بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

وصیتنامه اسپانیائی

وصیتنامه اسپانیائی

وصیتنامه اسپانیائی

آرتور کستلر و 1 نفر دیگر
3.6
7 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

19

کتاب حاضر در واقع، روایت جنگ داخلی اسپانیا در زمان فرانکوست که نویسنده خود در آن حضور مستقیم و فعال داشته و چهار ماه در زندان در میان مرگ و زندگی به سر برده است. او سرانجام با مداخله دولت انگلستان از زندان نجات می یابد .او در این کتاب، بانکته بینی، وقایع پر فراز و نشیب زندگی خود را شرح داده است.

لیست‌های مرتبط به وصیتنامه اسپانیائی

خانواده من و بقیه حیواناتخداحافظ گاری کوپرلیدی ال

سیاهه‌ی صدتایی رمان

100 کتاب

اولا صد تا بيش‌تر شد، گفتيم صد و ده تا بشود تيمنا و تبركا، آن هم نشد! مي‌توانيد خودتان تا صد و ده را پر كنيد. ثانيا براي بعضي از كتاب‌ها كه ترجمه‌هاي متعدد داشت، ترجمه‌ي به‌تر را -به انتخابِ خودم!- برگزيدم. ثالثا نه كسي با خواندنِ رمان بي‌دين مي‌شود، نه دين‌دار، اين هر دو، كارِ آخوند است! رابعا اين‌چنين سياهه‌اي را آن‌چنان كه پيش‌تر گفته‌ام، قديم‌ها ناصرزاده‌ي عزيز به ما -به دوستانم و نه به من!- پيش‌نهاد كرده بود، اما از آن‌جا كه سياهه‌ي وي را نيافتم، سياهه‌ي خود را نوشتم، كه يحتمل حذف و اضافاتي دارد. خامسا شايد بعضي از رمان‌هاي تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آن‌طرفِ قضيه شايد بعضي از رمان‌هاي قديمي را نيز فراموش كرده باشم، مثلِ "هكلبري فين" يا "تام ساير". اين به آن در. سادسا در اين سياهه‌ي رمان، كتاب‌هايي وجود دارند كه اصالتا رمان نيستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بايرامي. سابعا اگر پنج دقيقه‌ي ديگر به من وقت مي‌دادند، نامِ بيست رمانِ ديگر را اضافه مي‌كردم، و يحتمل نامِ ده كتاب را نيز حذف. اما به هر رو شما مي‌توانيد مطمئن باشيد كه از اين صد و اندي، دستِ كم پنجاه تا را بايد (حتا در دورانِ سپري‌شده‌ي بايدها و نبايدها!) بايد خواند... ثامناً -كه خيلي سخت است- همان هشتماً! بعضي از جاهاي خالي را كه بدجوري توي ذوق مي‌زد با توضيحاتي بي‌ربط پر كرده‌ام. ترتيب هم كاملا تصادفي است. تاسعاً اين قلم آن‌قدر از استعداد و فروتنيِ توامان برخوردار مي‌باشد كه كارهاي خودش را در اين سياهه نياورده باشد. منتقدانِ گرامي بي‌جهت دنبال‌شان نگردند!!! رضا امیرخانی، اردیبهشت 1397 *هشت‌تایش اینجا جا نشد: سنگ صبور (صادق چوبک)، بارون درخت نشین (ایتالو کالوینو)، سنگ‌اندازان غارِ کبود (داوود غفارزادگان)، روی ماه خداوند را ببوس (مصطفا مستور)، مرغان شاخسار طرب (کالین مک کالوی)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، مجمع الجزایر گولاک (الکساندر سولژنیتسین)، مسخ و درباره‌ی سمخ (کافکا و ناباکوف).

یادداشت‌های مرتبط به وصیتنامه اسپانیائی

            کتاب خاطره خبرنگار انگلیسی، آرتور کوستلر، از حدود ۴ ماهی است که به زندان سیاسی اسپانیا که درگیر جنگ داخلی است افتاده

  
نمی‌دونم از کجا شروع کنم
اول که کتاب رو شروع کردم تا صفحه ۳۰ که رسیدم میخواستم بزارمش کنار
پر از اسم  مکان و افراد مختلف و دریغ از  یک اتفاق جالب

ولی به نویسنده اجازه بدهید کارش را بکند!

وقتی به زندان می‌افتد هر صفحه ماجرای خود را دارد 
تمام احساساتش را بیان می‌کند و شما با او همزادپنداری می‌کنید
گاهی کتاب را کنار می‌گذارید و در فکر فرو می‌روید که وای!!

متوجه میشوید حتی کوچکترین چیزی که در زندگی به آن توجهی  ندارید در زندان حکم بزرگترین نعمت را دارد 
یک کتاب با زبان دیگر می‌تواند حالتان را برای چند روز خوب کند 

یک صدای کوچک میتواند نوای ناقوس مرگ باشد
هوای تازه باعث شود سرتان گیج رود 
دوستی که صبح با او گرم صحبت از  آزادی بودید ، شب گلوله های سربی درون بدنش است 


باید خودتان بخوانید تا بدانید چه بر سر او آمده
هر چه بگویم ارزش کتاب را پایین آوردم 

بخوانید و لذت ببرید