سیاههی صدتایی رمان
100 کتاب
اولا صد تا بيشتر شد، گفتيم صد و ده تا بشود تيمنا و تبركا، آن هم نشد! ميتوانيد خودتان تا صد و ده را پر كنيد. ثانيا براي بعضي از كتابها كه ترجمههاي متعدد داشت، ترجمهي بهتر را -به انتخابِ خودم!- برگزيدم. ثالثا نه كسي با خواندنِ رمان بيدين ميشود، نه ديندار، اين هر دو، كارِ آخوند است! رابعا اينچنين سياههاي را آنچنان كه پيشتر گفتهام، قديمها ناصرزادهي عزيز به ما -به دوستانم و نه به من!- پيشنهاد كرده بود، اما از آنجا كه سياههي وي را نيافتم، سياههي خود را نوشتم، كه يحتمل حذف و اضافاتي دارد. خامسا شايد بعضي از رمانهاي تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آنطرفِ قضيه شايد بعضي از رمانهاي قديمي را نيز فراموش كرده باشم، مثلِ "هكلبري فين" يا "تام ساير". اين به آن در. سادسا در اين سياههي رمان، كتابهايي وجود دارند كه اصالتا رمان نيستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بايرامي. سابعا اگر پنج دقيقهي ديگر به من وقت ميدادند، نامِ بيست رمانِ ديگر را اضافه ميكردم، و يحتمل نامِ ده كتاب را نيز حذف. اما به هر رو شما ميتوانيد مطمئن باشيد كه از اين صد و اندي، دستِ كم پنجاه تا را بايد (حتا در دورانِ سپريشدهي بايدها و نبايدها!) بايد خواند... ثامناً -كه خيلي سخت است- همان هشتماً! بعضي از جاهاي خالي را كه بدجوري توي ذوق ميزد با توضيحاتي بيربط پر كردهام. ترتيب هم كاملا تصادفي است. تاسعاً اين قلم آنقدر از استعداد و فروتنيِ توامان برخوردار ميباشد كه كارهاي خودش را در اين سياهه نياورده باشد. منتقدانِ گرامي بيجهت دنبالشان نگردند!!!
رضا امیرخانی، اردیبهشت 1397
*هشتتایش اینجا جا نشد: سنگ صبور (صادق چوبک)، بارون درخت نشین (ایتالو کالوینو)، سنگاندازان غارِ کبود (داوود غفارزادگان)، روی ماه خداوند را ببوس (مصطفا مستور)، مرغان شاخسار طرب (کالین مک کالوی)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، مجمع الجزایر گولاک (الکساندر سولژنیتسین)، مسخ و دربارهی سمخ (کافکا و ناباکوف).
ابولفضل
1401/9/17
0