ستاره، تایلند ۳ستاره، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد ۳ستاره، شیرینی عسلی ۴ستاره.
سپس از مجموع امتیازات که ۲۴ستاره بود برای ۶ داستان میانگین آن را برای کل کتاب یعنی ۴ستاره منظور نموده‌ام.

دانلود نامه
فایلِ ای‌پابِ کتاب به زبان انگلیسی، فیلمِ «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» که اقتباسی از سومین داستانِ‌کتاب است و زیرنویسِ‌ فارسی که به دلیل نبود زیرنویسِ فارسی برای این فیلم ساخته‌ام را در کانال تلگرام آپلود کرده‌ام و در صورت نیاز می‌توانید آن‌‌هارا از لینک‌های زیر دانلود نمایید:

لینک فایل کتاب
https://t.me/reviewsbysoheil/224
لینک فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/225
لینک زیرنویس فارسی فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/226
          
            گفتار اندر معرفیِ کتاب
گفتار اندر معرفیِ کتاب
بعد زلزله(افتر کوئِک)، عنوانِ یک مجموعه‌ی داستان متشکل از شش داستانِ کوتاه به نام‌های (بشقاب پرنده در کوشیرو، اتویی در چشم‌انداز، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند، تایلند، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد، شیرینی عسلی) به قلمِ «هاروکی موراکامی» نویسنده‌ی خلاق، توانا، مشهور و دوست‌داشتنیِ ژاپنی‌ست که توسطِ آقای «جی رابین» یکی از مترجم‌هایی که موراکامیِ عزیز به شدت به او اعتقاد و اعتماد دارد به زبان انگلیسی ترجمه شده است.

گفتار اندر داستان‌های کتاب
زلزله‌ای مهیب در سال ۱۹۹۵میلادی شهرِ «کوبه» ژاپن را لرزاند و هزاران کشته و ویرانی‌های گسترده از خود بر جای گذاشت.
در این کتاب شش داستان کوتاه وجود دارد که در هر کدام زندگیِ شخصیت‌های داستان‌ها متاثر از این واقعه‌ی هولناک دست‌خوش تغییراتی گردیده است.

داستانِ اول، بشقاب پرنده در کوشیرو و ماجرای مردی میانسال به نامِ «کومورا» که با همسرِ خود زندگیِ متعارف و نرمالی دارد و روزی به خانه برمی‌گردد و متوجهِ عدمِ حضورِ همسرش در خانه می‌شود و یادداشتی که روی یخچال برای او باقی گذاشته: من می‌روم و دیگر هیچ‌وقت برنمی‌گردم... !

داستانِ دوم، اتویی در چشم انداز و ماجرای مردی چهل و اندی ساله به نامِ «میاکو»، ترس‌ِ درونی او از مرگ در یخچال، ماجرای اتویی که اتو نبود و زندگیِ‌ او ... !

داستان سوم، همه‌ی پسر‌های خدا حق دارند برقصند و پسری به نامِ «یوشیا» که با مادرش زندگی‌ می‌کند و به گفته‌ی مادرش او فرزندِ خداست!
مادر با پسرش رابطه دارد و روزی در ایستگاهِ قطار یوشیا با خدا(پدرش) روبرو می‌شود و او را با نشانه‌ای که از مادرش شنیده می‌شناسد یعنی لاله‌ی یکی از گوش‌هایش که سگ خورده... !

داستان چهارم، تایلند و خانم دکتری به نامِ‌«ساتسوکی» که از همسرش جدا شده و به جهت یک همایش پزشکی به تایلند سفر می‌کند. او آرزو می‌کند همسرش که در شهر کوبه زندگی می‌کند در زلزله کشته شده باشد و در این سفر تصمیم می‌گیرد پس از برگزاری همایش یک هفته‌ای به خودت استراحت داده و در آنجا... .

داستان پنجم، ابرقورباغه‌ای که توکیو را نجات داد و مردی چهل ساله به نامِ «کاتاگیری» که کارمندی در بخش تسهیلات یک بانک است و روزی که به خانه برمی‌گردد می‌بیند در خانه‌ی او قورباغه‌ای با طول تقریبیِ ۱۸۰سانتی‌متر منتظر اوست و… .

داستان ششم، شیرینی عسلی و یک مثلثِ عشقی بینِ «جونپی» و «سایوکو» و «تاکاتسوکی» به همراه یک ختر دوست‌داشتنی به نامِ «سالا» که چشم انتظارِ زندگیِ خوش و خرمِ دو خرس چشم‌هایش رو بست و در آغوشِ مادر آرام گرفت ... .

توصیه‌ نامه
برای داستانِ سومِ این کتاب یعنی «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» فیلمی با اقتباس از این داستان به همین نام ساخته‌ شده است که تماشای آن برای علاقه‌مندانِ موراکامیِ عزیز و دوست‌داشتنی خالی از لطف نیست.
این داستان داستانِ بسیار ساده اما عمیقی‌ست اما موراکامی آن‌را همانند تمامِ آثارِ خود، داستانِ بسیار پیچیده‌ و عمیقِ خود را به ساده‌ترین شکل ممکن به روی کاغذ آورده و حتی اگر در کتاب سوال یا ابهامی برای خواننده به وجود آمده باشد با دیدنِ این فیلم مرتفع خواهد شد.
درصورتیکه علاقه‌مند به تماشای فیلم هستید، می‌توانید در پست‌های بعدی همین کانال آن‌را به همراه زیرنویس فارسی که برایش ساخته‌ام دانلود و تماشا نمایید.

