برایم شمع روشن کن

برایم شمع روشن کن

برایم شمع روشن کن

مریم محمدخانی و 2 نفر دیگر
4.0
22 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

62

خواهم خواند

20

ناشر
افق
شابک
9786003533936
تعداد صفحات
152
تاریخ انتشار
1399/2/10

توضیحات

        :این جوری بود که توی مترو دوازده ساله شدم سارا دقیقا نمی داند از چه روزی زندگی اش به هم ریخت ؛ از وقتی که مامان دیگر در خانه نبود یا وقتی بهترین دوستش پریسا از همسایگی شان رفت؟او فقط می داند دوازده سالگی اش تبدیل به سخت ترین روزهای زندگی اش شده و فقط یک عکس دارد تا بتواند امید را به خانه شان برگرداند.آیا شباهت مردی که سارا عکسش را در کشوی مامان پیدا کرده با مردی که نشانی ایمیلش را از صفحه ی اینستاگرام او به دست آورده تصادفی است؟مریم محمدخانی (متولد1366،تهران)کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفته و اکنون دبیر انشا در مقطع متوسطه ی اول است.او همچنین دبیر تحریریه ی پژوهشنامه ی ادبیات کودک و نوجوان و داور فهرست لاک پشت پرنده است . اولین رمان نوجوان محمدخانی ، جشن خاکستر ، برنده جایزه گام اول شد.
      

لیست‌های مرتبط به برایم شمع روشن کن

پست‌های مرتبط به برایم شمع روشن کن

یادداشت‌ها

melina

1403/5/6

        این کتاب رو از کتابخونه گرفتم فقط چون جلدش جالب بود. اما واقعا جالب و دوست داشتنی بود و خوندنش لذت بخش بود 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

6

          این کتاب، مدت‌ها گوشهٔ کتابخانه‌ام خاک می‌خورد. یکی دو بار سعی کرده بودم بخوانمش، اما شروعش مرا نگرفته بود و هیچ فکر نمی‌کردم این بار یک‌سره بخوانمش و زمین نگذارمش.
 سارا، نوجوان دوازده‌سالهٔ کتاب، هم‌نام من است؛ اما فقط این موضوع نبود که باعث شد خودم را خیلی خوب بگذارم جای او و با کفش‌هایش راه بروم. فقدان مادرش در خانه و آزارندگی روزهای نبودن مادر، تنها و بی‌کس بودنش و تلاشش برای رهایی از رنج تنهایی، رابطهٔ پرفراز و نشیبش با آدم‌ها و به‌ویژه با پدرش، ایمیل‌های بی‌وقفه‌اش با کسی در آن سوی دنیا که درست نمی‌شناختش و فقط عکسی را از او دیده بود، رویاروشدنش با واقعیتی که شیرهٔ جان هر بچه‌ای را می‌تواند بگیرد و جریان محبتی که جان آدم‌ها را توانست در سخت‌ترین روزها به هم وصل کند، با آن‌که آن‌ها هم را ندیده بودند و فرسنگ‌ها با هم فاصله داشتند و مهم‌تر از همه بزرگ شدن و قد کشیدن سارا در پس این همه رنج؛ این‌ها همه دلایلی بودند که باعث شد قلابم به ماجرای کتاب «برایم شمع روشن کن» گیر کند و با آن بلند بلند گریه کنم و بلند بلند بخندم.

شنیدن روایت از زبان سارا و کشف راز پشت‌پرده از خلال گفت‌وگوی ایمیلی سارا با کسی در آن سوی دنیا، داستان را خواندنی‌تر کرده بود.
        

32