نقل‌قول نامه
"مهم نیست سفرِ آدم چقدر طولانی باشد، آدم هیچ‌وقت نمی تواند از دستِ خود فرار کند."

"جوان بودن آسان نیست."

"غرقِ در بوی آتش چشم‌هایش را بست. با خود فکر کرد، من هیچوقت نمی‌توانستنم با این آدم زندگی کنم. هیچ‌وقت نمی توانستم درونِ قلبش نفوذ کنم اما حالا می‌توانم همراهش بمیرم."

"اگر این‌که خدا انسان را امتحان کند درست است، چرا انسان خدا را امتحان کند خطاست؟"

"زندگی کردن و مردن به یک اندازه مهم هستند، اگر تمام نیروی خود را صرف زندگی کردن کنید دیگر نمی‌توانید مرگِ خوبی داشته باشید."

“ترس واقعی، ترسی‌ست که آدم در ذهن خود آن‌را حس می‌کند.”

“ارزش نهاییِ زندگیِ ما را نه چگونگیِ برد‌های ما بلکه چگونگیِ شکست‌های ما نشان می‌دهد.”

“همه‌ی چیزهایی که با چشم‌هایمان می‌بینیم لزوما واقعی نیستند!”

"ما آدما گاهی اوقات دلمون می‌خواد همه‌چیز رو دور بیندازیم."

"آدم تا وقتی زنده هست، هر کدام از اندام‌های بدنش با دیگری فرق دارند اما زمانی که می‌میرد همه تبدیل به یک چیز می‌شوند. فقط پوست و استخوانِ به دردنخور!"

"پیدا کردن شخصی که در جاده‌ی پرسنگلاخِ زندگی از اعماقِ قلب دوستش داشته باشیم، کاملا متفاوت از پیدا کردن یک دوستِ بی ارزش است."

کارنامه
همانندِ تمامِ مجموعه‌های داستان کوتاهی که خوانده‌ام، ابتدا برای هر داستان به شرح زیر امتیاز جداگانه داده‌ام:
بشقاب پرنده در کوشیرو ۴ستاره، اتویی در چشم‌انداز ۵ستاره، همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند ۵ستاره، تایلند ۳ستاره، ابرقورباغه توکیو را نجات می‌دهد ۳ستاره، شیرینی عسلی ۴ستاره.
سپس از مجموع امتیازات که ۲۴ستاره بود برای ۶ داستان میانگین آن را برای کل کتاب یعنی ۴ستاره منظور نموده‌ام.

دانلود نامه
فایلِ ای‌پابِ کتاب به زبان انگلیسی، فیلمِ «همه‌ی بچه‌های خدا حق دارند برقصند» که اقتباسی از سومین داستانِ‌کتاب است و زیرنویسِ‌ فارسی که به دلیل نبود زیرنویسِ فارسی برای این فیلم ساخته‌ام را در کانال تلگرام آپلود کرده‌ام و در صورت نیاز می‌توانید آن‌‌هارا از لینک‌های زیر دانلود نمایید:

لینک فایل کتاب
https://t.me/reviewsbysoheil/224
لینک فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/225
لینک زیرنویس فارسی فیلم
https://t.me/reviewsbysoheil/226
          
            نویسنده هایی که عاشق‌های زیادی دارند را معمولا تا جایی که زورم برسد، با عاشقانشان تنها می‌گذارم. این است که برای موراکامی خواندن، سال‌ها صبوری کردم‌. گذاشتم 《کافکا در کرانه》به‌دست‌های کافه‌ها و مترو و صفحه های اینستاگرام، موراکامی را کمی رها کنند تا سر فرصت من کتابی از او باز کنم. اتفاقا دلم هم نمی‌خواست اولین کتاب، آن مشهورترینش باشد.
《بعد زلزله》 من را در صفحات ابتدایی، یاد خیلی‌ها انداخت. یاد عباس کیارستمی و زلزله‌ی منجیل، یاد ناتسومه سوسه‌کی و شکلی که از جهان داستانش می شناسم، یاد دنیای جزئیات روابط در داستان‌های کارور و جومپا لاهیری و آلیس مونرو که همه محبوب منند.
هرچه جلوتر رفتم، با وجود فاصله‌هایی که بین مطالعه برایم ایجاد می‌شد، دیدم دلم نمی‌خواهد کتاب تمام شود و این یعنی به نظرم قلم موراکامی در نوشتن داستان‌های محکمی از روزهای بعد زلزله، اصلا نلرزیده است!
این مجموعه‌داستان فضای بسیار خوبی برای فکرکردن حول موضوعات مختلف و جزئیات روابط انسانی به من داد و درگیری شیرینی برایم ساخت.